جان استوارت میل: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←گفتاوردها: ابرابزار |
|||
خط ۱۰:
'''زندگینامه خودنوشت جان استوارت میل'''
* «در نظر پدرم فایدهٔ افزایش آزادی دو جنس این بود که نیروی تخیل دیگر روی مسألهٔ رابطهٔ بدنی و ملحقاتش زیاد درنگ نمیکند و آن را به صورت یکی از موضوعهای مهم زندگی درنمیآورد. اشتغال ذهن به این مسئله در حکم نوعی انحراف تخیل و احساسات است؛ و او آن را یکی از ریشهگیرترین و گسترشیابندهترین آفات ذهن آدمی میدانست.»
* «همهٔ احساسها و کیفیتهای ذهنی و اخلاقی، خواه از نوع خوبی باشند یا از نوع بد، نتیجهٔ همیستگی با تداعی معانیاند، و این که یک چیز را دوست میداریم و از چیز دیگر بیزاریم، از یک قسم عمل یا اندیشه لذت میبریم و از دیگری رنج میکشیم، همه در نتیجهٔ نسبت دادن مفاهیم و چیزهاست، که در اثر آموزش یا تجربه حاصل میشوند.»
صفحهٔ ۱۳۹
* «فقط کسانی (به گمانم) سعادتمندند که ذهنشان را به موضوعی جز سعادت خودشان معطوف سازند، به سعادت دیگران، به پیشرفت نوع آدمی، حتی به هنر یا پیشه ای که نه به عنوان وسیله بلکه خود به عنوان هدفی آرمانی انتخاب شود. به هر حال آنان چون ذهنشان متوجه چیز دیگری است، در هر حال سعادت را مییابند.»
** زندگینامه خودنوشت جان استوارت میل _ ترجمهٔ فریبرز مجیدی -انتشارات مازیار - شابک: ۹۶۴ - ۵۶۷۶ - ۲۰ -۷ صفحهٔ ۱۴۴
سطر ۲۰ ⟵ ۲۲:
* «کسی که خردی والا دارد هرگز نباید به محفل غیرروشنفکری قدم گذارد، مگر آن که بتواند به عنوان پیشوا بدان وارد شود.»
** صفحهٔ ۲۱۵
* «اکنون متقاعد شدهام که پیشرفتهای بزرگی نصیب افراد بشر نخواهد شد مگر آنکه تغییر بزرگی در ساختار اساسی وجوه اندیشهٔ آنان روی دهد. عقاید کهنه در دین، اخلاق و سیاست، چنان در اکثر ذهنهای روشناندیش بیاعتبار شدهاند که بخش بیشتر خاصیت و کارایی خود را بهطور قطع از دست دادهاند، لیکن هنوز آن قدر خون زندگی در وجودشان دارند که به صورت مانعی قوی در راه رشد هر گونه عقاید بهتری در مورد آن موضوعات درآیند. هنگامی که ذهنهای فلسفی جهان نتوانند دیگر به دین جهان ایمان داشته باشند، یا فقط بتوانند با جرح و تعدیلهایی که منجر به تغییر اساسی در سرشت آن خواهد شد بدان معتقد گردند،
** صفحهٔ ۲۲۳
* «نامزد نمایندگی مجلس نه باید در پی جمع کردن رای برآید و نه هزینهای متحمل شود.»
|