احمد صبحی منصور: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
این پروژه منبر شخصی برای نفرت پراکنی نسبت به دیگر عقاید نیست از آن در جهت منبر مذهبی استفاده نکنید. ابرابزار |
|||
خط ۷:
* «محال است که یک شخص عرب و درس نخوانده در قرن هفتم میلادی بتواند این قرآن را در حالی که در آن انواع بیشماری از إعجازها چون: إعجاز اخبار آینده و إعجاز علمی که هنوز برخی از آنها تا الان هم بدست ما نرسیده و کشف نشدهاست و إعجاز عددی همراه با فصاحت در کلام و امکان فهم و دریافت برای کسی که قصد و اراده آن را داشته باشد و مجال درک و اسنتباط برای کسی که توان و استطاعت آن را دارد، تألیف نماید؛ و البته ما در سایت اهل القرآن این موضوع را بطور تخصصی مورد بحث و بررسی (بسیار) قرار دادهایم.»<ref>http://ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=4813</ref>
* «الاقتراض من البنوک بفائدة حلال، لأنه بالتراضی. والتفاصیل فی مقال (معرکة الربا)» یعنی: قرض و وام گرفتن از بانکها در قبال دادن سود (و مبلغ بیشتر) به ایشان حلال است چراکه این کار با رضایت طرفین میباشد و توضیح بیشتر را در مقاله ای با عنوان «معرکة الربا» آوردهایم.»<ref>http://ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=3174</ref>
* «إحرام بدین معناست که شخص حاجّ باید (به توصیه قرآن کریم) ملتزِم به رعایت تقوا بوده و از مباشرت با همسر و فسق و نافرمانی خداوند متعال و جنگ و جدال پرهیز نماید، ایضاً از صید حیوان اجتناب کرده و متعهد باشد تا قلب خود را از هرگونه فساد و شرارت، پاک و طاهر کرده و این اندک ایام و مناسک حج را فرصتی مناسب برای توبه نمودن از گناهان و طهارت قلب خویش قرار دهد. این إحرام (که گفته شد) به محض وارد شدن در محدوده «حرَم» آغاز میشود، بگونه ای که سه حرمت را در برخواهد گرفت که عبارتند از ۱- حرمت مکان و آن در مسجدالحرام. ۲- حرمت زمان و آن در ماه حرام. ۳- حرمت قلب و آن به معنای عزم و اراده انسان بر طهارت و پاکی قلب و دل خویش از انواع گناهان و معاصی است و همچنین به معنای سعی و تلاش در حفظ تقوای الهی میباشد. تمام مناسک حج باید با ذکر و یاد خداوند یکتا همراه باشد و البته ذکر و یاد خداوند متعال با فریاد و بالا بردن صوت و صدا شایسته نیست، بلکه ذکر الهی باید آهسته و با خشوع و تواضع توأم باشد.»
* «از مهمترین مناسک حج، هفت مرتبه طواف به دور بیت الله الحرام است بی آنکه بناء کعبه لمس بشود و این طواف از مقابل حجر الاسود شروع میشود و باید توجه داشت که که حجر الاسود اصلاً هیچ قداستی ندارد بلکه صِرفا علامتی است برای آغاز طوافِ حج. ایضاً از مناسک حج، اعتکاف و عبادت و تسبیح در حرَم میباشد. - همچنین ادای نماز بعد از طواف، واجب است به این دلیل که قرآن کریم میفرماید: «وإذ جعلنا البیت مثابة للناس وأمناً واتخذوا من مقام إبراهیم مصلّی وَعهدنا إلی إبراهیم وإسمعیل أن طهّرا بیتی للطائفین والعاکفین والرکع السجود»(۱۲۵/بقره) یعنی: و به یادآور هنگامی که خانه کعبه را محل رجوع و اجتماع و مرکز أمن برای مردم قرار دادیم وگفتیم: از مقام ابراهیم، جایگاهی برای نماز انتخاب کنید و به ابراهیم واسماعیل تکلیف کردیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و راکعان و ساجدان، پاک و پاکیزه نمایید.»
سطر ۱۷ ⟵ ۱۶:
* «اینکه بعضی بر خداوند متعال افتراء بسته و فتوا میدهند که ایراد و نُقصان کار در مناسک حج مانند: طواف، موجب حرمت زن و شوهر بر یکدیگر میشود، تهمت و دروغی بزرگ بر خداوند متعال است ولذا بجا نیاوردن طواف، هیچ پیامدی ندارد مگر ضایع شدن اجر و مزد خود حاجّ.»
