مزایای گوشهگیر بودن: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
اصلاح ارقام |
||
خط ۱۹:
----
* '''چارلی:''' پاتریک شروع کرد به رانندگی، با سرعت زیاد. قبل از اینکه به تونل برسیم سم، سرپا ایستاد و باد، دامنش رو پر از موج میکرد. وقتی وارد تونل شدیم همه صداها به خلأ کشیده شد و وقتی از تونل اومدیم بیرون، سم جیغ کشید. جیغی از سر خوشی واقعی و واقعاً هم همینطور بود. مرکز شهر، چراغهای ساختمونا و همه چیز اون لحظه آدم رو با خودش میبرد. سم نشست و شروع کرد به خندیدن. پاتریک خندید و منم خندم گرفت؛ و تو اون لحظه… قسم میخورم که ما بیکران بودیم.
----
* '''چارلی:''' دوست عزیز... امروز یکی از اون روزهایی بود که با مدرسه رفتن مشکل نداشتم.هوا خیلی خوب بود، آسمون پر از ابر بود و هوا احساس حموم گرم رو به آدم می داد.فکر نمی کنم تا اون موقع انقدر احساس پاک بودن کرده باشم.وقتی رسیدم خونه، باید چمن های خونه همسایه رو برای پول تو جیبی می زدم و این کار اصلا سخت نبود.آهنگ گذاشته بودم و تو اون هوا نفس می کشیدم و چیزهای رو به یاد می آوردم.چیزهایی مثل گشتن تو محله و نگاه کردن به چمن ها و خونه ها و درخت های مختلف و کافی بودن همه این ها...
----
* '''چارلی:''' وقتی کوچیک بودم خاله هلن بهم یه صفحه گرامافون ۴۵ هدیه داد که آهنگ "یه چیزی" از بیتلز توش بود.یادمه همش به این آهنگ گوش می کردم، بعد می رفتم کنار پنجره و به انعکاس خودم تو شیشه و درخت های پشتش نگاه می کردم.ساعت ها به این آهنگ گوش می کردم.بعدا تصمیم گرفتم وقتی با کسی آشنا شدم که به قشنگی همین آهنگه، اینو بدم بهش.منظورم قشنگی بیرونی نیست، منظورم قشنگی همه جوره است.اینجوری بود که دادمش به سم.سم نگاه شیرینی بهم انداخت و گفت: "دوست دارم"...فهمیدم منظورش از نظر دوستانه است.ولی مهم نبود، چون از وقتی خاله هلن رفته بود، این سومین بار بود که این جمله رو می شنیدم.دوبار دیگه از طرف مادرم بود.
----
* '''چارلی:''' من واقعا عاشق سم هستم و این خیلی اذیتم میکنه.
== گفتگوها ==
::کندنس: ازت متنفرم چارلی!
::چارلی: دوست دارم.
::کندنس: تو مشکل داری، غیرعادی هستی...اینو می دونستی؟همیشه غیرعادی بودی،همه اینو میگن،همیشه میگن.
::چارلی: سعی می کنم نباشم.
== منابع ==
{{ویکیپدیا}}
|