محمدرضا شفیعی کدکنی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
+ امیربانو کریمی
خط ۴۵:
* «نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن// در این حصار جادویی روزگار بشکن// چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون// به جنون صلابت صخره کوهسار بشکن// شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه// تو به آذرخشی این سایه دیوسار بشکن// سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی// تو خود آفتاب خود باش، طلسم کار بشکن»
* «طفلی به نام [[شادی]]،// دیری است گم شده است!// با چشم‌های روشن براق،// با گیسویی بلند، به بالای آرزو!// هر کس از او دارد نشان،// ما را کند خبر!// این هم نشان ما:// یک سو [[خلیج پارس]]،// سوی دگر خزر!»
 
== دربارهٔ او ==
* «آقای دکتر شفیعی آدم خیلی باسواد ولی مریدجمع‌کن و تقریباً مثل استاد [[بدیع‌الزمان فروزانفر|فروزانفر]] است، یعنی می‌خواهد استاد فروزانفر جدیدی شود.»
** منبع: [[امیربانو کریمی]]، ''پدرم آرزو داشت پروین اعتصامی شوم/هجوی که مصفا برای فروزانفر سرود دکتری‌اش را ۱۰ سال به تعویق انداخت!''، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸.<ref name="IBNA 2019">{{یادکرد وب | عنوان=پدرم آرزو داشت پروین اعتصامی شوم/هجوی که مصفا برای فروزانفر سرود دکتری‌اش را ۱۰ سال به تعویق انداخت! | وبگاه=خبرگزاری کتاب ایران (IBNA) | تاریخ= ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ | سال=2019 | پیوند=http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273982/پدرم-آرزو-پروین-اعتصامی-شوم-هجوی-مصفا-فروزانفر-سرود-دکتری-اش-10سال-تعویق-انداخت | کد زبان=fa | تاریخ بازبینی= ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸}}‏</ref>
 
== پیوند به بیرون ==