* «رمی جمرات، در واقع یک آئین شیطانی است و از شعائر حج نمیباشد و ما در خصوص نفی این آئین شیطانی، مفصل حرف زدهایم.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=1281</ref><ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_article.php?main_id=10629</ref><ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/chapter.php?main_id=552</ref><ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=2147</ref><ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_article.php?main_id=13823</ref>
* «تشریعات و قوانین میراث «حدودالله» است و هرکس از این حدود الهی تعدّی و تجاوز نماید، وارد در جهنم خواهد شد. در نتیجه بدیهی است که حق میرات افراد را باید محفوظ داشت. وصیت به معنای صحیح کلمه یعنی همان بخشش (در زمان حیاتِ وصیت کننده) و آن نیز پیش از تقسیم ترکه است (چراکه ترکه برای پس از مرگ میباشد) و کسی حق ندارد وصیت کند تا کسی را از ترکه و حقِ ارث خویش، بازداشته و محروم نماید.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=4712</ref>
* «الحسین لم یخرج ثائرا علی الظلم، بل خرج فی سبیل غرض دنیوی هو الخلافة والثروة. قبلها کان یأکل من أعطیات معاویة وماله السحت راضیا بالظلم الذی یقوم به معاویة.» یعنی: خروج حسین بخاطر قیام علیه ظلم و ستم نبود، بلکه او بخاطر هدف دنیوی که همان خلافت و ثروت بود شورش کرد و قبل از این خروج، از هدایای معاویه و مال حرامش تناول و استفاده مینمود و هرآنچه را که معاویه از ستم و بی عدالتی مرتکب میشد، بدان راضی بود.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=4489</ref>
سطر ۲۷ ⟵ ۲۵:
* «خدا را به حق بنده ای قسم دادن و آنگاه از او حاجت خواستن، کفر و شرک به خداوند متعال است چراکه این عمل، توسل به بشر است. خداوند بزرگ و بلند مرتبه فرمان داده تا او را بدون هیچ واسطه بخوانیم چونکه او بزرگ، بلند مرتبه و نزدیک و قریب به بندگان است. خداوند هرکس که فقط او را بخواند و صدا بزند اجابتش میکند. برای محمد و غیر او نزد خداوند متعال، هیچ جاه و منزلتی وجود ندارد، به این خاطرکه، هرکدام از ما (خلائق) وقتی در روز قیامت محشور و حاضر میشویم فقط به فکر نجات خود هستیم - و از جمله، همان انبیاءاند - که ایشان نیز تنها به فکر نجات خویش اند. تمام مقام و منزلت و قدرت، خاص خداوند بزرگ و یکتاست که او از رگ گردن به ما بندگان نزدیک تر است. از این گذشته، همانا بهترین دعاها، اذکار و ادعیه قرآنی میباشد که همان دعا و خواستههایی است که خود پیامبران از خداوند داشتهاند و در قرآن کریم ذکر شدهاست؛ و البته ادعیه قرآنی در این سایت (اهل القرآن) در طی مقاله ای منتشر شدهاست.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=2618</ref>
* «در قرآن کریم هیچ توصیه و فرمانی به ادای نماز جماعت نشدهاست مگر در دو مورد که از این قرارند: اول اینکه نماز را با افتادگی، خشوع و فروتنی بجا آوریم و دوم اینکه محافظت و مراقبت بر نمازها داشته باشیم و این نیز یعنی: مواظب باشیم تا در فواصل این نمازهای پنجگانه، آنها را با گناهان بزرگ و کوچک، ضایع ننماییم.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=934</ref>
* «مطالب و متون احادیث، تماماً از فرهنگ و عصر بافنده و مخترع خود حکایت میکنند؛ لذا احادیث بُخاری از فرهنگ شخص بُخاری و عصر او در زمان خلفای عباسی دوم سخن گفته و احادیث مالک در مُوَطّأ از همان فرهنگ خود مالک و اهل مدینه در عصر خلفای عباسی اول، حرف میزند؛ و از نشانههای کفر به کتاب خداوند است که کسانی این اسلامی که با نزول کامل قرآن، تکمیل
