فلورانس اسکاول شین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز فرهنگ2016 صفحهٔ فلورنس اسکاول شین را به فلورانس اسکاول شین منتقل کرد: مطابقت با ویکی پدیا
ابرابزار
خط ۱:
'''[[W:فلورنسفلورانس اسکاول شین|فلورنسفلورانس اسکاول شین]]'''، بانوی هنرمند و تصویرگر کتاب (طراح جلد ) و نویسنده آمریکایی اهل کامدنکامدن، ، نیوجرسی ،نیوجرسی، زادروز: ([[۲۴ سپتامبر]] [[W:۱۸۶۹ (میلادی)|۱۸۶۹]] - [[۱۷ اکتبر]] [[W:۱۹۴۰ (میلادی)|۱۹۴۰ میلادی]]) کسی که در سال هایسال‌های میانی زندگی اش تبدیل شد به یک معلم اندیشه نو و نویسنده در رشته متافیزیک. بهترین [[کتاب]] او در محافل اندیشه نو کتاب "«بازی زندگی و نحوه بازی آن"» است که (۱۹۲۵ میلادی ) نوشته شده استشده‌است.
 
== دارای منبع ==
 
=== کلام تو عصای معجزه‌گر تو است ===
* «براستی که نفرت و انزجار بیش از می‌گساری خانه‌ها را ویران کرده‌است و بیش از [[جنگ]]‌ها جان آدمیان را به باد داده‌است.»
 
** ''از کتاب چهار اثر: ''
* «براستی که نفرت و انزجار بیش از می‌گساری خانه‌ها را ویران کرده است و بیش از [[جنگ|جنگ‌ها]] جان آدمیان را به باد داده است.»
* «سری که بر پیشانیش خم باشد آسوده بر بالین قرار نمی‌گیرد خشم و نفرت و بدخواهی و حسد و انتقام جوئی شادمانی انسان را می‌رباید.»
** ''از کتاب چهار اثر: ''
* «شادمانی با مهارکردن خوی هیجانی بدست می‌آید جایی که ترس و بیم و وحشت وجود داشته باشد از شادمانی خبری نیست احساس ایمنی و شادمانی، حاصل ایمان به خداست.»
* «سری که بر پیشانیش خم باشد آسوده بر بالین قرار نمی‌گیرد خشم و نفرت و بدخواهی و حسد و انتقام جوئی شادمانی انسان را می‌رباید.»
 
* «شادمانی با مهارکردن خوی هیجانی بدست می‌آید جایی که ترس و بیم و وحشت وجود داشته باشد از شادمانی خبری نیست احساس ایمنی و شادمانی، حاصل ایمان به خداست.»
 
=== بازی [[زندگی]] و چگونه می‌توان بازی کرد ===
* «هر انسانی با آگاهی کامل به آیین [[عشق]]، به این سیاره خاکی پا می‌گذارد. مشکل شما هر چه باشد، امتحان [[دوستی|محبت]] است. اگر بتوانید از راه محبت در این آزمایش پیروز شوید، مسئله شما حل خواهد شد. اگر نه، آنقدر به درازا خواهد کشید تا از راه محبت، مسئله خود را حل کنید. زیرا مشکل شما مجالی برای تشرف به آیین عشق است.»
 
* «هیچ‌کس چیزی به‌آدمی نمی‌دهد مگر خود او؛ و هیچ‌کس چیزی از آدمی دریغ نمی‌دارد مگر خود او. «بازی زندگی» یک بازی انفرادی است. اگر خودتان عوض شوید، همه اوضاع و شرایط عوض خواهدشد.»
* «هر انسانی با آگاهی کامل به آیین [[عشق]]، به این سیاره خاکی پا می‌گذارد. مشکل شما هر چه باشد، امتحان [[دوستی|محبت]] است. اگر بتوانید از راه محبت در این آزمایش پیروز شوید، مسأله شما حل خواهد شد. اگر نه، آنقدر به درازا خواهد کشید تا از راه محبت، مسأله خود را حل کنید. زیرا مشکل شما مجالی برای تشرف به آیین عشق است.»
 
* «هیچ‌کس چیزی به‌آدمی نمی‌دهد مگر خود او. و هیچ‌کس چیزی از آدمی دریغ نمی‌دارد مگر خود او. «بازی زندگی» یک بازی انفرادی است. اگر خودتان عوض شوید، همه اوضاع و شرایط عوض خواهدشد.»
 
