== گفتاوردها دربارهٔ او ==
* «نوشین آدم خوبی بود. یک مارکسیست معتقد بود و واقعاً عقیده داشت. با شوروی هم به خاطر عقیدهای که داشت همسو بود. میگفت من مارکسیست هستم و دولت شوروی هم مارکسیست بود. نوشین اگر به شوروی احترام میگذاشت تا جایی بود که نگاه میکرد عقایدی که او داشته در شوروی منعکس شده است؛شدهاست؛ او هم اگر متوجه میشد که آنچه به آن اعتقاد دارد در شوروی عملی نشده حتماً کنار میکشید اما [[احسان طبری|طبری]] نه. او میگفت هرچه روسها بگویند درست است. باید آن را بزرگ و تأیید و به جوانها تلقین کرد. من اما مثل نوشین سعی میکردم آنچه در شوروی صحیح است بگویم و هرچه نادرست است را هم بگویم.»
** ''[[انور خامهای]]''، ۱۳۹۴<ref name="انور خامهای">مهسا جزینی، «میخواستم بنیاد جامعه را زیر و رو کنم: گزارش دیدار با انور خامهای آخرین بازمانده ۵۳ نفر»، روزنامه شرق، شمارهٔ ۲۴۱۰، ۸ مهر ۱۳۹۴، صفحهٔ ۶.</ref>
* « «از آنجا که هنر نمایش، عصاره تمام هنرهاست، نمایشگران لازم است با موسیقی، شعر، ادبیات، نقاشی، مجسمه سازی،مجسمهسازی، معماری و باله و اپرا آشنائی داشته باشند.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، به کوشش نصرت کریمی، نشرنامک و انتشارات بدرقه جاویدان، چاپ نخست،۱۳۸۷،نخست، ۱۳۸۷، ص ۱۷</ref> ▼
* « «بدون درام نویسی ایرانی، تئاتر ملی متصور نیست.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۷</ref> ▼
▲*« از آنجا که هنر نمایش، عصاره تمام هنرهاست، نمایشگران لازم است با موسیقی، شعر، ادبیات، نقاشی، مجسمه سازی، معماری و باله و اپرا آشنائی داشته باشند.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، به کوشش نصرت کریمی، نشرنامک و انتشارات بدرقه جاویدان، چاپ نخست،۱۳۸۷، ص ۱۷</ref>
* « بهره گرفتن از نمایش هاینمایشهای سنتی (سیاه بازی و تعزیه) در ایجاد تئاتر ملی رواست. اما فقط به شرطی که از تکنیک و خطوط مشخصه این گونه نمایشها بهره بگیریم و با قواعد دراماتورژی جهانی تئاتر ملی را ایجاد کنیم. اما تقلید کورکورانه و تکرار مو به موی نمایشهای سنتی، در حکم نشخوار فرهنگ نمایشی گذشته نارو است.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۷</ref> ▼
* « «بعضی از کسانی که به هنرهای هفتگانه گرایش دارند، اظهار می دارندمیدارند. موقعیت و امکاناتی شایسته به ما بدهید تا استعداد هنری خود را به ظهور برسانیم و برخی می گویندمیگویند: ما با پویائی استعداد خلاقه هنری خود را به کار می اندازیم،میاندازیم، تا موقعیت شایسته ایشایستهای در جامعه به دست آوریم. من (نوشین) جانبدار گروه دوم هستم.»<ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۷</ref> ▼
▲*« بدون درام نویسی ایرانی، تئاتر ملی متصور نیست.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۷</ref>
* «بازیگرانی که تا مشروبات الکلی مصرف نکنند به صحنه نمیروند، در واقع از حرفه مقدس نمایشگری خجالت زده و شرمگین هستند.»<ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۷</ref>
* «هنر نمایش را در حد دلقک بازی، لودگی یا کاسبی نپندارید، بلکه در حد دانشگاه اجتماع در نظر آورید.»<ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
▲*« بهره گرفتن از نمایش های سنتی (سیاه بازی و تعزیه) در ایجاد تئاتر ملی رواست. اما فقط به شرطی که از تکنیک و خطوط مشخصه این گونه نمایشها بهره بگیریم و با قواعد دراماتورژی جهانی تئاتر ملی را ایجاد کنیم. اما تقلید کورکورانه و تکرار مو به موی نمایشهای سنتی، در حکم نشخوار فرهنگ نمایشی گذشته نارو است.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۷</ref>
