جیگی جیگی، ننه خانم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Jomle (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی « جیگی جیگی ننه خانم، مطرب و نوازنده دوره گرد دهه سی مشهد است که پایان زندگی و...» ایجاد کرد
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۳۶

جیگی جیگی ننه خانم، مطرب و نوازنده دوره گرد دهه سی مشهد است که پایان زندگی و محل راز آلود و غیر متعارف دفنش، به فتوای دو مرجع تقلید ، اورا مشهور و نامش را پایدار کرده است .

گفتاوردها

  • « جیگی جیگی ننه خانوم

بیا بشین روی زانوم

رو زانوم سنجد داره

یه کمی بخور قوت داره. »

  • مصطفی دالایی، خبرگزاری رضوی [۱]
  • «  کبری خانم رفته عروســی

چلو خورده، شکمش دم کرده و... »

  • «  جیگی جیگی ننه خانم

درد دلت مو می دونم »

  • محمد‌برومند‌ ، دبیر ‌جشنواره‌ بین‌المللی ‌جیگی‌ جیگی [۲]
  • « جیگی جیگی ننه خانم

بیا بشین روی زانوم

روی زانوم سنجد داره

کمی بخور قوت داره


جیگی جیگی ننه خانم

بیا بشین روی زانوم

تو با لخنه نیمکت دره

نومزد بازی لذت دره


جیگی جیگی ننه خانم

درد دلت مو می دونم

بیا بریم وکیل اباد

وکیل آباد تختی دره

پتختی و مطبخی دره .»

  • ایران تئاتر- علی رحیمی [۳]


در باره او

  • « داستان جیگی جیگی نوازنده دوره گردی که حالا در ایوان عباسی حرم امام رضا (ع) مدفون است،از آن ماجراهای پر و رمز و رازی است که مشهدی ها سینه به سینه نقلش می کنند. »
  • مصطفی دالایی، خبرگزاری رضوی [۴]
  • «  قصه‌ فوت ‌جیگی ‌جیگی

علت معروفیت جیگی جیگی بیشــتر به خاطر قصه فوت و چگونگی دفن اوســت. تمام پیرمردها و پیرزن های مشهدی که در دهه30 و 40 تا امروز در مشــهد زندگی می کنند یا خود شــاهد دفن او بوده اند یا قصه دفن او را شنیده اند؛ می گویند در سال 1342 وقتی جیگی جیگی مرد، جنازه او را شهرداری یا به قولی مردم محله نوغان مشهد به غسالخانه که آن زمان در میدان طبرسی امروز اســت، می برند. هم زمان مردی تاجر نیز می میرد و جنازه او را برای غسل به همان مکان می آورند. قرار بــود روز بعد جنازه جیگی جیگی بی کس و بی همراه را به »گلشــور« معروف ببرند و دفن کنند و جنازه مرد تاجر به حرم منتقل شــود. آن زمان قبرســتان گلشــور عمومی و رایگان و تهیه قبر در حرم مطهر امام رضا علیه السلام بســیار گران بود و هر کســی توان پرداخت چنین هزینه ای را نداشت اما خواست امام رضا علیه السلام یا بازی تقدیر یا هر آنچه اسمش را بگذاریم، موجب شــد که جنازه مرد تاجر به جای جیگی جیگی به گلشور برده و دفن شود. وقتی خانواده مرد تاجر می خواستند میت خود را دفن کنند، متوجه شدند که او جیگی جیگی ننه خانم است. ازاین رو از مراجع تقلید آن زمان آیت ا... فقیه سبزواری و آیت ا... میلانی اجازه نبش قبر می خواهند تا مرد تاجر را از گلشور به حرم منتقل کنند اما آن ها دستور می دهند که جیگی جیگی را در حرم دفن کنند و مرد تاجر هم در قبرستان عمومی باقی بماند. »