* «بی شک قرآن مایه شفاء و درمان است ولی شفاء به معنای هدایت و ارشاد، و این هدایت و ارشاد نیز بواسطه خواست و اراده خود شخص خواهد بود؛ لذا اگر انسان خواهان هدایت باشد خداوند متعال هم او را هدایت خواهد نمود؛ و چنانچه به دنبال ضلالت و گمراهی باشد خداوند بزرگ نیز او را گمراه خواهد کرد. ما این موضوع را در برنامههای تصویری (بنام لحظات قرآنی) توضیح دادهایم و در این خصوص مقالاتی را که در زمینه اراده خود افراد برای هدایت و ضلالت میباشد نوشتهایم. استفاده از کتاب خدا قرآن، به جهت فال و طلسم یا خواندن آن بر شخص بیمار مانند: تعویذه (ضد چشم زخم) و برای درمان بیمار، تماماً این موارد، بیپایه و مسخره است.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=3665</ref>
* «برخی عذرها وجود دارد که افطار و نگرفتن روزه را مباح و بلا اشکال میکند که همان مرض و سفر است. بر انسان واجب است روزهایی را که روزه نگرفتهاست قضاء نماید. کسی که قادر بر روزه نیست لازم است که در قبال هر روزه ای که نگرفتهاست یک فقیر را اطعام نماید؛ و البته این اطعام، بنا به عرف هر شهر و کشور خواهد بود. شمای سؤال کننده از کسی حرف میزنید که بدون عذر شرعی در ماه رمضان روزه نمیگیرد و حال آنکه این توان را دارد، آری این شخص اگر روزههایی را که نگرفتهاست قضایش را بجا نیاورد گناهکار محسوب میشود. البته در مقابل هر یک قضاء، فقط یک عدد روزه واجب است. - نه شصت عدد.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=3633</ref>
* «مشرکان هرگاه داخل معبد خود میشوند شروع میکنند به ادای نماز برای آن معبد، که همان قیام با تواضع و خشوع، و رکوع و سجود و توسل آنها میباشد؛ و این کار مشرکان، دقیقاً همان است که شخصی وارد مسجد شود و دو رکعت نماز به قصد تحیت برای مسجد بخواند. شما هر مقدار که میخواهید نوافل را محض رضای خداوند بزرگ بجا آورید و همانطور که (به غلط) میگویند، (این نوافل و مازاد بر واجبات) بعنوان نماز تحیت برای مسجد یا سنت پیامبر نمیباشد.»<ref>http://ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=4050</ref>
* «اوقات نمازهای پنجگانه تقریباً معیّن و معلوم است. وقت نماز صبح از شروع روشنی و فجر (صبح صادق) است تا طلوع خورشید. وقت نماز ظهر هنگامی است که خورشید در وسط آسمان قرار میگیرد و فرد سایه او در مقابلش میافتد. وقت نماز عصر زمانی است که سایه فرد به اندازه دو برابر طول قدش میشود. وقت نماز مغرب هنگام غروب خورشید است و وقت نماز عشاء زمانی است که تاریکی، غالب شده و شب به کمال خود میرسد. اگر نماز ظهر یا عصر یا مغرب یا عشاء، وقت آن گذشت واجب است که آنرا قضاء نمود، ولو چندین سال از آن گذشته باشد. نمازهای پنجگانه با جمع و زودتر بجا آوردن آنها از انسان ساقط نمیشود چراکه بر ذمّه و گردن تو بوده و تو در هر صورت باید محض رضای خدایی که حیات و عمر را به تو بخشیده (همه را در وقت خود) بجا آوری. البته تو حق داری که نماز صبح را از اول وقت (اذان) تا قبل از طلوع خورشید عقب انداخته یا نماز ظهر را تا قبل از نزدیک شدن وقت نماز عصر به تأخیر اندازی. در هر صورت، تو این اختیار داری که همه نمازها را به مانند نماز صبح، در فاصله و محدوده زمانی خود (که گفته شد) بجا آوری.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=1723</ref>▼
* «بارها گفتهایم که ادای نماز با هر لغت و زبان و لسان، جایز و صحیح
