فروغ فرخزاد: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
+ منبع |
جز ←دربارهٔ او |
||
خط ۸۲:
== دربارهٔ او ==
* «بزرگ بود// و از اهالی امروز بود// و با تمام افقهای باز نسبت داشت»
**[[سهراب سپهری]].<ref>سپهری، سهراب. « [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/416952/-----%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA------%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-------%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA------%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA دوست]». ''آرش'' (نورمگز), ش. چهاردهم (بهمن ۱۳۴۶): ۱۰۰.
</ref>
* «شعر فروغ حاصلِ دو بحرانِ اساسیِ زندگی اوست. یکی دقیقه و لحظه و روزی بوده که احساسِ اسارت کردهاست: احساس کردهاست که [[زن]] در اسارت است. این اسارت را فروغ حس کرد و بر آن شد این زنجیر اسارت را پاره کند و برای این کار مجبور بود اول صادق باشد. بنابرین اهمیت فروغ در این است که دوران جدید، شعر صادق به معنیِّ واقعی با او آغاز شد. شعرهای فروغ صَدیق بود. احساسش را بدون پردهپوشی و دروغ بیان میکرد… از روزی که این بحران در زندگیِّ فروغ پیدا شد، شعرِ صادقانه را آفرید. میان شاعرانِ زن ایران، حتّی [[رابعه بلخی|رابعه]] و [[مهستی گنجهای|مهستی]] و این اواخر [[پروین اعتصامی]] که براستی شاعر مقتدری است، صداقت فروغ را هیچکدام نداشتهاند. مسئلهٔ دوم تکوین فکر و تکوین تشبیهاتی است که در فکر، محیط را بوجود بیاورد. در این کار فروغ، براستی قدرتی داشت. [[نادر نادرپور|نادرپور]] هم در این کار خیلی قوی بود، [[w:سیاوش کسرائی|سیاوش کسرائی]] هم در این زمینه قدرت محسوسی دارد.»<ref name="محسن هشترودی">[http://www.mo-ha.com/wp-content/uploads/2014/08/مصاحبه-فریدون-گیلانی-با-دکتر-محسن-هشترودی.pdf مصاحبه فریدون گیلانی با محسن هشترودی - مسألۀ فروغ بحران گریز از اسارت بود(PDF)]</ref>
|