ویکتور هوگو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۴۱:
* «از کردار زشت دودی برمی خیزد.تنفس آن برای وجدان خفقان آور است.وقتی شرافت اغوا شد،انسان به سرگیجه ی جهنمی و تاریکی مبتلا می شود.هر ماجرا بوئی دارد،اشخاص نیرومد از بوی آن هوشیار و ضعفا دچار سرگیجه می شوند.»
 
* «این یکی نابیناست.آیا او فردی ست استثنایی؟؟؟البتهاستثنایی؟البته خیر همه ی ما نابیناییم.خسیس نابیناست زیرا طلا را می بیند،ولی از دیدن ثروت عاجز است.ولخرج نابیناست،اول کار را می بیند ولی از دیدن پایان کار عاجز است.زن عشوه گر نابیناست زیرا زشتی های خود را نمی یبند.دانشمند نابیناست،زیرا از دیدن جهل خود عاجز است.مرد شرافتمند نابیناست،زیرا کلاهبردار را نمی بیند.کلاهبردار نابیناست زیرا خدا را نمی بیند.خدا نابیناست،زیرا روزی که جهان را می آفریدشیطان را در میان آن ندید.من نابینا هستم،صحبت میکنم ولی نمی بینم که گوش های شما کر است.»
 
=== خطابه ===