شیخ فضل‌الله نوری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Dexbot (بحث | مشارکت‌ها)
Nikrouz kianouri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۳:
* «ای مسلمان اسلام که دین ما و امتان حضرت ختمی مرتبت است از همه ادیان اکمل و بنای آن برعدل تام است کما قال الله تعالی (إن الله یامر بالعدل و الاحسان) و در دین اسلام بحمد الله تعالی نیست، مگر عدل؛ و نبوت و سلطنت در انبیاء سلف، مختلف بود. گاهی مجتمع، و گاهی مفترق؛ و در وجود مبارک نبی اکرم و پیغمبر خاتم- علیه و علی آله الصلاة ما دام العالم- و همچنین در خلفاء آن بزرگوار، حقّاً اَم‌غیره، نیز چنین بود. تا چندین ماه بعد از عروض عوارض و حدوث سوانح مرکز این دو امر یعنی تحمل احکام دینیه (اشاره به علما) و اعمال قدرت و شوکت و دعاء امنیت (اشاره به حاکمان۵) در دو محل واقع شد و فی الحقیقه این دو هر یک مکمل و متمم دیگری هستند یعنی بنای اسلامی براین دو امر است: نیابت در امور ثبوتی، و سلطنت . و بدون این دو، احکام اسلامیه معطل خواهد بود. فی الحقیقة سلطنت قوه اجرائیه احکام اسلام است پس تحصیل عدالت به اجراء احکام اسلام است و در اسلام انذار وعد و وعید مثل اقامه حدود هر دو در کار اجرا است بلکه اندازه مدخلیت آن بیشتر است و آن عبارت است از خدا ترسی و اذعان به مبدأ و معاد که از این رو خوف ورجاء حاصل شود و این دو امر قلبی نفسی باطنی بیشتر مؤثر است در اقدام به معروف و اجتناب از منکر که حقیقت عدل است و هر مقدار تدین به مبدأ و معاد و خدا ترسی و امیدواری شدیدتر است عدالت منبسط تر خواهد بود و هر چه از این تدین کاسته شود بی اعتدالی زیاده خواهد شد.»<ref>بیانیه مرحوم شیخ فضل‌الله نوری در رد مشروطیت</ref>
* «امور عامه یعنی اموری که مربوط به تمام افراد رعایای مملکت باشد و تکلّم در امور عامه و مصالح عمومی ناس، مخصوص است به امام (ع) یا نواب او و ربطی به دیگران ندارد.»<ref>محمد ترکمان، همان، ص۶۷؛ عبدالحسین خسروپناه، همان، صص۲۱</ref>
* ابراهیم زنجانی، دادستان محکمه‌ای که رای به اعدام شیخ فضل‌الله نوری داد در یادداشتهای خویش (رساله مکالمات با نورالانوار) مربوط به دوران نخست‌وزیری امین‌السلطان در مشروطة اول، از «گستاخی» شیخ نوری با شاه و صدراعظم سخن می‌گوید: شیخ نوری «… محرم مجالس بزرگان و امرای پایتخت، بلکه گستاخ با صدارت و نفس [[سلطنت ('''قاجار''')]] است.»<ref>عبدالله شهبازی، «زندگی و زمانه شیخ ابراهیم زنجانی…»، زمانه، سال ۲، ش۱۰، صص۱۹–۱۸</ref>
 
=== خدا قرار داده زن را مختارة النفس، به آنچه شریعت حکم فرموده عیبی نیست ===