=== برگزیده‌ای از کتاب چهار اثر ===
* «... آنچه در عبادت می‌طلبید یقین بدانید که آن را یافته‌اید و به‌شما عطا خواهد شد. باید چنان رفتار کنید که گویی پیشاپیش آن را ستانده‌اید!»
* «اگر چشم امیدتان بخدا باشد، هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که راست نباشد؛ هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که پیش نیاید؛ و هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که دیر نپاید.»
* «...آنچه در عبادت می‌طلبید یقین بدانید که آن را یافته‌اید و به‌شما عطا خواهد شد. باید چنان رفتار کنید که گویی پیشاپیش آن را ستانده‌اید!»
* «تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمی‌کند.»
 
* «اگر کسی موفقیت بطلبد و اوضاع را برای شکست آماده کند، دچار همان وضعی خواهد شد که برای آن تدارک دیده‌است.»
* «اگر چشم امیدتان بخدا باشد، هیچ چیز انقدر عجیب نیست که راست نباشد؛ هیچ چیز انقدر عجیب نیست که پیش نیاید؛ و هیچ چیز انقدر عجیب نیست که دیر نپاید.»
* «درست هنگامی‌که انسان کوچکترین نشانه‌ای از آنچه طلبیده‌است نمی‌بیند باید برای آن تدارک ببیند.»
 
* «معمولاً درست پیش از کامیابی عظیم، دلسردی و شکست ظاهری از راه می‌رسد.»
* «تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمی‌کند.»
* «آدمی به‌مسائل خود بیش از اندازه نزدیک می‌شود و از این‌رو [[تردید]] می‌کند و می‌ترسد. دوست یا «شفادهنده» به روشنی موفقیت و سلامت یا برکت و ثروت را برای او می‌بیند و هرگز دچار تزلزل نمی‌شود چون بیش از اندازه به‌آن وضعیت نزدیک نیست. «به‌عینیت درآوردن خواسته برای دیگری به‌مراتب آسان‌تر از به عینیت در آوردن خواسته برای خویشتن است. از این‌رو اگر کسی احساس می‌کند دچار تزلزل شده‌است هرگز نباید در طلب کمک تردید روا دارد.»
 
* «هر آنچه آدمی بر زبان آورد همان را به‌سوی خود جذب خواهد کرد.»
* «اگر کسی موفقیت بطلبد و اوضاع را برای شکست آماده کند، دچار همان وضعی خواهد شد که برای آن تدارک دیده است.»
* تنها به سه منظور جرات کنید کلامتان را بکار ببرید: برای طلب شفا و برکت و سعادت.»
 
* «اصولاً هر مرضی حاصل ذهنی ناآرام است! هر ناهماهنگی ظاهری نشانهٔ ناهماهنگی باطنی یا ذهنی است.»
* «درست هنگامی‌که انسان کوچکترین نشانه‌ای از آنچه طلبیده است نمی‌بیند باید برای آن تدارک ببیند.»
* «خیرخواهی انسان نیک‌خواه، پیرامونش هاله‌ای عظیم از حمایت می‌آفریند.»
 
* «روح آدمی ذهن نیمه‌هوشیار اوست و هرآن‌چه را که عمیقاً احساس کند _خواه نیک و خواه بد_ به دست آن غلام نیک امین (ذهن نیمه‌هوشیار) بر صحنه ظاهر می‌شود.»
* «معمولا درست پیش از کامیابی عظیم، دلسردی و شکست ظاهری از راه می‌رسد.»
* «تا خود را توانگر احساس نکنی توانگریت به منصهٔ ظهور نمی‌رسد.»
 
* «به‌محض این‌که انسان اراده کند تا [[کار]]ی را به‌انجام برساند که از آن می‌هراسد، دیگر مجبور به‌انجام آن نخواهد بود.»
* «آدمی به‌مسائل خود بیش از اندازه نزدیک می‌شود و از این‌رو [[تردید]] می‌کند و می‌ترسد. دوست یا "شفادهنده" به روشنی موفقیت و سلامت یا برکت و ثروت را برای او می‌بیند و هرگز دچار تزلزل نمی‌شود چون بیش از اندازه به‌آن وضعیت نزدیک نیست. «به‌عینیت درآوردن خواسته برای دیگری به‌مراتب آسان‌تر از به عینیت در اوردن خواسته برای خویشتن است. از این‌رو اگر کسی احساس می‌کند دچار تزلزل شده است هرگز نباید در طلب کمک تردید روا دارد.»
* «باید «احساس حضور خدا» را به‌عادت بدل کند تا لحظه‌ای از یاد خدا غافل نباشد. «در همهٔ راه‌های خود او را بشناس و او طریق‌هایت را راست خواهد گردانید.» هیچ چیز زیاده از حد ناچیز یا زیاده از حد عظیم نیست! گاه رویدادی بس ناچیز می‌تواند نقطهٔ عطف [[زندگی]] انسان باشد. [[رابرت فولتون]] با دیدن آب‌جوشی که از یک کتری بخار می‌کرد کشتی بخار را دید.»
 
