ضربالمثلهای بهاری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ضربالمثلهای بهاری |
جز ضربالمثلهای بهاری |
||
خط ۱:
'''[[W:ضربالمثل|ضربالمثلهای]] [[W:زبان بهاری|بهاری]]'''
{{ضربالمثلها}}
* غِیرَت آقاجهنین بیره آردِ بیره ناموس، ائونَن قالدوقه تاراپو توروپ.
** محصول درخت غیرت یکی حیاء و دیگری ناموس است، الباقی هِرّی. کنایه از اینکه انسان دو خصوصیت حیاء و ناموس را داشته باشد بس است.
* سَن کوسننع قارقعلر قَره گییَر.
** تو قهر کنی [[کلاغ|کلاغها]] سیاه میپوشند. کنایه از اینکه قهر تو تأثیری ندارد همانطور عزاداری کلاغها چون ذاتاً سیاهپوش هستند.
* قؤز آقاجهنع دیدهلع قارقع کوسود بِلَینَن، دیده بی قؤز منفعتِم.
** به درخت گردو گفتند [[کلاغ]] ازت قهر کرده، گفت یک گردو به نفع من. کنایه از اینکه این کلاغ هست که محتاج درخت است نه درخت محتاج کلاغ.
*زمستان چکمیین بلبل بهارین قدرنه بیلمز
** معادل: بلبل زمستان ندیده قدر بهار را نمیداند.
سطر ۱۷ ⟵ ۲۳:
* یخِلدین علین قاپ ائوز دیزینن دوو
** زمین خوردی برای بلند شدن به زانوی خود متکی باش. کنایه از قطع امید یا کمک از دیگران بویژه در امور کمک مالی.
[[رده:ضربالمثلها]]
|