میرزا حسین نوری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Nikrouz kianouri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
تمیزکاری و اضافه کردن دو گفتاورد با منبع معتبر
خط ۲۴:
* ابوالحسن محمد بن حيدر گفت: به طور مستفيض شنيدم، پس از آن كه سيد ابوالحسن الرضا وفات كرد و در محله موسويان (خيابان آذر فعلي) مدفون شد، يكي از فرزندانش بيمار گرديد، داخل اطاق شد، سر صندوق را برداشت، ولي زنجيرها و ميخ ها را نيافت.<ref> ميرزا حسين نوري، همان، ص387.</ref>
 
===روز اربعین حسینی و احیای پیاده‌روی زیارت امام حسین===
* حسین بن علی، پیام دوستانش را به او برسان، پیام عاشقانش را به او برسان. ای باد صبا پیام ما را به استخوانهای مقدس حسین برسان، بگو ای استخوانها دائما شما با اشک دوستان حسین سیراب هستید. این اشکها می ریزند و شما را سیراب می کنند. اگر روزی شما را از آب منع کردند و اگر حسین را با لب تشنه شهید کردند، این شیعیان و دوستان دائما اشک خودشان را نثار شما می کنند. ای باد صبا اگر گذشتی و گذر کردی، تنها به رساندن پیغام قناعت نکن، آنجا مرکبت را نگه دار، خیلی هم نگه دار، بایست و مصائب حسین را یاد کن و اشک بریز و اشک بریز و اشک بریز، نه مثل یک آدم عادی بلکه مثل آن زنی که یک فرزند بیشتر ندارد، چگونه در مرگ یک فرزند خودش اشک می ریزد، این جور اشک بریز، بگری برای آن پاک، فرزند پدر پاک، فرزند مادر پاک.<ref>و لا و حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. 8 - کهف/23 و 24.9 - مؤمن/51.10 - لؤلؤ و مرجان، ص 37.11 - بحار جدید، ج 44/ص 279 و 280.12 - نفثة المصدور، ص 46، الاغانی، جلد اول، جزء هفتم.</ref>
 
* از عبارت شیخ مفید و شیخ طوسی استفاده می‌شود که روز اربعین روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند. نه آن که در آن روز به مدینه رسیدند.<ref>اولین زائر مزار اباعبدالله(ع) چه کسی بود؟ </ref>
* میرزا حسین نوری (قده) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین (ع) به پیاده‌روی از نجف تا کربلا اقدام می‌کردند و این سفر، سه روز به طول می‌انجامید.<ref>‌پیاده تا کربلا
سطر ۳۱ ⟵ ۳۳:
 
===حمایت از تولید داخلی===
* شرکت اسلامیّه، شرکتی بود که در تاریخ ذیقعده ۱۳۱۶ ق (سالهای پس از پیروزی نهضت تحریم تنباکو) به همّت مرحوم آیت‌الله آقا نجفی اصفهانی و جمعی دیگر از رجال دینی و اجتماعی اصفهان به وجود آمد و مقصود از تأسیس آن: بسیج نیروها و امکانات موجود جامعه‌ی اسلامی برای تولید کالاها و منسوجات وطنی، تشویق و رواج صنایع و کالاهای داخلی، و نهایتاً ایجاد استقلال و خودکفایی صنعتی و مبارزه با استعمار اقتصادی بود. شعبه‌ی اصلی شرکت، در اصفهان بود و شعبات فرعی آن در بلاد گوناگون ایران ( و حتّی خارج از ایران، همچون اروپا و روسیه و…)‌ قرار داشت. با تأسیس این شرکت و ایجاد شعبات آن در مناطق مختلف، علمای بزرگ وقت ایران و عراق ـ همچون آیات عظام: محمّد حسن مامقانی، شرابیانی، آخوند خراسانی، میرزا حسین نوری، میرزا حسین تهرانی و … ـ از آن حماعت کردند که یکی از آنان نیز مرحوم سیّد صاحب عروه بود.<ref> اندیشه‌ی سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی، موسی نجفی، صص ۳۱ـ ۶۷٫</ref>
با تأسیس این شرکت و ایجاد شعبات آن در مناطق مختلف، علمای بزرگ وقت ایران و عراق ـ همچون آیات عظام: محمّد حسن مامقانی، شرابیانی، آخوند خراسانی، میرزا حسین نوری، میرزا حسین تهرانی و … ـ از آن حماعت کردند که یکی از آنان نیز مرحوم سیّد صاحب عروه بود.<ref> اندیشه‌ی سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی، موسی نجفی، صص ۳۱ـ ۶۷٫</ref>
 
