ضرب‌المثل‌های فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Maaziaar (بحث | مشارکت‌ها)
Maaziaar (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۶۸:
** معنا: تعارف شاه عبدالعظیمی. (امثال و حکم دهخدا)؛ دعوت کردن کسی را به چیزی بی‌ارزش چون آب خزینهٔ حمام را به تازه‌وارد اهداء کردن.
* «تعارف شاه عبدالعظیمی است.»
** معنا: این که بزبانبه زبان گوید بمنزلبه منزل من آیید یا فلان متاع از شماباشدشما باشد و از دل راضی نیست. (امثال و حکم دهخدا).
** چون بلیط ماشین دودی به شابدول عظیم دوسره رفت و برگشت بود ، اهالی شابدول عظیم به تهرانی ها اصرار میکردند که تشریف داشته باشید !
* «تعارف آمد و نیامد دارد.
** معنا: «اگر گمان کرده بودیدکهبودید که او احسان شما را نمی‌پذیرد بر خلاف پذیرفت. (امثال و حکم دهخدا). و این مثل را در موردی زنند که خواننده و دعوت کننده بدروغبه دروغ و ریا چیزی را به اصرار هدیه می‌کنند یا دعوتی را پیشنهاد می‌نماید بگمانبه گمان آن که دعوت شونده از قبول آن سر باز خواهد زد ولی در عمل خلاف این فکر پیش آید.»<ref>درآیند تعارف واژه‌نامهٔ دهخدا</ref>
* «تغاری بشکند ماستی بریزد// جهان گردد به کام کاسه لیسان.»
* «تف سر بالا، بر می‌گرده به ریش صاحبش.»