شوالیه تاریکی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز انتقال مطالب به گفتاوردها |
اضافه کردن الفر و دو چهره |
||
خط ۱۵:
*[خطاب به '''بتمن''' در حالی که در زیر مشت و لگد بتمن قهقه میزند]: «تو هیچ چی نداری که بخوای منو باهاش تهدید کنی. با همهٔ قدرتت هیچ کاری نمیتونی بکنی. اما نگران نباش. من جای اونا [هاروی و ریچل] رو بهت میگم.»
* [خطاب به هاروی دنت]: «من کاری رو که خوب بلدم، انجام دادم. نقشهٔ بچگانت رو فهمیدم و سر خودت پیادهش کردم. ببین به سر این شهر با چند تا بشکه بنزین و چند بسته گلوله چی آوردم. میدونی چی رو فهمیدم؟ وقتی همه چی طبق نقشه پیش میره، هیچکس وحشت زده نمی شه، حتی اگه نقشه وحشتناک باشه. اگه فردا به رسانهها بگم که مثلاً به عضو یه گروه خیابونی شلیک میشه یا یه کامیون سرباز منفجر میشه. هیچکس وحشتزده نمیشه. چون همهاش جزو نقشه است؛ اما وقتی بگم که قراره یه شهردار پیر کوچولو بمیره، خوب، همه عقلشون رو از دست میدن.»
* [خطاب به مأمور بازداشتگاه]: «میدونی چرا من از چاقو استفاده میکنم؟ تفنگها خیلی سریعن. با تفنگ نمیتونی تمام اون حسش رو احساس کنی. میدونی… مردم در اون لحظههای آخر نشونت میدن که واقعاً کی هستن. پس از یه جهت، من دوستای تو رو بیشتر از خودت میشناسم. میخوای بدونی کدومشون بزدل بودن؟»
*[خطاب به بتمن] هیچ وقت از سر شروع نکن. حریفت کاملا گیج میشه. نمیتونه ضربههای بعدی رو حس کنه ! <br />
=== بتمن: ===
سطر ۲۱ ⟵ ۲۲:
* [به جیم گوردون]: یا مثل یه قهرمان میمیری یا اینقدر زندگی میکنی تا ببینی تبدیل به یه خلافکار شدی.
*به من بگو ماشه کجاست تا من اجازه بدم که تو بمیری!
*گاهی اوقات حقیقت به اندازهی کافی خوب نیست... گاهی اوقات آدمها لیاقتشون بیشتر از حقیقته... گاهی اوقات آدمها لایق این هستن که پاداش ایمانشون رو بگیرن.<br />
=== آلفرد: ===
* [بعد از اینکه هاروی دنت خود را به نام بتمن تسلیم کرد خطاب به ریچل ]: اون یه قهرمان نیست، چیزی بالاتر از قهرمانه... <br />
=== دوچهره: ===
* شما فکر می کردید که ما می تونیم در یک دورهی ناپاک، آدم های پاکی باشیم، اما اشتباه میکردید... دنیای بیرحمه و تنها رفتار در یک دنیای بیرحم .. شانسه : بیطرف ، بدون تعصب ، عادلانه !
== گفتگوها ==
سطر ۲۸ ⟵ ۳۷:
* '''بتمن''': «تو آشغالی. واسه پول آدم میکشی»
* '''جوکر''': «مثل اونا حرف نزن! تو نیستی [مثل اونا]! حتی اگه خودت بخوای که باشی. واسه اونا تو فقط یه دیوونهای، مثل من! الان بهت احتیاج دارن، وقتی که نداشته باشن، میذارنت کنار. ببین … اخلاق اونا، رمز اونا … شوخیه بدیه. با اولین نشونه از دردسر، اونا فقط اونقدری خوبن که دنیا بهشون اجازه میده! نشونت میدم، وقتی همه چی به هم بریزه این … مردم متمدن، همدیگرو میخورن. ببین من یه هیولا نیستم، فقط پیک منحنی ام!»
<br />
* '''بتمن''': بذار اون بره [ریچل] '''جوکر'''<nowiki> : استفاده خیلی ضعیف از کلمات [می خندد و دست ریچل ول می کنه]</nowiki>
<br />
* '''آلفرد''': احتراما، ارباب وین، باید بگم که این [جوکر] کسی هست که شما درست درکش نمی کنید... خیلی وقت پیش تو "برمه" بودم... من و دوستام داشتیم برای حکومت محلی کار میکردیم... اون ها سعی داشتن وفاداری رهبران قبلیه ای رو با دادن جواهرات به عنوان رشوه بدست بیارن... ولی گروه اون ها در شمال جنگل یانگون بوسیلهی یه سارق مسلح مورد سرقت قرار گرفت... به همین دلیل ما رفتیم دنبال جواهرات بگردیم اما ظرف مدت 6 ماه اصلا به کسی برخورد نکردیم که باهاش معامله کرده باشه!... یه روز یه بچه رو دیدم که داشت با یه یاقوت به اندازهی یه نارنگی بازی میکرد!... سارق مسلح اون ها رو دور انداخته بود! '''بروس وین:''' پس چرا دزدیده بودشون؟ '''آلفرد:''' خب، به نظرش یه تفریح جالب بود! چون بعضی آدما دنبال به چیز منطقی مثل پول نیستن؛ نمیشه خریدشون یا تهدیدشون کرد یا باهاشون مذاکره کرد یا منطقی باهاشون حرف زد... بعضی آدما فقط میخوان نابودی دنیا رو ببینن.
<br />
* '''جوکر:''' اون ماجرا زیر سر من نبود. '''هاروی:''' افراد تو، نقشهی تو. '''جوکر:''' واقعا من مثل یه آدم دارای نقشه هستم؟ میدونی من چی ام؟ من یه سگم که بدنبال ماشین هاست! اگه یکیو میگرفتم نمی دونستم باهاش چیکار کنم! میدونی، من فقط کارها رو انجام میدم...خلافکار ها نقشه دارن، پلیس ها نقشه دارن، گوردون نقشه داره، اون ها نقشه می کشن...کسانی که نقشه میکشن سعی میکنن دنیاهای کوچیک شون رو کنترل کنن... من نقشه نمی کشم. سعی میکنم به کسانی که نقشه میکشن نشون بدم که چقدر تلاش شون برای کنترل چیزهایی که واقعا هستند تأسف انگیزه!
<br />
* '''پسرگوردون''': چرا بتمن داره فرار میکنه، بابا؟ '''گوردون:''' چون ما باید تعقیبش کنیم '''پسرگوردون:''' اون هیچ کار اشتباهی نکرده گوردون: چون اون قهرمانیه که گاتهام سزاوار اونه، ولی قهرمانی نیست که الان بهش نیاز داره... برای همین تعقیبش میکنیم... چون اون تحملش رو داره... چون اون یک قهرمان نیست... یک نگهبان خاموشه... یک مراقب هوشیار... یک شوالیهی تاریکی
== پیوند به بیرون ==
{{ویکیپدیا}}
|