  • محمد‌برومند‌ ، دبیر ‌جشنواره‌ بین‌المللی ‌جیگی‌ جیگی [۵]
  • «جیگی جیگی کیست؟

جیگی جیگی یا همان جیگی جیگی، ننه خانم شهرت نوازده دوره گردی در محله نوغان مشهد است که اگرچه هیچ وقت، هیچ یک از هم محلی ها نام واقعی او را ندانست اما کمترین کسی را می توان نام برد که دهه 30 را دیده باشد اما پای مجلس او ننشسته باشد. مردی با قامتی متوسط، شانه های پهن، صورتی استخوانی، موهای بلند خرمایی رنگ و البسه ای شبیه جامه جنوب خراسانی ها با کلاهی که دم روباهی حمایل آن بود و تنها وظیفه خود را شاد کردن مردم بدون کوچکترین توقعی، می دانست. هر روز صبح از آلونک محقر خود در کانال انتهای کوچه نوغان حوالی نزدیک دبیرستان حاج تقی آقا بزرگ امروزی بیرون می آمد، رو به حرم مطهر آقا امام رضا(ع) سلامی می کرد و با تنبکی که در بغل داشت ضربی می گرفت و آوازی سر می داد. آوازی شاه بیت آنها هنوز هم در اذهان بسیاری به یادگار مانده است:

جیگی جیگی ننه خانم

بیا بشین روی زانوم

روی زانوم سنجد داره

کمی بخور قوت داره


جیگی جیگی ننه خانم

بیا بشین روی زانوم

تو با لخنه نیمکت دره

نومزد بازی لذت دره


جیگی جیگی ننه خانم

درد دلت مو می دونم

بیا بریم وکیل اباد

وکیل آباد تختی دره

پتختی و مطبخی دره

و... با صدای آواز جیگی جیگی، مردم دور او جمع می شدند و معرکه گیری با چهارپایه ای که چند عروسک روی آن با نخ به انگشتان دستش وصل شده بودند و ساز و آوازهای شاد و هیجان آور آغاز می شد. »

  • ایران تئاتر- علی رحیمی [۶]
  • « همیشه و در طول تاریخ شخصیت هایی بوده و هستند که تصویر واقعی ایشان در پشت لایه ای عظیم از غبار پنهان شده و هر فردی آن گونه که می خواهدآنان را تصویر می کند. یکی از جدیدترین نمونه های این افراد، مطرب دورگردی است که حوالی دهه 40 شمسی در مشهد زندگی می کرد و همگان او را به نام جیگی جیگی، ننه خانوم می شناسند و کسی از نام ونشان اصلی او با خبر نبوده و نیست.

جیگي جیگي، ننه خانم، برخلاف نامش مرد بود. مردی باقامتي متوسط، شانه های پهن، صورتي استخواني و موهای بلند خرمایی رنگ که برخی او را با دفي در دست و دیگراني با دایره زنگي، گروه سومي درحال عروسک گردانی وسرانجام تعدادی هم با میمونی دست آموز به یاد دارند. حتی در توصیف نوع لباسش هم اختلاف نظر است. برخی او را با لباس محلي مردم بیرجند به خاطر دارند و برخي دیگر با لباس محلي کردان شمال خراسان و گروهي هم اورا مردي مي خوانند که لباسي چون دیگران مي پوشیده اما کلاهي بر سرمي گذاشته که دم روباهي از آن آویزان بوده است. اما نکته مهم در زندگی «جیگی جیگی، ننه خانوم» نوع لباس پوشیدن یا اقدامات سرگرم کننده او نیست بلکه نحوه مرگ وسپس مکان دفن او است که وی را در اذهان نامردنی کرده است. »

  • رضا سلیمان نوری ، کارشناس ارشد ایرانشناسی و خراسان پژوه [۷] [۸]
  • «  پدر ما در مشهد در بازارچه حاج آقا جهان مغازه طباخی داشت و تابستان‌ها مرا به دم دکان خود می‌برد و آن‌جا شاگردی می کردم و در همان‌جا بود که وقتی جیگی جیگی بساط نمایشش را پهن می کرد، یکی از مشتری‌هایش من بودم. فردی سیه چرده و لاغر بود و ساز محلی می زد. موسیقی‌اش شاد بود هرچند خودش غم خاصی داشت. مردم مشهد برایش روایت های زیادی ساخته بودند. چون طبق فرهنگ فولکلور مردم نظرات خود را وارد اتفاقات می‌کنند روایات گوناگونی که در مورد او وجود دارد نشان‌گر اهمیت این شخصیت است.

جیگی جیگی هرگز دنبال پول نبود. در آن زمان که کودکی ۱۰-۱۲ ساله بودم، حرکات او که با ساز انجام می‌داد برایم شگفت‌انگیز بود و شاید علاقه‌ای که به عروسک نمایشی او داشتم باعث شد بعدها سراغ تئاتر بروم. در همان زمان بچه دیگری هم بود به نام محمدرضا که محو مضراب جیگی‌ جیگی می‌شد. پدر محمدرضا قاری قرآن بود و در مغازه‌اش به او تمرین قرآن می‌داد و این کودک کسی نبود جز محمدرضا شجریان که در دوره کودکی‌اش هرکس صدای قرآن خواندن او را می‌شنید میخکوب می‌شد.»

