آرتور شوپنهاور: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲:
'''[[W:آرتور شوپنهاور|آرتور شوپنهاور]]''' (به [[آلمانی]]: Arthur Schopenhauer)‏ (۱۷۸۸–۱۸۶۰ میلادی) [[فیلسوف]] آلمانی یکی از بزرگترین فلاسفهٔ اروپا و فیلسوف پرنفوذ تاریخ در حوزه اخلاق، هنر، ادبیات معاصر و روانشناسی جدید است.
 
== دارای منبعگفتاوردها ==
* «آیا جهالت نیست که آدمی ساعات شیرین امروز را فدای روزهای آینده نماید.»
** ''Aphorismen zur Lebensweisheit''
خط ۴۳:
* «طبیعت هر شخصی پیمانهٔ رنج و دردی را که باید در طی زندگی تحمل کند تعیین کرده‌است. این پیمانه نه خالی خواهد ماند و نه سر خواهد رفت. اگر فشار اندوهی از دل ما برخاست، اندوه دیگری جای آن را می‌گیرد که مایهٔ آن از پیش آماده شده بود ولی نمی‌توانست محسوس شود زیرا اندوه قبلی جای خالی برای آن نگذاشته بود؛ ولی همین که جا خالی شد فوراً می‌آید و آن را اشغال می‌کند.»
** آرتور شوپنهاور، از کتاب تاریخ فلسفه، ویل دورانت، ترجمهٔ عباس زریاب خوئی، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ بیست‌وششم۱۳۹۶، ص۲۹۰
* «طبیعت توجه ندارد که بداند آیا پدر و مادر برای همیشه خوشبختند یا برای یک روز، آنچه طبیعت بدان علاقه‌مند است این است که بداند تولیدمثل تا کجا انجام می‌گیرد. عشق بهترین راه اصلاح نژاد است. عشق فریب طبیعت است، ازدواج مایهٔ فرسودگی عشق و رفع اشتباه و فریب است. عشق فریبی است تا آنچه بیشتر به نفع نوع است تا نفع فرد انجام گیرد. پس از آن‌که این مقصود انجام شد و هدف نوع حاصل آمد فریب و اشتباه رفع می‌گردد و فرد درمی‌یابد که او بازیچه و گول‌خوردهٔ نوع بوده‌است.»
عشق بهترین راه اصلاح نژاد است. عشق فریب طبیعت است، ازدواج مایهٔ فرسودگی عشق و رفع اشتباه و فریب است. عشق فریبی است تا آنچه بیشتر به نفع نوع است تا نفع فرد انجام گیرد. پس از آن‌که این مقصود انجام شد و هدف نوع حاصل آمد فریب و اشتباه رفع می‌گردد و فرد درمی‌یابد که او بازیچه و گول‌خوردهٔ نوع بوده‌است.»
** آرتور شوپنهاور، از کتاب تاریخ فلسفه، ویل دورانت، ترجمهٔ عباس زریاب خوئی، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ بیست‌وششم۱۳۹۶، ص۲۸۷و۲۸۸
* «آنچه دوران جوانی را دلهره‌آور و ناخرسند می‌سازد جستجوی خوشبختی بر اساس این فرض استوار است که باید در زندگی با خوشبختی روبرو شویم. این امر منجر به امیدی همواره واهی و فریبنده و نارضایی می‌شود. رویاهای ما سرشار از انگاره‌های فریبندهٔ خوشبختی هستند که به صورت‌های گزینش شدهٔ هوس‌انگیزی در خیال ما پرسه می‌زنند و ما بیهوده دنبال نسخهٔ اصلی آن‌ها می‌گردیم. جوانان فکر می‌کنند جهان چیزهای زیادی دارد که به آن‌ها بدهد؛ اگر می‌توانستیم به کمک پند و اندرز و تعلیم به‌موقع این فکر نادرست را از اذهان آن‌ها بزداییم، به موقعیت‌های زیادی نایل می‌شدیم.»