* «در جامعه کنونی، برای اعاده حیثیت هنر تئاتر، افراد گروه ما لازم است از نظر اخلاقی منزه باشند.»<ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
* « هنرمند تحسینعاشق راو گدائیمدافع مکنحقیقت است. بگذاردر باجستجوی اصرارحقیقت نثارتو کننددفاع از حقیقت.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref> ▼
▲*« بعضی از کسانی که به هنرهای هفتگانه گرایش دارند، اظهار می دارند. موقعیت و امکاناتی شایسته به ما بدهید تا استعداد هنری خود را به ظهور برسانیم و برخی می گویند: ما با پویائی استعداد خلاقه هنری خود را به کار می اندازیم، تا موقعیت شایسته ای در جامعه به دست آوریم. من (نوشین) جانبدار گروه دوم هستم.»<ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۷</ref>
* «صحنه تئاتر برای بازیگران، باید چون مهر آب معابد مذهبی مقدس باشد.» [محراب با «ح» به معنای محل جنگ است و مهر آب با «ه»، جایگاه آب معابدی است که مهر و دوستی به بار میآورد.]<ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
* «از بازیگرانیدلهره کهقبل تااز مشروبات الکلی مصرف نکنندورود به صحنه نمینگران روند،نباشید. دراین واقع از حرفهنیز مقدس نمایشگریاست خجالت(ترس زده و شرمگین هستندمقدس).» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۷۱۸</ref>
* «آثار چاپلین، چون در سطح دلقک بازی است و در محتوا عمیقاً روان شناختی، اجتماعی، انسانی و عدالت خواهانه است، عوام میفهمند و خواص میپسندند.»<ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
* «برای هنرتماشگران نمایشهمیشه رایک درجو حدعقل دلقکقائل بازی، لودگی و یا کاسبی نپندارید، بلکه در حد دانشگاه اجتماع در نظر آوریدباشیم.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
* « «هنرمندان هوشمند، حدشناس هستند و موقعیت خود را به درستی می شناسندمیشناسند.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref> ▼
* «تحسین دررا جامعهگدائی کنونی،مکن. برایبگذار اعادهبا حیثیتاصرار هنرنثارت تئاتر، افراد گروه ما لازم است از نظر اخلاقی منزه باشندکنند.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
* « «در تئاتر، نقش کوچک و ناچیز وجود ندارد.ندارد؛ ولی بازیگر کوچک و ناچیز وجود دارد.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref> ▼
* «راه هنرمندافتخار عاشقمیانبر وندارد. مدافعهیچ حقیقتهنرمند است.نامداری، دراز جستجویطریق حقیقتچاپلوسی، پارتی بازی و دفاعرشوه ازدهی، دارای شهرت جاودانه حقیقتنشدهاست.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
* « عوام می گویندمیگویند: هر گندی یک گنده خوری دارد. در جوامعی که هنر به ابتذال می گراید،میگراید، نشانه آن است که مردم آن جامعه طالب خوراک مبتذل فرهنگی هستند.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref> ▼
*« صحنه تئاتر برای بازیگران، باید چون مهر آب معابد مذهبی مقدس باشد.» [محراب با «ح»در بهجوامع معنایعقب محلمانده، جنگحتی استروشنفکران ونیز مهربار آبعقب باماندگی «ه»،فکری جایگاه آب معابدی است که مهر و دوستیرا به باردوش می آوردمیکشند.] »<ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
* « «بعضی از جوانان شیفته شهرت، صادق هدایت را مدل قرار داده اند،دادهاند، اما از تمام صفات بارز او، متأسفانه فقط تریاک کشیدن و مصرف مشروبات الکلی را تقلید می کنندمیکنند.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref> ▼
* «من ازبازی دلهرهو قبلبیان ازهمکارانم ورودرا بهمیتوانم صحنهرتوش نگرانکنم، نباشیداما بازی خودم را نمیتوانم ببینم. اینبرای نیزرتوش مقدسکار استخودم (ترساز همکاران مدد مقدس)میخواهم.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