  • رضا کیانیان بازیگر مشهدی سینما و تلویزیون [۹]
  • « از فرش به عرش

جیگی جیگی اگرچه در دوران زندگی مزد تلاش بی وقفه خود در شاد کردن مردم را نگرفت اما قصه درگذشت او همواره نقل مجالس بوده و هست. موضوعی که شاید اصلی ترین دلیل شهرت او بر پایه آن جان می گیرد. آنگونه که ریش سفیدان مشهدی نقل می کنند، جیگی جیگی چند روزی در محله دیده نشد و همین موضوع عده ای را به سمت آلونک او کشاند و آخرین دیدارها در کنار منزل محقر او تازه شد. وفاتی غریبانه و به دور از هیاهو که انگار معمایی در خود نهفته داشت. مردم محله او را به غسالخانه شهر بردند تا روز بعد در قبرستان گلشور دفن نمایند. همزمان با انتقال جسد جیگی جیگی به سردخانه، جنازه یکی از تجار یا به قولی دیگر یکی از افسران معروف آن زمان مشهد نیز برای نگهداری شبانه به غسالخانه منتقل می شود. صبح روز بعد کارگران شهرداری جنازه جیگی جیگی را برداشته و برای دفن به قبرستان عمومی شهر می برند و چون آشنایی نداشت، مراسم کفن و دفن غریبانه و به سرعت انجام می شود. از سویی دیگر خویشان تاجر معروف با خیلی از جمعیت مغموم پس از انجام مراسم خداحافظی جنازه با منزل و انتقال وی به حرم مطهر برای گذاشتن او در آرامگاه ابدی از پیش خریداری شده در کنج ایوان طلا، به منظور وداع آخر کفن را از روی صورت او پس می زنند اما با صحنه ای غیر قابل باور روبرو می شوند. جنازه ای که با آن تشریفات تا حرم مطهر بدرقه شده، جنازه جیگی جیگی ننه خانم بود. اقوام مضطرب ابتدا به گلشور مراجعه می کنند و وقتی خبر دفن پدر خود را می شنوند؛ تنها راه را گرفتن مجوز نبش قبر از مراجع تقلید حاضر در مشهد می یابند. هرچند آیات عظام سبزواری و میلانی با خواسته آنان مخالفت کرده و اذعان می دارند: دفن جیگی جیگی در حرم خواست خدا و امام رضا(ع) بوده است. و بدین گونه این مطرب دوره گرد بی چیز و بی کس، به پاس همه انسانیتش، برای همیشه در ایوان شمالی صحن انقلاب ایوان عباسی، ساکن شد. ارزش یک عمر تلاش بی منت جیگی جیگی به همین جا ختم نشد و بعد از نیم قرن مردم مشهد به افتخار این نام ماندنی، اولین جشنواره بین المللی عروسکی کشور را به نام او مزین کردند تا ثابت شود که از فرش به عرش رسیدن آنقدرها هم بی حساب و کتاب نیست.»

  • ایران تئاتر- علی رحیمی [۱۰]
  • « تصوری که از جیگی جیگی در ذهنم هست متعلق به زمانی است که در باغ ارگ مشهد که پر از سینما بود، با پدرم به سینما می‌رفتیم. گاهی در رفت و آمدهایمان جیگی جیگی را می‌دیدیم که ساز می‌زد و عروسک بزغاله‌اش را می رقصاند و این حرکات برای من بسیار جذاب بود. از پدرم می خواستم بمانیم و او را ببینیم و به او پول بدهیم و این تصویر ذهنی من از او بود اما همیشه تصویری زنده است..»
  • داوود کیانیان [۱۱]
  • « جیگی جیگی احترام ویژه ای برای امام رضا(ع) قائل بود به گونه ای که هر روز پس از خروج از غار خود ابتدا به حضرت ثامن الحجج(ع) سلام می داد و سپس کار روزانه خود را آغاز می کرد.

