ضرب‌المثل‌های ارمنی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۹:
 
== الف ==
*{{چپ‌چین}} Միութիւնը՝ ոյժ է: {{پایان چپ‌چین}}
* Միութիւնը՝ ոյժ է:
{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «اتحاد قدرت است.»
:* مترادف فارسی: ''«اتحاد موجب قدرت است.»''
:* مترادف فارسی: ''«دست خدا با جماعت است.»''
:* مترادف فارسی: ''«آب به آب می‌خورد، زور بر میدارد.»''
:* تمثیل: ''«دولت همه زاتفاق خیزد// بی دولتی از نفاق خیزد» [[سعدی]]''
:* تمثیل: ''«دو دل یک شود بشکند کوه را// پراکندگی آرد انبوه را» [[نظامی]]''
:* تمثیل: ''«مورچگان را چو بود اتفاق// [[شیر]] ژیان را بدرانند پوست» [[سعدی]]''
* «از کیف خوش گذران کم نمی‌شود.»
 
{{چپ‌چین}}
*{{چپ‌چین}} Գուցէ ուզեցաւ իրեն գցի հորը, դու էլ կը՞ գցես: {{پایان چپ‌چین}}
{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «اگر او خواست خودش را تو چاه بیفکند تو هم دنبالش میری؟»
:* مترادف فارسی: ''«هر که خودش را از پشت بام انداخت، تو هم خودت را پرت می‌کنی؟''»
::* (معنی: ''«در مذمت تقلید آورند. خطاب به کسانی که بدون بررسی و مطالعه، مقلد دیگرانند.)»''
{{چپ‌چین}}
*{{چپ‌چین}} Առաջ մտածիր, յետոյ խոսիր: {{پایان چپ‌چین}}
{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «اول فکر کن، سپس حرف بزن.»
:* مترادف فارسی: ''«اول اندیشه وانگهی گفتار» [[سعدی]]''
 
{{چپ‌چین}}
*{{چپ‌چین}} Ծարաւ կտանի ջուրն ու հետ կը բերի: {{پایان چپ‌چین}}
{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «او مردم را تا لب آب می‌برد و تشنه برمی‌گرداند.»
:* مترادف فارسی: ''«او آدم را می‌بره لب رودخانه و تشنه برمی‌گرداند.»''
::* معنی: (''«آدم زرنگ و شارلاتانی است.)»''
{{چپ‌چین}}
* Ամենին մի աչքով է նայում:
{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «او همه را به یک چشم می‌بیند.»
:* مترادف فارسی: «او همه را به یک چشم نگاه می‌کند.»
:* مترادف فارسی: «او همه را به یک چوب می‌راند.»
 
*{{چپ‌چین}} Ամենին մի աչքով է նայում: {{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «او همه را به یک چشم می‌بیند.»
:* مترادف فارسی: ''«او همه را به یک چشم نگاه می‌کند.»''
:* مترادف فارسی: ''«او همه را به یک چوب می‌راند.»''
 
== ب ==