عارف قزوینی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
شیوهنامه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
[[file:Aref.JPG|thumb|left|250px]]
'''[[W:عارف قزوینی|عارف قزوینی]]'''،
== گفناوردها ==
* «این سر که نشان سرپرستیست// امروز رها ز قید هستیست// با دیدهٔ عبرتش ببینید// کاین عاقبت وطنپرستیست»
** <small>در تشییع جنازه کلنل محمدتقی خان پسیان/ ۱۳۴۰ هجری قمری</small>
* «باز از افق،
** <small>مطلع قصیدهای که در ۱۷ سالگی
* «با که این درد توان گفت که والاحضرت// در نیابت روش حضرت والا دارد»
* «مرا ز [[عشق]] وطن دل به این خوشست که گر// ز عشق هرکه شود کشته، زادهٔ وطن است»
سطر ۱۳ ⟵ ۱۲:
* «ز حد گذشت تعدی، کسی نمیپرسد// حدود خانهٔ بیخانمان ما ز کجاست// برای ریختن خون فاسد این خلق// خبر دهید که چنگیز پیخجسته کجاست»
** <small>دیوان عارف</small>
* «دل هیچگه ز جور تو دلناگران نبود//
** <small>کنسرت در گراندهتل تهران/ ۱۳۰۱ هجری شمسی</small>
* تصنیف از خون جوانان وطن:
'''بند یک:'''
* «هنگام [[شراب|می]] و فصل [[گل]] و گشت و چمن شد// در باغ بهاری تهی از [[زاغ]] و زغن شد// از [[ابر]] کرم خطهٔ ری رشک ختن شد// دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد// چه کجرفتاری ای چرخ// چه بدکرداری ای چرخ// سر کین داری ای چرخ// نه [[مذهب|دین]] داری، نه آیین داری ای چرخ»
'''بند دو:'''
* «از خون جوانان وطن لاله دمیده// از ماتم سرو قدشان سرو خمیده// در سایه [[گل]] [[بلبل]] از این غصه خزیده// گل نیز چو من در غمشان جامه دریده// چه کجرفتاری ای
'''بند سه:'''
* «خوابند وکیلان و خرابند وزیران// بردند به سرقت همه سیم و زر ایران// ما را نگذارند به یک خانهٔ ویران// یارب بستان داد فقیران ز امیران// چه کجرفتاری ای
'''بند چهار:'''
* «از اشک همه روی زمین زیر و زبر کن// مشتی گرت از خاک وطن هست به سر کن// غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن// اندر جلو تیر عدو، سینه سپر کن// چه کجرفتاری ای
'''بند پنج'''
* «از دست عدو نالهٔ من از سر درد است// اندیشه هر آنکس کند از [[مرگ]]، نه مرد است// جان بازی [[عشق|عشاق]]، نه چون بازی نرد است// مردی اگرت هست، کنون وقت نبرد است// چه کجرفتاری ای
'''بند شش'''
* «عارف ز ازل تکیه بر ایام
== یادداشت ==
|