پوریای ولی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
M 7997 (بحث | مشارکت‌ها)
←‏بدون منبع: اصلاح علائم نگارشی
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
ویکی سازی، ابرابزار
خط ۱:
{{بدون منبع}}
'''[[w:پوریای ولی|پوریای ولی]]''' (نام‌های دیگر: '''محمود خوارزمی'''، '''پریار''') پهلوان نامدار، محبوب، مردمدار و شاعر [[ایرانی]] اهل سرزمین خوارزم است که در ورزش‌های زورخانه‌ای و پهلوانی پیشینهٔ زیادی داشته و در ساده‌زیستی، دستگیری از مستمندان و ستمدیدگان، و چشم بستن بر زرق و برق دنیای فانی، به معرفتی ناب رسیده بوده‌است.
== بدون منبع==
 
== بدون منبع ==
* «گر مرد رهی، نظر به ره باید داشت
{{شعر}}
‌خود را نگه از هزار چَه باید داشت
* «{{ب|گر مرد رهی، نظر به ره باید داشت|خود را نگه از هزار چَه باید داشت}}
‌در{{م|در خانۀخانهٔ دوستان چو گشتی مَحرم}}
‌دست{{م|دست و دل و دیده را نگه باید داشت»}}
{{پایان شعر}}
----
{{شعر}}
* {{ب|پوریای ولی گفت که صیدم به کنمکند است|از همت داود نبی بخت بلند است}}
* «{{م|افتادگی آموز اگر طالب فیضی}}
{{م|هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است»}}
{{پایان شعر}}
----
{{شعر}}
{{ب|گر بر سر نفس خود امیری مردی|ور بردگری، خرده نگیری مردی}}
{{م|مردی نبُوَد فتاده را پای زدن}}
{{م|گر دست فتاده‌ای بگیری مردی}}
{{پایان شعر}}
----
{{شعر}}
{{ب|گر به مکنت برسی، مست نگردی مردی|ور به ذلت برسی، پست نگردی مردی}}
{{م|اهل عالم همه بازیچۀبازیچهٔ دست هوس‌اند}}
{{م|گر تو بازیچۀبازیچهٔ این دست نگردی مردی!}}
{{پایان شعر}}
----
{{شعر}}
{{ب|تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن|به دمی یا دِرَمی یا قدمی یا قلمی}}
{{پایان شعر}}
 
{{ویکی‌پدیا}}
 
 
* پوریای ولی گفت که صیدم به کنم است
از همت داود نبی بخت بلند است
 
 
 
* «افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است»
 
 
 
{{ویکی‌پدیا}}
{{ناتمام}}
--------------
گر بر سر نفس خود امیری مردی
ور بردگری، خرده نگیری مردی
مردی نبُوَد فتاده را پای زدن
گر دست فتاده‌ای بگیری مردی
 
----------------------
گر به مکنت برسی، مست نگردی مردی
ور به ذلت برسی، پست نگردی مردی
اهل عالم همه بازیچۀ دست هوس‌اند
گر تو بازیچۀ این دست نگردی مردی!
------------------------------------------------------------
 
تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن
به دمی یا دِرَمی یا قدمی یا قلمی