فیودور داستایفسکی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸:
=== بیچارگان ===
* «[[خاطرات]] چه شیرین و چه تلخ، همیشه منبعِ عذاب هستند. امّا حتّی این عذاب هم شیرین است. وقت‌هایی که دل آدم پُر است، بیمار است، در رنج است، و غصه دار، آن وقت خاطرات تر و تازه‌اش می‌کنند، انگار که یک قطرهٔ شبنم شبانگاهی که پس از روزی گرم از فرط رطوبت می‌افتد و گل بیچارهٔ پژمرده را که آفتاب تند بعد از ظهر تفته‌اش کرده شاداب می‌کند.»
 
=== جوان خام ===
* تنها آرامش و سکوت، سرچشمهٔ نیروی ابدی و جاوید است.
* سراسر زمین از بالا به پایین، آکنده از اشک بشر است.
* آنچه پیش از هرچیز شخص را مجذوب می‌کرد، همان‌طور که قبلاً هم متذکر شده‌ام خوشقلبی خارق‌العاده و رهایی وی از خودخواهی و خودپرستی بود، آدم به‌طور غریزی می‌پنداشت، این مرد قلبی تغریبا بیگناه دارد.
* «آدمی هرقدر هوشمندتر باشد، افسردگی و بطالتش بیشتر است»
* «پیر مرد با لحنی پر احساس گفت: مردی بود که زندگی پاکیزه و اندیشه‌ای والا داشت. آدم بی ایمانی نبود. ابری بر افکارش سایه افکنده بود و قلبش آرامش نداشت. امروزه بسیاری از اینگونه مردان از میان اشراف و تحصیل کردگان برخاسته‌اند. چیز دیگری به شما بگویم، انسان خودش را تنبیه می‌کند. اما شما مراقبشان باشید و آنان را ناراحت نکنید و شبها پیش از آنکه بخوابید در دعاهایتان به یادشان باشید، چون راه نزدیکی به خداوند، بدینگونه است. شبها دعا می‌خوانید؟»
** "جوان خام، جلد دوم، صفحهٔ ۵۷۶ "
 
=== برادران کارامازوف ===
سطر ۲۶ ⟵ ۱۸:
* «از جمع صدها [[خرگوش]] هرگز یک [[اسب]] به وجود نخواهد آمد و از گردآوری صدها نکته سؤظن هیچ‌گاه دلیل قاطعی به دست نمی‌آید.»
* «من بیشتر دوست داشتم دراز بکشم و فکر کنم. همه اش فکر می‌کردم. همه اش خوابهایی می‌دیدم عجیب و غریب. نمی‌ارزد بگویم چه خوابهایی! من آن همه وقت همه اش از خودم می‌پرسیدم چرا آنقدر احمقم. اگر دیگران نفهم هستند و من یقین می‌دانم که نفهمند، پس چرا خودم نمی‌خواهم عاقلتر شوم. بعددانستم که اگر منتظر شوم تا همه عاقل شوند، خیلی وقت لازم است. بعد دانستم که چنین چیزی هرگز نخواهد شد .. مردم تغییر نخواهند کرد و کسی آنها را تغییر نخواهد داد و نمی‌ارزد انسان سعیِ بیهوده کند! بله همین‌طور است .. این قانون آنهاست .. من اکنون می‌دانم کسی که عقلا و روحا محکم و قوی باشد، آن کس برآنها مسلط خواهد بود. کسی که جسارت زیاد داشته باشد، آن کس در نظر آنان حق خواهد داشت. آن کس که امور مهم را نادیده بگیرد و بر آنها تف بیاندازد، او قانونگذار آنها ست. کسی که بیشتر از همه جرات کند، او بیش از هر کس دیگری حق دارد! تا بحال چنین بوده و بعدها هم چنین خواهد بود! باید کور بود که این‌ها را ندید….»
 
=== جوان خام ===
{{اصلی|جوان خام}}
* تنها آرامش و سکوت، سرچشمهٔ نیروی ابدی و جاوید است.
* سراسر زمین از بالا به پایین، آکنده از اشک بشر است.
* آنچه پیش از هرچیز شخص را مجذوب می‌کرد، همان‌طور که قبلاً هم متذکر شده‌ام خوشقلبیخوش‌قلبی خارق‌العاده و رهایی وی از خودخواهی و خودپرستی بود، آدم به‌طور غریزی می‌پنداشت، این مرد قلبی تغریبا بیگناه دارد.
* «آدمی هرقدر هوشمندتر باشد، افسردگی و بطالتش بیشتر است.»
 
=== نامه‌ها ===
سطر ۵۳ ⟵ ۵۲:
* [[قمارباز (رمان)|قمارباز]]
* [[همیشه شوهر]]
* [[جوان خام]]
 
== پیوند به بیرون ==