* «هرگاه انسان بیش از اندازه از خود مطمئن باشد اغلب با مانعی بازدارنده برخورد می‌کند که معنایش این‌ست که به‌جای توکل به «الوهیت درون» به شخصیت خود اتکا کرده‌است.»
* «هر آن‌چه آدمی بر زبان آورد همان را به‌سوی خود جذب خواهد کرد.»
* «آنچه آدمی می‌جوید در جستجوی آدمی‌ست! «تلفن» در پی [[گراهام بل|بل]] بود.»
* «تنها راهزنی که دار و ندار آدمی را به یغما می‌برد، اندیشه‌های منفی خود اوست. هیچ‌کس جز خود آدمی چیزی به‌خود نمی‌دهد و هیچ‌کس جز خود آدمی چیزی را از خود دریغ نمی‌دارد.»
* تنها به سه منظور جرات کنید کلامتان را بکار ببرید: برای طلب شفا و برکت و سعادت.»
* «آدمی هرگز نباید مجسم کند یا به‌زور تصویر ذهنی بسازد. هنگامی‌که او می‌طلبد تا طرح الهی به‌ذهن هوشیارش بیاید، بارقه‌های الهام بر دلش خواهد تابید و خود را در حال بدست آوردن توفیقی بزرگ خواهد دید. این است آن تصویری که نباید از آن چشم بردارد.»
* «والاترین خواهش آدمی، آگاهی از طرح الهی [[زندگی]] خویشتن است.»
* «اصولا هر مرضی حاصل ذهنی ناآرام است! هر ناهماهنگی ظاهری نشانهٔ ناهماهنگی باطنی یا ذهنی است.»
* «انسان عادی ترس را بر ایمان ترجیح می‌دهد… پس ایمان حاصل اراده است.»
* «در ذهن الهی از دست دادن وجود ندارد. پس نمی‌تواند چیزی را که از آن اوست از دست بدهد و هرچیزی که گم بشود، خود یا هم‌سنگ آن را باز خواهد ستاند.»
* «خیرخواهی انسان نیک‌خواه، پیرامونش هاله‌ای عظیم از حمایت می‌آفریند.»
* «عشریه یا بخشیدن یک دهم درآمد، یک سنت قدیمی است که بی تردید بر دارایی آدم می‌افزاید.»
* «انسان تنها می‌تواند آن باشد که خود را چنان ببیند و تنها می‌تواند به‌جایی برسد که خود را در آنجا ببیند.»
* «روح آدمی ذهن نیمه‌هوشیار اوست و هرآن‌چه را که عمیقا احساس کند _خواه نیک و خواه بد_ به دست آن غلام نیک امین (ذهن نیمه‌هوشیار) بر صحنه ظاهر می‌شود.»
* «تا خود را توانگر احساس نکنی توانگریت به منصهٔ ظهور نمی‌رسد.»
* «به‌محض این‌که انسان اراده کند تا [[کار]]ی را به‌انجام برساند که از آن می‌هراسد، دیگر مجبور به‌انجام آن نخواهد بود.»
* «باید "احساس حضور خدا" را به‌عادت بدل کند تا لحظه‌ای از یاد خدا غافل نباشد. "در همهٔ راه‌های خود او را بشناس و او طریق‌هایت را راست خواهد گردانید." هیچ چیز زیاده از حد ناچیز یا زیاده از حد عظیم نیست! گاه رویدادی بس ناچیز میتواند نقطهٔ عطف [[زندگی]] انسان باشد. [[رابرت فولتون]] با دیدن آب‌جوشی که از یک کتری بخار می‌کرد کشتی بخار را دید.»
 
