رؤیایی دارم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ابرابزار |
|||
خط ۱:
'''[[w:رؤیایی دارم|رؤیایی دارم]]''' {{انگلیسی|I Have a Dream}} نام یک سخنرانی ۱۷ دقیقهای از [[مارتین لوتر کینگ]] است که در ۲۸ اوت ۱۹۶۳ در [[w:راهپیمایی به سوی واشینگتن برای کار و آزادی|راهپیمایی به سوی واشینگتن برای کار و آزادی]] و در برابر بنای [[w:یادبود لینکلن|یادبود لینکلن]] در [[w:واشینگتن دی سی|واشینگتن دی سی]] با حضور ۲۵۰٬۰۰۰ نفر ایراد شد. ''رؤیایی دارم'' از مهمترین و مشهورترین سخنرانیها در [[w:تاریخ آمریکا|تاریخ آمریکا]] بهشمار میآید.<ref>http://www.history.com/this-day-in-history/king-speaks-to-march-on-washington</ref>
== متن سخنرانی انجام شده در
یکصد سال پیش، یک شهروند بزرگ آمریکایی که ما امروز زیر سایهٔ نمادین او ایستادهایم، اعلامیهٔ آزادی بردگان را امضا کرد. این فرمان پربار، همچون [[فانوس دریایی]]، امیدی در دل میلیونها بردهٔ سیاهپوست افکند که در آتش بیامان بیداد میسوختند. سپیدهٔ مسرتبخشی بود که پایان شب بلند بردگیشان را نوید میداد.
خط ۱۲:
امروز این دیگر عیان است که [[آمریکا]] در پیوند با شهروندان رنگین پوستش در انجام این تعهدنامه کوتاهی کردهاست و به جای احترام به این پیمان مقدس، به سیاهپوستان «چک» بیپشتوانهای داده؛ چکی که با عبارت «موجودی کافی نیست» برگشت خوردهاست.
ما نمیتوانیم بپذیریم که «بانک عدالت» ورشکسته شده باشد. ما نمیتوانیم بپذیریم که موجودی خزاین بزرگ «فرصت» در این کشور ناکافی باشد. از اینرو ما آمدهایم تا این چک را نقد کنیم، چکی که با ارایهٔ آن میتوانیم صاحب آزادی و امنیت عدالت شویم. ما همچنین به این مکان تقدیس شده آمدهایم تا شدت اضطرار موقعیت کنونی را به آمریکا خاطرنشان سازیم. امروز زمان آن نیست که وقت خود را صرف اقدامات تجملی مانند خونسردی یا تزریق داروی مسکن پیشرفت تدریجی کنیم. وقت آن رسیدهاست که وعدههای واقعی [[دموکراسی]] بدهیم. وقت برخاستن از تاریکی و گودال مهلک جدایی نژادی و گذار به جادهٔ روشن عدالت نژادی فرا رسیدهاست. امروز روز رهایی کشور از ریگهای روان بیعدالتی نژادی و کشاندن آن به زمین استوار برادری است. امروز وقت تحقق بخشیدن به عدالت برای همهٔ فرزندان خداست.
بیاعتنایی به موقعیت مضطر کنونی برای کشور مصیبت به همراه خواهد آورد. تابستان سوزان ناخشنودی مشروع سیاهپوستان به پایان نخواهد آمد، مگر اینکه پاییز روحبخش آزادی و برابری جای آن را بگیرد. هزار و نهصد وشصت و سه، پایان نه، بل آغازی است. اگر کشور به روال معمول خود بازگردد، آنهایی که میپنداشتند «سیاهپوستان لازم بود عقدههای خود را خالی کنند و حالا دیگر خرسند شدهاند»، با ضربت خشنی بیدار خواهند شد. مادامی که [[حقوق شهروندی]] سیاهپوستان به آنها داده نشود، آمریکا به آسایش و آرامش دست نخواهد یافت. تا زمانی که [[آفتاب]] عدالت برندمد، گردبادهای خیزش همچنان پایههای کشورمان را خواهند لرزاند.▼
▲بیاعتنایی به موقعیت مضطر کنونی برای کشور مصیبت به همراه خواهد آورد. تابستان سوزان ناخشنودی مشروع سیاهپوستان به پایان نخواهد آمد، مگر اینکه پاییز روحبخش آزادی و برابری جای آن را بگیرد. هزار و نهصد وشصت و سه، پایان نه، بل آغازی است. اگر کشور به روال معمول خود بازگردد، آنهایی که میپنداشتند «سیاهپوستان لازم بود عقدههای خود را خالی کنند و حالا دیگر خرسند شدهاند»، با ضربت خشنی بیدار خواهند شد. مادامی که [[حقوق شهروندی]] سیاهپوستان به آنها داده نشود، آمریکا به آسایش و آرامش دست نخواهد یافت. تا زمانی که آفتاب عدالت برندمد، گردبادهای خیزش همچنان پایههای کشورمان را خواهند لرزاند.
