عبدالحسین زرین‌کوب: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳:
* «محققی که با دنیای اسلام آشنایی درست دارد، پروایی ندارد که اسلام را دینی بیابد مناسب با احوال انسانی؛ حتّی بیش از آنچه راجع به فرهنگ فرانسوی ادعا می‌کنند قبایی به قامت انسانیت. این نتیجه رت غرب فقط بعد از رهایی از تعصب‌های کهن خویش می‌تواند بگیرد و شرق تنها آنگاه که از این بیماری خفّت‌انگیز که غرب‌زدگی می‌خوانند، شفا یابد.»
** ۲۴
* «آنچه دنیا به اسلام و مسلمانان مدیون است آن اندازه است که نشان دهد بر خلاف بعضی دعوی‌ها، اسلام هرگز جریان فرهنگ انسانی را سد نکرده استنکرده‌است و حتی آن را نیز به پیش رانده استرانده‌است
** ۲۴
 
خط ۲۴:
* «در همه مدت خشکسالی زن و فرزند خویش را نیز در سختی می‌داشت و نمی‌گذاشت درحالی که مسلمانان دیگر گرسنه‌اند آنها غذای خوب بخورند. خودش هم غالباً گرسنه می‌ماند و گاه شکمش از گرسنگی صدا می‌کرد. در تمام عهد خلافت خویش در کارعاملان و حکام نهایت دقت می‌ورزید. هر کس از ولایات می‌آمد و از دست عاملی شکایت داشت وی آن عامل را می‌خواست و او را با آن کس که از وی شکایت داشت می‌نشاند و رسیدگی می‌کرد، اگر حق با شکایتگر بود بی هیچ ملاحظه‌ای داد او رامی‌داد و حق او را از ظالم می‌گرفت.»
** ''در مورد شخصیت عمر در کتاب بامداد اسلام بخش ۹''
* «با چنین قدرت و غلبه یی که داشت دلش نمی‌خواست در ردیف فرمانروایان به شماربه‌شمار آید. می‌خواست سیرت پیغمبر را بورزد وخلیفه پیغمبر باشد. می‌گویند وقتی از سلمان فارسی پرسید که من خلیفه‌ام یا پادشاه سلمان گفت اگر یک درهم از آنچه به مردم تعلق دارد برگیری و در آنچه جای آن نیست به کار بری پادشاهی نه خلیفه. عمر از ین سخن بگریست زیرا آرزویش آن بودکه خلیفه باشد و گویی پادشاهی را نه سزای خویش می‌دید.»
** ''در مورد شخصیت عمر در کتاب بامداد اسلام بخش ۹''