علاقه او به ساحت امام رضا(ع) به حدی بود که در گذر از کوچه های محله نوغان و یا سایر مناطق آن دوران مشهد، که دسترسی و رویت گنبد و بارگاه عالم آل محمد(ص) به سادگی ممکن بود؛ بلافاصله تنبکش را به نشانه احترام و ادب پشت سر و یا زیر لباس مندرسش پنهان می کرد و پس از سلام به حضرت و وقتی مطمئن از محو شدن چشم انداز گنبد می شد، آوازه خوانی و تنبک زنی را شروع می کرد. این حسن ادب و احترام جیگی جیگی به نمادها و مصادیق دینی و مذهبی بنا به گفته برخی از روحانیون مشهدی، شامل آنها نیز می شده و «جیگی جیگی ننه خانوم» حتی با دیدن روحانیون نیز با مخفی کردن تنبکش دست از آوازه خوانی بر می داشت و پس از احوال پرسی و چاق سلامتی و عبور از آنان شروع به تنبک زنی و آوازه خوانی می کر .»

  • مصطفی دالایی، خبرگزاری رضوی [۱۲]
  • « هنرمندان مشهدی با مزین نمودن عنوان اولین جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی کشور به نام جیگی جیگی ثابت کردند که که از فرش به عرش رسیدن آنقدرها هم بی حساب و کتاب نیست.

اولین جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی جیگی جیگی از امروز در مشهد برگزار می شود. جشنواره ای که عنوان آن اگرچه برای خیلی از مردم ایران زمین و حتی هنرمندان این خطه غریب است اما برای مردم مشهد که روزگاری را با آواز او از خواب بر می خواستند و با ضرب دستانش شاد می شدند، مملو از خاطرات به یادماندنی و شورانگیز است. »

  • ایران تئاتر- علی رحیمی [۱۳]
  • «چرا جیگی جیگی ماندگار شد

جیگی جیگی یک مطرب دوره گرد ژولیده بود که گسترده نام آوری اش از مردم محله نوغان و با کمی اغماض مشهد بیشتر نمی رفت و بی شک زیادند از این دست دوره گردهایی که با نسیمی می آیند، با بادی روزگار در می نوردند و در آخر با طوفانی کنده می شوند. اما راز ماندگاری جیگی جیگی چیست؟ آیا می توان اعتبار جیگی جیگی را به آوازی که می خواند، به سازی که می زد و یا حتی عروسکی که می رقصاند پیوند داد؟ از برآیند روایاتی که از نسلهای گذشته به ارث رسیده و نقلهای پیرمردان و پیرزنانی که خود او رادیده اند، دو عامل باعث زنده ماندن نام جیگی جیگی ننه خانم شده است: اولین عامل حسن ادب و احترامی است که نسبت به شعایر عرفی و دینی و نمادهای مذهبی دارد. کسانی که هنوز خاطرات حضور وی را به یاد دارند، متفق القول بر این موضوع تاکید دارند که او در گذر از هر کوچه که دسترسی و رویت گنبد و بارگاه حضرت ثامن الحجج(ع) به سادگی میسر بود؛ بلافاصله تنبکش را به نشانه احترام و ادب، بر پشت و یا زیر لباس پنهان می کرد و پس از اطمینان از محو شدن چشم انداز گنبد، آوازه خوانی و تنبک زنی را شروع می کرد. ضمن آنکه مجالس جیگی جیگی در ماه های محرم و صفر به احترام سوگواران حسینی تعطیل بود. دومین عامل اعتبار بخشی جیگی جیگی به واسطه تولید شادی عمومی بدون چشم داشت، در روزگاری است که سرمایه بر تمام ارکان زندگی سایه گسترانیده و در دل خود مفاهیمی همچون دگرخواهی و ایثار را مستتر کرده است. این دو عامل در کنار بی شیله پیلگی، بی ریایی، آرامش خاطر و ... او همواره برای مردم مشهد مملو از خاطرات شیرین است.»

  • ایران تئاتر- علی رحیمی [۱۴]
  • «مدل خانه او در سطح شهر يگانه بود. اين سکونت گاه ويژه، اتاقكي غار مانند در داخل كال (كانال) انتهاي كوچه نوغان جايي نزديك دبیرستان حاج تقی آقا بزرگ امروزی بود .

جیگی جیگی گرچه خودش سراسر اندوه بود ولی آرزویی جز شادی دل مردم نداشت و با تمام علاقه ای که به شغلش داشت در ماه های محرم و صفر به احترام امام حسین (ع) دست به دف و دایره نمی زد و در این ایام دیگر از او خبری نبود گویا در این روزها در خانه اش با تنهایی خودش خلوت داشت حالا بماند که چه می خواست و چه آرزو می کرد. »

  • مصطفی دالایی، خبرگزاری رضوی [۱۵]

منابع