کاریکلماتور: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rasool.bluetooth (بحث | مشارکت‌ها)
Rasool.bluetooth (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۵:
* از خارج، خارج شدم
* مربی بازیکنانی را که پاس ندادند، به پاسگاه برد
* فقط زنها قاد به خودزنی هستند
* برای انتخاب سنگ قبرم، نظر روحم را پرسیدم
* آرایشگر از همه سرشناس تر است
سطر ۶۰ ⟵ ۵۹:
* بیچاره جگرکی چه راحت به همه (دل) میدهد!
* طول زندگی با (أرز)بیشتر میشود
* برنده به خطِ پایان میرسد و بازنده به پایانِ خط!
* آنقدر بهداشتی بود،پولشویی میکرد!
* سنگ کلیه آدم را سنگدل میکند
* روحم عاشق فیلمِ ترسناک است!
* کفشدوزک برای بقیه حشرات پاپوش دوخت!
* به قطب جنوب اندیشیدم،سرما خوردم
* فقط سبزی خُرد کن برایم تره خرد میکند
* نقاش فقیر،رنگی به رو نداشت
* با پوشیدن کفش شماره 48،پا تو کفش بزرگترها کردم
* فکر کردن بیش از حد به گذشته،"حالتان"را میگیرد
* روی مغازه اسید فروشی نوشته بود:باز است!
* از گاری فروش،"خواستِگاری" کردم!
* نجار بیچاره،درجا میزد
* با درآوردن کلاهش،سرش را به باد داد
* زغالی که آتش زا نباشد،زغال اخته است
* فقط ساعت های فلزی زنگ میزنند
* چشم بادامی ها همه را ریز میبینند
* بیچاره چون رعیت بود،"رعایت"میکرد
* با سند حقانیت از زندان آزاد شد
* سرنشینان تایتانیک،ته نشین شدند
* از وقتی سیگار کشید،کسی تابلوهایش را نخرید
* تنها وجه مشترک انسانها،اسکناس است
* در روزهای طوفانی،به انتظار پول بادآورده مینشینم
* بعضی ها با زیر پا گذاشتن قانون خودشان را بالا میکشند
* بعد از مرگ همه را در قبر "فروتن" میکنند.
* با اینکه ویندوزم دیگر"بالا"نمی آورَد،میگویند"ویروسی" شده!
* از هر راهی بروی نباید خودت را گم کنی
* برای جدول خیابان،سوال طرح کردم
* برای استعداد کور شده ام،وقت پیوند قرنیه گرفتم
* کارِ نوزاد،"زار" است
* شام آخر را با عزرائیل صرف کردم
* کودک درونم را سقط کردم!
*سلسله ی موی دوست با شامپوی نامناسب،منقرض شد!
 
== کاریکلماتورهای حسین ناژفر ==