۱۹۸۴ (رمان): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۲۵:
* «ما آدم بدعت‌گذار را نابود نمی‌کنیم. تبدیلش می‌کنیم، ذهن او را تسخیر می‌کنیم. برای ما وجود یک فکر غلط هرجای این دنیا و هراندازه هم که مخفی و فاقد قدرت باشد، غیرقابل تحمل است. در زمان قدیم، بدعت‌گذار وقتی به پای چوبه [[مرگ]] می‌رفت، همچنان یک بدعت‌گذار بود، از نوآوری خود دفاع می‌کرد و از آن به وجد می‌آمد. حتی قربانی تصفیه‌های روسیه، هنگامی که به سمت محل تیرباران‌شدن می‌رفت، ممکن بود هم‌چنان در ذهنش، یک عصیان‌گر باقی مانده باشد؛ ولی ما قبل از نابود کردن افراد، مغز آن‌ها را کامل می‌کنیم[...]هیچ‌کدام از کسانی که ما به این‌جا می‌آوریم، هرگز در مقابل ما قرار نمی‌گیرند. همه کاملأ تطهیر می‌شوند.»
* «مخصوصأ آن سه خائن بی‌ارزش که زمانی به بیگناه‌بودن آن‌ها اعتقاد داشتی، بالاخره شکستشان دادیم. من خودم در بازجویی آن‌ها شرکت داشتم. من قدم به قدم شاهد تحلیل رفتن آن‌ها بودم. اول ناله و ضجه بعد [[گریه]] و سرانجام، نه به خاطر [[ترس]] یا درد، بلکه فقط به خاطر ندامت از پا افتادند. هنگامی که کار ما با آن‌ها تمام شد فقط ظاهر یک انسان برایشان باقی مانده بود. تنها چیزی‌که در وجودشان باقی مانده بود، تأسف نسبت به اعمالشان و [[عشق]] نسبت به برادر بزرگ بود. عشقی که به برادر بزرگ نشان می‌دادند واقعأ متأثرکننده بود. آن‌ها التماس می‌کردند قبل از این‌که افکارشان مجددأ دچار آلودگی شود آن‌ها را زودتر اعدام کنیم.»
 
* «:آیا برادر بزرگ وجود دارد..؟
:البته که وجود دارد.
حزب وجود دارد،برادر بزرگ تجسم حزب است.
:آیا او همانگونه که من وجود دارم وجود دارد..؟
:ابن تویی که وجود نداری..!»
 
== جستارهای وابسته ==