* «هرگاه انسان بیش از اندازه از خود مطمئن باشد اغلب با مانعی بازدارنده برخورد می‌کند که معنایش این‌ست که به‌جای توکل به "الوهیت درون" به شخصیت خود اتکا کرده است.»
* «آنچه آدمی می‌جوید در جستجوی آدمی‌ست! "تلفن" در پی [[گراهام بل|بل]] بود.»
* «تنها راهزنی که دار و ندار آدمی را به یغما می‌برد، اندیشه‌های منفی خود اوست. هیچ‌کس جز خود آدمی چیزی به‌خود نمی‌دهد و هیچ‌کس جز خود آدمی چیزی را از خود دریغ نمی‌دارد.»
* «آدمی هرگز نباید مجسم کند یا به‌زور تصویر ذهنی بسازد. هنگامی‌که او می‌طلبد تا طرح الهی به‌ذهن هوشیارش بیاید، بارقه‌های الهام بر دلش خواهد تابید و خود را در حال بدست آوردن توفیقی بزرگ خواهد دید. این است آن تصویری که نباید از آن چشم بردارد.»
 
* «والاترین خواهش آدمی، آگاهی از طرح الهی [[زندگی]] خویشتن است.»
* «انسان عادی ترس را بر ایمان ترجیح می‌دهد... پس ایمان حاصل اراده است.»
* «در ذهن الهی از دست دادن وجود ندارد. پس نمی‌تواند چیزی را که از آن اوست از دست بدهد و هرچیزی که گم بشود، خود یا هم‌سنگ آن را باز خواهد ستاند.»
* «عشریه یا بخشیدن یک دهم درآمد، یک سنت قدیمی است که بی تردید بر دارایی آدم می‌افزاید.»
* «انسان تنها می‌تواند آن باشد که خود را چنان ببیند و تنها می‌تواند به‌جایی برسد که خود را در آنجا ببیند.»
 
* «همیشه نمی‌توانید اندیشه‌تان را مهار کنید، اما کلام خود را که می‌توانید در کف اختیار بگیرید. وسرانجام کلام بر ذهن نیمه‌هشیار اثر می‌گذارد و پیروز می‌شوید.»
 
== بدون منبع ==
* «به محض آرام شدن دریای افکار، کشتی‌های نجات از راه می‌رسند.»
 
* «به محض آرام شدن دریای افکار، کشتی‌های نجات از راه می‌رسند.»
 
* «ترس را می‌توان از طریق دعا و تفکر روشن و صحیح خاموش کرد، با مهربانی و صبوری و حضور سبز خدا!»
* «سکوت طلاست.»
* «ترس و ناشکیبایی، نیروی جاذبه را از میان می‌برد. حال آنکه توازن جاذبه می‌آورد.»
 
* «تا لخظه ای خواسته آدمی تخقق نیافته‌است نباید از آن با کسی سخن بگوید.»
* «ترس و ناشکیبایی، نیروی جاذبه را از میان می برد. حال آنکه توازن جاذبه می آورد.»
* «یک قانون سری بی‌اعتنایی هست که می‌گوید: "هیچ‌یک از این‌ها تکانم نمی‌دهد.»
 
* «از هیچ وضعیتی ناراحت نباشید تا وزن و سنگینی خود را از دست بدهد.»
* «تا لخظه ای خواسته آدمی تخقق نیافته است نباید از آن با کسی سخن بگوید.»
* «قانون سری نهفته در بی‌اعتنایی، ژرف‌ترین قانون است، زیرا مستلزم تحصیل مقام دل‌آگاهی است.»
 
* «یک قانون سری بی‌اعتنایی هست که می‌گوید: "هیچ‌یک از این‌ها تکانم نمی‌دهد.»
 
* «از هیچ وضعیتی ناراحت نباشید تا وزن و سنگینی خود را از دست بدهد.»
 
* «قانون سری نهفته در بی‌اعتنایی، ژرف‌ترین قانون است، زیرا مستلزم تحصیل مقام دل‌آگاهی است.»
 
* «قانون سری بی‌اعتنایی یعنی آزرده نشدن از ظاهر مخالف امور و دست نکشیدن از اندیشه سازنده، زیرا سرانجام پیروز خواهد شد».
 
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا با عنوان|فلورانس اسکاول شین}}
 
{{ویکی‌پدیا با عنوان|فلورانس اسکاول شین}}
 
{{ناتمام}}
سطر ۹۷ ⟵ ۵۷:
[[رده:نویسندگان آمریکایی|شین، اسکاویل]]
 
[http://scovellshin.blogfa.com/ وبلاگی درباره ی فلورنس اسکاول شین]
[[رده:اهالی ایالات متحده آمریکا|ا]]