جان استوارت میل: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏گفتاوردها: ابرابزار
خط ۵:
== گفتاوردها ==
* «می‌دانید که کارم را کرده‌ام.»
** واپسین سخن در بستر [[مرگ]]
* «بزرگترین احترام بخداوند این است که بگوییم ما چیزی نمی‌دانیم.»
** '''زندگینامه خودنوشت جان استوارت میل'''
 
* «[[جهان]] مبهوت خواهد شد اگر بداند که تابناک‌ترین گوهرهایش، برجسته‌ترین چهره‌هایی که عقل و فضیلت شان شهرهٔ خاص و عام است، کاملاً در قبال دین شکاک اند.»
**'''زندگینامه خودنوشت جان استوارت میل'''
** صفحهٔ ۶۴
* «جهان مبهوت خواهد شد اگر بداند که تابناک‌ترین گوهرهایش، برجسته‌ترین چهره‌هایی که عقل و فضیلت شان شهرهٔ خاص و عام است، کاملاً در قبال دین شکاک اند.»
**صفحهٔ ۶۴
* «در نظر پدرم فایدهٔ افزایش آزادی دو جنس این بود که نیروی تخیل دیگر روی مسألهٔ رابطهٔ بدنی و ملحقاتش زیاد درنگ نمی‌کند و آن را به صورت یکی از موضوع‌های مهم زندگی درنمی‌آورد. اشتغال ذهن به این مسئله در حکم نوعی انحراف تخیل و احساسات است؛ و او آن را یکی از ریشه‌گیرترین و گسترش‌یابنده‌ترین آفات ذهن آدمی می‌دانست.»
* «همهٔ احساس‌ها و کیفیت‌های ذهنی و اخلاقی، خواه از نوع خوبی باشند یا از نوع بد، نتیجهٔ همبستگی با تداعی معانی‌اند، و این که یک چیز را دوست می‌داریم و از چیز دیگر بیزاریم، از یک قسم عمل یا اندیشه لذت می‌بریم و از دیگری رنج می‌کشیم، همه در نتیجهٔ نسبت دادن مفاهیم و چیزهاست، که در اثر آموزش یا تجربه حاصل می‌شوند.»
** صفحهٔ ۱۳۹
* «فقط کسانی (به گمانم) سعادتمندند که ذهن‌شان را به موضوعی جز سعادت خودشان معطوف سازند، به سعادت دیگران، به پیشرفت نوع آدمی، حتی به هنر یا پیشه ای که نه به عنوان وسیله بلکه خود به عنوان هدفی آرمانی انتخاب شود. به هر حال آنان چون ذهن‌شان متوجه چیز دیگری است، در هر حال سعادت را می‌یابند.»
** صفحهٔ ۱۴۴
* «بهترین اثر و نتیجهٔ موسیقی، برانگیختن شور درونی، و به اوج رسانیدن احساس‌هایی از نوع متعالی است، که قبلاً در شخصیت وجود دارند. اما این هیجان گرما و التهابی به آنها می‌بخشد که، اگرچه در اوج خود ناپایدارند، برای حفظ و تقویت آنها در مواقع دیگر ارزش بسیار دارد.»
** صفحهٔ ۱۴۶