▲*«اوقات نمازهای پنجگانه تقریباً معیّن و معلوم است. وقت نماز صبح از شروع روشنی و فجر (صبح صادق) است تا طلوع خورشید. وقت نماز ظهر هنگامی است که خورشید در وسط آسمان قرار میگیرد و فرد سایه او در مقابلش میافتد. وقت نماز عصر زمانی است که سایه فرد به اندازه دو برابر طول قدش میشود. وقت نماز مغرب هنگام غروب خورشید است و وقت نماز عشاء زمانی است که تاریکی، غالب شده و شب به کمال خود میرسد. اگر نماز ظهر یا عصر یا مغرب یا عشاء، وقت آن گذشت واجب است که آنرا قضاء نمود، ولو چندین سال از آن گذشته باشد. نمازهای پنجگانه با جمع و زودتر بجا آوردن آنها از انسان ساقط نمیشود چراکه بر ذمّه و گردن تو بوده و تو در هر صورت باید محض رضای خدایی که حیات و عمر را به تو بخشیده (همه را در وقت خود) بجا آوری. البته تو حق داری که نماز صبح را از اول وقت (اذان) تا قبل از طلوع خورشید عقب انداخته یا نماز ظهر را تا قبل از نزدیک شدن وقت نماز عصر به تأخیر اندازی. در هر صورت، تو این اختیار داری که همه نمازها را به مانند نماز صبح، در فاصله و محدوده زمانی خود (که گفته شد) بجا آوری.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=1723</ref>
* «خداوند بزرگ در سورههای روم و انعام و آل عمران تأکید
* «کلمه (الْوَتْرِ) فقط یک مرتبه در قرآن کریم ذکر
▲*«بارها گفتهایم که ادای نماز با هر لغت و زبان و لسان، جایز و صحیح می باشد، مهم همان خشوع قلب در نماز است و خشوع، فارغ از زبان و رنگ انسانها، به معنای احساس و درک و آگاهی قلوب و دلهای بشر است. خداوند متعال که پروردگار همه هستی است، محمد رسول خود را با (معجزه) قرآن کریم که رحمتی برای جهانیان است به پیامبری مبعوث کرد، در حالی که مردم دنیا زبانهای گوناگون و متفاوتی را داشتند و قبل از قرآن کریم نیز همه انبیاء الهی و پیروانشان، عبادات و نمازهای خود را با زبان غیر عربی بجا میآوردند و روز قیامت که فرا می رسد، تمام خلائق، همه یک آواز و هم زبان خواهند شد بی آنکه از (نوع) آن زبان، هیچ اطلاعی در دست باشد.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=4612</ref>
▲*«خداوند بزرگ در سورههای روم و انعام و آل عمران تأکید نموده است که تفرّق در دین جایز نیست و فقط باید به قرآن متمسک شد و مشرکان همان افرادی اند که دین خود را فرقه فرقه نموده و گروه گروه شدهاند و هرکدام نیز به عقاید خود، شادمان اند. کسی که با این حالتِ شرک از دنیا برود جاودان در جهنم خواهد بود.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=3736</ref>
▲*«کلمه (الْوَتْرِ) فقط یک مرتبه در قرآن کریم ذکر شده است و (وَتْر) به معنای فرد و تنها و جدا می باشد و طبق تصریح قرآن کریم، همه خلائق در روز قیامت هرکدام، تنها و جدا محشور می شوند و (شَفْع) همان چیزی است که آن وتر و فرد تنها را حمایت و یاری می کند، به این معنا که وی را شفاعت نموده و با او جفت و همراه می شود. و روز قیامت ما بندگان همگی بصورت (وَتْر) یعنی: تنها و جدا در محضر خداوند متعال محشور خواهیم شد و هیچ چیز نمی تواند این وتر و فرد تنها را که در محضر خداوند متعال حاضر شده است، شفاعت و حمایت نماید مگر تنها عمل صالح و شایسته خودش، و هر فردی - در منطق قرآن کریم در این دنیا - دو (رَقیبٌ و عَتیدٌ) به معنای مراقب و آماده باش دارد که باز این دو نیز - در آخرت - به (سائِقٌ و شَهیدٌ) به معنای سوق دهنده و گواه دهنده، تبدیل و توصیف شده اند و وی را همراهی می کنند، به این منظور که، یکی او را سوق و حرکت داده و دیگری نیز اگر اعمال صالح داشته باشد، به نفع او گواه و شهادت خواهد داد و اینگونه این اعمال خیر و صالح، شفیع و نجاتبخش بنده در روز قیامت خواهد شد. پس (شَفْع) به معنای اعمال صالح و شایسته هرکس می باشد که (وَتْر) و بنده بی کس و تنها را در روز قیامت، شفاعت و حمایت و همراهی خواهد نمود. و البته ما توضیحات بیشتر را در این خصوص - با استناد به تصریحات کلام وحی - در (کتابُ الشّفاعة) آورده ایم.»<ref>http://www.ahl-alquran.com/arabic/show_fatwa.php?main_id=2577</ref>
== جستارهای وابسته ==
|