اما سخنی هست که باید به مردم خودم که در آستانهٔ گرم ورود به کاخ عدالت ایستادهاند، بگویم. در روند بهدست آوردن جایگاه مشروع خود نباید مرتکب کارهای نادرست شویم. بیایید تشنگیمان را برای آزادی، با نوشیدن جام تلخی و دشمنی رفع نکنیم. ما باید همواره مبارزات خود را در کمال عزت و انضباط به پیش بریم.
نگذاریم اعتراض خلاق ما به مرتبهٔ نازل خشونتهای جسمانی سقوط کند. همواره تلاش کنیم در بلندیهای باشکوه، زور بدنی را با توان روحانی پاسخ گوییم. منازعه جویی شگفتانگیز تازهای که جوامع سیاهپوست را فرا گرفته نباید ما را به [[بیاعتمادی|بیاعتمادی]] نسبت به تمام مردم سفیدپوست رهنمون شود، زیرا بسیاری از برادران سفیدپوست ما، همانگونه که حضورشان امروز در اینجا شاهد این مدعاست، دریافتهاند که سرنوشتشان با سرنوشت ما گره خوردهاست. آنها دریافتهاند که آزادیشان به گونه پیچیدهای با آزادی ما بستگی دارد. ما نمیتوانیم این راه را بهتنهایی بپیماییم.
و همچنانکه در این راه گام برمیداریم، باید عهد کنیم که همواره پیش خواهیم رفت. ما نمیتوانیم به عقب بازگردیم. برخیها، از هواخواهان [[حقوق مدنی]] میپرسند، «کی راضی خواهید شد؟» ما تا روزی که سیاهپوستان قربانی وحشت غیرقابل بیان بیرحمی پلیساند نمیتوانیم راضی شویم. تا روزی که تنهای خسته از سفر ما نتوانند بستری در مسافرخانههای شاهراهها و هتلهای [[شهر|شهرها]] پیدا کنند، نمیتوانیم راضی باشیم. تا روزی که تحرک اصلی ما فقط از محلههای اقلیتنشین کوچکتر به محلههای اقلیتنشین بزرگتر است نمیتوانیم راضی باشیم. تا روزی که شخصیت و احترام فرزندان ما بسادگی با تابلوهای «ویژهٔ سفیدپوستان» زایل میشود، نمیتوانیم راضی باشیم. تا روزی که سیاهپوستان
▲و همچنانکه در این راه گام برمیداریم، باید عهد کنیم که همواره پیش خواهیم رفت. ما نمیتوانیم به عقب بازگردیم. برخیها، از هواخواهان [[حقوق مدنی]] میپرسند، «کی راضی خواهید شد؟» ما تا روزی که سیاهپوستان قربانی وحشت غیرقابل بیان بیرحمی پلیساند نمیتوانیم راضی شویم. تا روزی که تنهای خسته از سفر ما نتوانند بستری در مسافرخانههای شاهراهها و هتلهای شهرها پیدا کنند، نمیتوانیم راضی باشیم. تا روزی که تحرک اصلی ما فقط از محلههای اقلیتنشین کوچکتر به محلههای اقلیتنشین بزرگتر است نمیتوانیم راضی باشیم. تا روزی که شخصیت و احترام فرزندان ما بسادگی با تابلوهای «ویژهٔ سفیدپوستان» زایل میشود، نمیتوانیم راضی باشیم. تا روزی که سیاهپوستان میسی [[سی پی]] حق رای ندارند و سیاهپوستان نیویورک برآنند که چیزی ندارند که به آن رای دهند، نمیتوانیم راضی باشیم. نه! نه، ما راضی نیستیم و راضی نخواهیم شد مگر آنکه عدالت مانند آبشار، و راستکاری چون رودی پرخروش جاری شوند.
میدانم که برخی از شما به دلیل مصیبتها و رنجهای سختی که تحمل کردهاید به اینجا آمدهاید. برخی از شما از سلولهای تنگ زندان به اینجا آمدهاید. برخی از شما از جاهایی آمدهاید که در راه آزادیطلبی خود، ناگزیر با توفانهای آزار و خشونت پلیس روبرو شدهاید. شما کهنه سربازان رنجها و محنتهای خلاقانه هستید.
با ایمان به [[کار]] خود ادامه دهید که رنج و عذاب ناخواسته موجب رستگاری است.
به میسی سی پی برگردید، به آلاباما برگردید، به [[کارولینای جنوبی]] برگردید، به جورجیا برگردید، به لوئیزیانا برگردید، به محلههای خود در شهرهای شمالی کشور برگردید و مطمئن باشید که این وضعیت میتواند دگرگون شود و دگرگون هم خواهد شد.
|