* «« می دانممیدانم از کمال محض دورم، ولی بیان و حرکت، حربه هایحربههای من برای خدمت به وسنم بود که از آن دورم.» ( نوشین،بهنوشین، به نقل از محمد عاصمی) <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۳۸</ref> ▼
* «هنر آثاریعنی چاپلین،خود چونرا در سطحزوایای دلقکروح، بازیمرتعش استساختن و دراین محتواارتعاش عمیقارا روانبه شناختی،جانهای اجتماعی،دیگر انسانیسرایت ودادن…» عدالت(نوشین، خواهانهبه است،نقل عواماز می فهمند و خواص می پسندند.»محمد عاصمی)<ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸۳۸</ref>
* « «می دانی که کلام شسته و رفته و درست را در هر زبانی، می بایستمیبایست از هنرپیشگان آن زبان و بر صحنه شنید. تمام ریزه کاری هاکاریها و زیر و بالاهای یک زبان، از صحنه نمایش است که به گوش می رسدمیرسد و در دلها می نشیند...مینشیند…» ( نشوشین،بهنشوشین، به نقل از محمد عاصمی) <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۳۶</ref> ▼
*« برای تماشگران همیشه یک جو عقل قائل باشیم.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
▲*« هنرمندان هوشمند، حدشناس هستند و موقعیت خود را به درستی می شناسند.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
▲*« تحسین را گدائی مکن. بگذار با اصرار نثارت کنند.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
▲*« در تئاتر، نقش کوچک و ناچیز وجود ندارد. ولی بازیگر کوچک و ناچیز وجود دارد.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
*« راه افتخار میانبر ندارد. هیچ هنرمند نامداری، از طریق چاپلوسی، پارتی بازی و رشوه دهی، دارای شهرت جاودانه نشده است.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
▲*« عوام می گویند: هر گندی یک گنده خوری دارد. در جوامعی که هنر به ابتذال می گراید، نشانه آن است که مردم آن جامعه طالب خوراک مبتذل فرهنگی هستند.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
*« در جوامع عقب مانده، حتی روشنفکران نیز بار عقب ماندگی فکری را به دوش می کشند.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
▲*« بعضی از جوانان شیفته شهرت، صادق هدایت را مدل قرار داده اند، اما از تمام صفات بارز او، متأسفانه فقط تریاک کشیدن و مصرف مشروبات الکلی را تقلید می کنند.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
*« من بازی و بیان همکارانم را می توانم رتوش کنم، اما بازی خودم را نمی توانم ببینم. برای رتوش کار خودم از همکاران مدد می خواهم.» <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۱۸</ref>
▲*«« می دانم از کمال محض دورم، ولی بیان و حرکت، حربه های من برای خدمت به وسنم بود که از آن دورم.» (نوشین،به نقل از محمد عاصمی) <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۳۸</ref>
*« هنر یعنی خود را در زوایای روح، مرتعش ساختن و این ارتعاش را به جان های دیگر سرایت دادن...» (نوشین،به نقل از محمد عاصمی) <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۳۸</ref>
▲*« می دانی که کلام شسته و رفته و درست را در هر زبانی، می بایست از هنرپیشگان آن زبان و بر صحنه شنید. تمام ریزه کاری ها و زیر و بالاهای یک زبان، از صحنه نمایش است که به گوش می رسد و در دلها می نشیند...» (نشوشین،به نقل از محمد عاصمی) <ref>یادنامه عبدالحسین نوشین، ص ۳۶</ref>
== منابع ==
{{ویکیپدیا}}
{{پانویس|۲}}
{{ناتمام}}
{{ترتیبپیشفرض:نوشین، عبدالحسین}}
[[رده:اهالی ایران]]
[[رده:نمایشنامهنویسان ایرانی]]
|