ارسطو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
عقیل مطرودی (بحث | مشارکتها) ←دربارهٔ ارسطو: افزودن مطلب برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
عقیل مطرودی (بحث | مشارکتها) ←دربارهٔ ارسطو: افزودن مطلب برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷۳:
* «افلاطون چنان شیفتهی کلیات است که در نظر او جزئیات به وسیلهی کلیات محقق میشود و چنان مجذوب مُثُل است که به عقیدهی وی مُثُل اشیاء خارجی را تعریف میکند و برمیگزیند. ارسطو برگشت به اشیاء را تبلیغ میکند و طرفدار چهرهی بیآلایش طبیعت و واقعیات است. او به شدت و صراحت، جزئی و مادی را ترجیح میدهد و گوشت و خون شئ مشخص را از دیگر امور برتر میداند. ولی افلاطون چنان عاشق امر عام و کلی است که در جمهوریت خویش فرد را نابود میکند تا بتواند یک حکومت کامل را برقرار سازد.»
** تاریخ فلسفه، ویل دورانت، ترجمهی عباس زریاب خوئی، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ بیستوششم۱۳۹۶، ص۵۹
* «ارسطو میگوید حرکت محققا مبدأیی دارد و اگر بخواهیم در یک تسلسل ملالانگیز که مسئله را بلانهایت قدم به قدم عقب میبرد، وارد نشویم باید یک محرک اول غیرمتحرک به عنوان اصل مسلم قبول کنیم. این موجود جسمانی و مرکب نیست، لامکان است، جنس ندارد، عواطف و احساسات ندارد، لایتغیر و کامل و ازلی است. خدا آفریننده نیست بلکه محرک عالم است؛ او عالم را میگرداند؛ نه مانند یک قوهی مکانیکی بلکه به عنوان علتالعللِ همهی شئون و افعال و اعمال عالم؛ خداوند جهان را چنان میگرداند که معشوقی عاشق خود را. خدا علت غایی طبیعت است؛ هم راننده و هم مقصد اشیاء است؛ خدا در نظر ارسطو به قوهی مغناطیسی بیشتر شباهت دارد تا به یک شخص. با وجود این، خدای ارسطو موجودی است عالم به ذات خود، خدای ارسطو هیچ کاری نمیکند، برای آنکه میل و شوق و خواهش ندارد و چنان فعل محض است که هیچ فعلی از او سر نمیزند. کار او فقط مشاهدهی جوهر اشیاء است و چون خود او مبدأ و جوهر اشیاء و صورت همه صورتهاست، این مشاهده، مشاهدهی ذات خویش است. بیچاره خدای ارسطو!»
** تاریخ فلسفه، ویل دورانت، ترجمهی عباس زریاب خوئی، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ بیستوششم۱۳۹۶، ص۶۹
== پیوند به بیرون ==
|