سید مهدی موسوی: تفاوت میان نسخه‌ها

شعر از مجموعه یمجموعهٔ «پرنده کوچولو؛ نه پرنده بود! نه کوچولو!»:

خسته از انقلاب و آزادی، فندکی درمی آوریدرمی‌آوری شاید

شعر از مجموعه یمجموعهٔ «بعد از باران، قبل از تبعید»:

شعر از مجموعه یمجموعهٔ «مردی که نرفته استنرفته‌است برمی گردد»:

دارد چشمی که نیست تر می گرددمی‌گردد | یک شب که نیامده سحر می‌گردد

این نامه ینامهٔ ننوشته اگر پُست شود | مردی که نرفته استنرفته‌است برمی‌گردد

شعر از مجموعه یمجموعهٔ «مردی که نرفته استنرفته‌است برمی گردد»:

آزادی شهر از حصارش پیداست | از کینهکینهٔ ی چوبه هایچوبه‌های دارش پیداست

«چشم‌هایش هنوز بسته استبسته‌است. انگار در جهانی قدم می‌زند که به جهان ما شباهتی ندارد. این غم عمیق، صورتش را از همیشه زیباتر کرده استکرده‌است. بعضی‌ها زیباییشان از جنس رنج است. برای همین هرچقدر دردهایشان بیشتر می‌شود عمق زیباییشان هم بیشتر می‌شود. »

همه چیز به جز چشم هایشچشم‌هایش احمقانه است

* ویکیپدیایویکی‌پدیای فارسی