آروین د. یالوم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار: |
|||
خط ۳:
== گفتاوردها ==
* این موضوع اغلب مورد توجه قرار گرفته که سه انقلاب عمدهٔ فکری بشر، ایدهٔ محوریت انسان را تهدید کردهاست. اول، کوپرنیک نشان داد که زمین آن مرکزی نیست که همهٔ اجرام آسمانی به دورش میگردند. بعد داروین روشن کرد که ما کانون زنجیرهٔ حیات نیستیم، بلکه مانند سایر موجودات، از تکامل اَشکال دیگر حیات به وجود آمدهایم. سوم، فروید نشان داد که ارباب خانهٔ خودمان نیستیم؛ به این معنا که بیشتر رفتار ما تابع نیروهایی خارج از آگاهی ماست. شکی نیست که آرتور شوپنهاور در این انقلاب فکری، نقشی برابر فروید داشت ولی هرگز به تأثیر او اذعان نشد زیرا شوپنهاور مدتها پیش از تولد فروید، فرض را بر این قرار داده بود که نیروهای زیستشناختی ژرفی بر ما حاکمند ولی ما خود را میفریبیم و فکر میکنیم خودمان آگاهانه فعالیتهایمان را برمیگزینیم. (
* قانون [[عشق]] بالغانه این است:"دوستم دارند چون دوست دارم. [[عشق]] رشد نیافته میگوید:"دوستت دارم چون به تو نیاز دارم." [[عشق]] بالغانه میگوید:"به تو نیاز دارم چون دوستت دارم."
* انسان به راستی نیرومند، هرگز درد و رنج نمیآفریند، بلکه چون [[زرتشت]] پیامبر، چنان از نیرو و فرزانگی لبریز میشود که آن را سخاوتمندانه به دیگران پیشکش میکند. این پیشکشی، حاصل فراوانی شخصی است، نه ترحم، که خود نوعی تحقیر است.
|