* بالجمله غیرت در دین و عصبیت در مذهب، چنان از خلق برداشته شده که اگر از کافری یا مخالفی ضررهای کلّی به دین او برسد، اندوهگین نشود، به قدری که از ضرر جزئی مالی که از برادر مسلم به او رسیده پیدا می‌شود. و اگر دسته دسته مردم، از دین برگردند هرگز غمگین نشوند.<ref>یادی از محدث نوری و گزیده‌ای از آموزه‌های او</ref>
 
===برخورد با شاگردان===
به نوشته میرزا محمد تهرانی عسکری:<ref>از: اجازهٔ میرزا محمد تهرانی عسکری - kateban.com -هشت نکته دربارهٔ محدث نوری - نگارنده استاد حسین فروغی - کتاب پایان‌نامه</ref>"سالهای دراز در خدمتش بودم، در سفر و حضر. در علم درایه و رجال و حدیث نزد او درس آموختم که در این دانشها تسلّط داشت و داناترین فرد زمان خود در این دانشها بود، گرچه در دانشهای دیگر نیز مهارت داشت. کافی است خاتمهٔ مستدرک او بر کتاب وسائل الشیعه را ببینی که در علم رجال مانند آن نوشته نشده است. در این کتاب، در پژوهش مسائل رجال، و افزونیِ فوائد آن و استخراج نکات ظریف، تحقیق و تدقیق‌هایی به سامان آورد که بسی ارزشمند است. هیچگاه به محضر شریف آن جناب نرسیدم مگر اینکه فایدهٔ جدید و علمی سودمند از او آموختم. او عابد، زاهد، متنسّک، مجاهد، متهجّد، اهل توبه و انابه و گریه به درگاه خدا در نیمه‌های شب بود. گویی هم اکنون صدای ضجّه و تضرّع و گریه‌های او به درگاه الهی در سحرهای ماه رمضان در سرداب مقدّس سامرّا – زادگاه و محلّ نشو و نمای مولایمان حجت منتظر عجل الله تعالی فرجه – را در گوش دارم. آن بزرگوار در رفع مشکلات مؤمنان به ویژه طالبان علم و دانشوران بسیار کوشا بود و برای آنها همچون پدری مهربان. در همین زمینه می‌گفت: "در مستحبّات، برتر از زیارت امام حسین سلام الله علیه نیست؛ و رفع نیاز مؤمنان برتر از آن است و در این زمینه چندین حدیث یافته‌ام". او به ما اجازه نمی‌داد که نماز شب را ترک کنیم. در یک سفر همراه او بودم. دید که در وقت سحر در خوابم. بالای سرم آمد، مرا از خواب بیدار کرد و پرسید: تو اهل دنیایی یا اهل آخرت؟ او به ما (شاگردان خود) تنبّه می‌داد که از معاشرت‌های غیر نافع و اشتغال‌های مباح حذر کنیم. در یک سفر مرا در حالی دید که بیکار و بی ثمر نشسته‌ام. به من گفت: نباید بیکار بنشینی. آنگاه مرا به مقابلهٔ رساله‌ای که همراه داشت، فرا خواند. او ما را به کناره گیری از دیگران امر می‌کرد. میان ما با ترک دلبستگی به دنیا و ترک تقیّد به خوردن یا نوشیدنی مخصوص می‌زیست.
 
===سید حسین کاظمینی===