آن (فیلم ۲۰۱۷): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Doostdar (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''''[[W:آن (فیلم ۲۰۱۷)|آن]]''''' (به [[انگلیسی]]: It) یک [[فیلم]] فراطبیعی ترسناک به کارگردانی اندرس موچیتی است. فیلمنامه این فیلم توسط کری فوکوناگا بر اساس رمانی به همین نام نوشته استیون کینگ به رشته تحریر درآمده است.
 
== پنی‌وایزگفتاوردها ==
* '''پنی وایز:''' کجا میری ادی؟ اگه اینجا زندگی کردی، تا حالا رسیده بودی خونه.به دلقک ملحق شو اد...تو قراره اینجا شناور بشی.همه ما قرار شناور بشیم.این اتفاق میفته.
[پنی‌وایز خطاب به ادی]
----
* کجا میری ادی؟ اگر در اینجا زندگی می‌کنی در این وقت باید خونه باشی. برگرد برو پیش دلقک‌ها. اگر نری غرق میشی. همه ما غرق میشیم. برگرد برو.
* '''پنی وایز:''' این برات به اندازه کافی نبودیجدی نیست بیلی؟ من برات به اندازه کافی جدی نیستم؟ برای جورج به اندازه کافی جدی بود.
* بیپ بیپ ریچی
----
* الانه که عرق بشیم.
* '''ریچی توزیر:''' صبر کنید ببینم...فقط باکره ها می تونن این چیزها رو ببین؟برای همینه که من این مزخرفات رو نمی بینم.
* با مزه بود. ترسیدم.
----
* این برات کافی نبودی بیلی؟ من برات به اندازه کافی جدی نیستم؟ برای جورج به اندازه کافی جدی بود.
* '''ریچی توزیر:''' به باشگاه بازنده ها خوش اومدی عوضی!
* من اون رو می‌گیرم. همه شما رو می‌گیرم. به گوشت شما مشت می‌زنم خون بیاد.
----
* '''پنی وایز:''' من ان رو [بیلی] با خودم می برم.همه شما رو با خود می برم، با گوشت بدنتون جشن می گیرم و از ترستون تغذیه می کنم.مگر اینکه...اینجا رو ترک کنید، اونوقت فقط بیل رو میبرم...و بعدش به استراحت طولانیم میرسم و شما همه زنده می مونید، بزرگ میشید و به زندگی شادی رو تجربه می کنید تا اینکه پیری شما رو دوباره به خاک برگردونه.
----
* '''بن:''' دری مثل شهرهای دیگه نیست.اینجا آدم ها شیش برابر میانگین جهانی یا می میرن یا ناپدید میشن و این آمار بیشتر هم میشه، اوضاع درمورد بچه ها بدتره...خیلی خیلی بدتر.
----
 
==گفتگوها==
::گرتا: تنها اون تو نشستی بورلی؟ یا اینکه نصف پسرهای مدرسه هم باهاتن هرزه؟می دونم اون تویی آشغال کوچولو...بوت داره میاد.تعجبی نداره که دوستی نداره.
::بورلی: بالاخره کدومش گرتا؟ من هرزه ام یا آشغال؟ یه تصمیم درست بگیر.
----
::بورلی: باید یه چیزی بهتون نشون بدم ولی اگر پدرم بفهمه پسر آورم خونه، منو میکشه.
::بیلی: یکی رو میذاریم که نگهبانی بده...خب ریچی، همینجا بمون.
::ریچی: وایسید وایسید...اگر باباش اومد چیکار کنم؟
::استنلی: کاری رو بکن که همیشه می کنی، زر بزن
::ریچی: این یه استعداد الهیه!
 
== پیوند به بیرون ==