ژوزف استالین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ChtitBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات افزودن: bs, cs, el, fi, it, lt, ru, sk, sv اصلاح: bg, nl
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''[[w:ژوزف استالین|ژوزف استالین]]'''، با نام اصلی: جوگاشویلی (به گرجی: იოსებ ჯუღაშვილი)و نام کامل: یوسف ویساریونویچ استالین (به روسی: Иосиф Виссарионович Сталин). از انقلابیون بولشویک و رهبر اتحاد شوروی بود. زادروز: ([[W:۲۱ دسامبر]] [[۱۸۷۹ (میلادی)|۲۱ دسامبر ۱۸۷۹ میلادی]]) برابر با ([[W:۳۰ آذر]] [[۱۲۵۸ (خورشیدی)|۳۰ آذر ۱۲۵۸ خورشیدی]]) در شهر گوری در گرجستان کنونی. استالین در ([[W:۵ مارس]] [[۱۹۵۳ (میلادی)|۵ مارس ۱۹۵۳ میلادی]]) برابر با [[W:۱۵ اسفند]] [[۱۳۳۲ (خورشیدی)|۱۵ اسفند ۱۳۳۲ خورشیدی]]) در مسکو درگذشت.
 
== دارای منبع ==
* «تئوریسین‌ها و پیشوایان احزاب، که از تاریخ ملل مطلعند و تاریخ انقلاب‌ها را از ابتدا تا انتها زیر و رو کرده‌اند، گاهی به یک بیماری ناشایستی مبتلا می‌باشند. نام این بیماری ترس از توده‌ها، ایمان نداشتن به استعداد خلاق توده‌ها است. در این زمینه گاهی یک نوع اشراف منشی در پیشوایان نسبت به توده‌هایی‌ که از تاریخ انقلاب‌ها بی‌اطلاعند ولی برای شکستن مناسبات کهن و نوآوری فراخوانده شده‌اند، بروز می‌کند. ترس از این‌که جنبش خودبخودی ممکنست طوفانی برپا نماید و توده‌ها ممکن است- خیلی چیزهایی را که نباید در هم بشکنند-، تمایل به بازی کردن رل دایهٔ مهربانی که کوشش می‌کند توده‌ها را از روی [[کتاب]] درس بدهد ولی مایل نیست از آنها تعلیم بگیردـ اینست پایه و اساس این نوع اشراف منشی.»
** ''به نقل از نشریه پراودا، شماره ۳۴/ ۱۲ فوریه ۱۹۲۴''
* «چنین رشد بی‌سابقه تولید را نمی‌توان یک رشد ساده و معمولی کشور از حالت عقب ماندگیعقب‌ماندگی به حالت پیشروی محسوب نمود. این جهشی بود که به کمک آن میهن ما از کشور عقب ماندهعقب‌مانده به کشور مترقی یعنی از کشاورزی به صنعتی بدل شد»
** ''سخنرانی در حوزه انتخاباتی خود در مسکو/ ۹ فوریه ۱۹۴۶''
* «فن رهبر کاریست جدی. از جنبش نباید عقب ماند، زیرا عقب ماندن از جنبش یعنی برکنار ماندن از توده‌ها. ولی از آن جلو هم نباید زد، زیرا جلو زدن یعنی قطع رابطه با توده‌ها، کسیکهکسی‌که بخواهد جنبش را رهبری نموده در عین حال رابطه خود را هم با توده‌های میلیونی نگسلد، باید در دو جهبه مبارزه کند، هم علیه عقب ماندگان و هم برضد تندروها.»
** ''مسائل لنینیسم، چاپ ۱۱ روسی، ص. ۳۰۴''
* «ما کمونیست‌ها مردمانی از سرشت ویژه هستیم - ما از مصالح خاصی برش یافته‌ایم. ما کسانی هستیم که ارتش استراتژ بزرگ پرولتاریا، ارتش رفیق [[ولادیمیر لنین|لنین]] را تشکیل می‌دهیم. هیچ افتخاری بالاتر از متعلق بودن به این ارتش نیست، هیچ افتخاری بالاتر از دارا بودن عضویت حزبی که مؤسس و رهبر آن رفیق [[ولادیمیر لنین|لنین]] می‌باشد نیست...»
** ''سخنرانی در جلسه دوم کنگره شوراهای اتحاد شوروی/ ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴''
* «مرسوم است که یک رجل بزرگ معمولا باید دیر در جلسه حاضر شود تا حاضران در جلسه با بی‌قراری فوق‌العاده منتظر ورود او باشند و ضمناً قبل از حضور یک رجل بزرگ، حضار یکدیگر را متوجه ساخته و می‌گویند: «هیس... ساکت... دارد می‌آید!». این تشریفات به نظر من زائد نمی‌آمد، زیرا دارای تاثیری دل‌نشین است و حس احترام ایجاد می‌کند. چقدر حیرت کردم وقتیکهوقتی‌که دانستم [[ولادیمیر لنین|لنین]] قبل از نمایندگان در جلسه حاضر شده در گوشه‌ای از سالن جای گرفته‌است و به ساده‌ترین وجهی مشغول گفت و شنود کاملاً معمولی با عادی‌ترین نمایندگان کنفرانس است. از شما چه پنهان، این امر در آن موقع به نظر من یک نوع تخطی از بعضی قواعد آمد. فقط بعدها فهمیدم که این سادگی و فروتنی لنین، این اهتمام در نامشهود ماندن و یا بهرحال زیاد جلب‌نظر نکردن و مقام عالی خود را به رخ نکشیدن، جنبه‌ای از خصلت‌های برجسته [[ولادیمیر لنین|لنین]] است که برازنده رهبری نوین برای توده‌های نوین، توده‌های ساده و معمولی که از ژرفنای جامعه طبقاتی برخاسته‌اند، می‌باشد.»
** ''سخن‌رانی در گردهمایی دانشجویان کرملین/ ۲۸ ژانویه ۱۹۲۴''
* «من با [[ولادیمیر لنین|لنین]] اولین‌بار در ماه دسامبر سال ۱۹۰۵ در کنفرانس بلشویک‌ها در تامرفرس (فنلاند) ملاقات کردم. من امیدوار بودم عقاب کوهی حزب‌مان را بشکل مردی بزرگ ببینم که نه فقط از نقطه نظر [[سیاست|سیاسی]] بلکه، اگر حقیقت را بخواهید، از لحاظ جسمانی هم بزرگ باشد، زیرا لنین در ذهن من مانند مردی تنومند، خوش اندام و باوقار نقش بسته بود. چقدر متحیر شدم وقتی‌که یک فرد کاملاً معمولی با قامتی کوتاه‌تر از متوسط دیدم که بهیچ‌وجه، مطلقا بهیچ‌وجه، با یک انسان فانی معمولی فرق نداشت...»
** ''سخن‌رانی در گردهمایی دانشجویان کرملین/ ۲۸ ژانویه ۱۹۲۴''
* «من حاضرم در آینده نیز تمام قوا، تمام استعداد، و اگر لازم آید تمام خون خود را قطره قطره در راه طبقه کارگر، در راه انقلاب پرولتاریا و کمونیزم نثار کنم.»
خط ۳۵:
==پیوند به بیرون==
{{ویکی‌پدیا}}
{{میانبر}}
{{ناتمام}}
[[رده:رهبران سیاسی|استالین، ژوزف]]
[[رده:سیاستمداران|استالین، ژوزف]]
 
[[bg:Йосиф Висарионович Джугашвили — Сталин]]