ویکتور هوگو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۳۱:
* «معجزه عشق این طور است، زمانی غرق در تصورات مختلفی هستید ولی زنی که محبوبه شما می‌باشد از در به داخل می‌آید. آن وقت یک باره تمام افکاری که بر سر داشته‌اید از میان می‌رود و به جز او و فکر او چهره و اندام او چیز دیگری باقی نمی‌ماند.»
 
* «مردم به مثابه گاوی هستند که به گاوآهن بسته می شوند.گاوها با مردم شخم زن و اسب های درشگه با درشگه چی تفاوت دارند.رای گیری کار بیهوده است چنان است که مملکت را به اختیار و اراده وزش باد بگذراند.دولت ابر نیست که باد آن ها را به هر طرف خواست بکشاند.اگر هرج و مرج معمار ساختمان باشد،جز برج بابل چیزی بنا نخواهد کرد.از این گذشته چه جنایت ها که آزادی ادعائی مرتکب می شود!
دولت ابر نیست که باد آن ها را به هر طرف خواست بکشاند.اگر هرج و مرج معمار ساختمان باشد،جز برج بابل چیزی بنا نخواهد کرد.از این گذشته چه جنایت ها که آزادی ادعائی مرتکب می شود!
من میخواهم تفریح و وقت گذرانی کنم نه حکومت.
من به جای رای دادن میخواهم برقصم.چه مشیتی بالاتر از این که بزرگواری تمام مسئولیت ها را بر دوش کشد.واقعا چقدر باید از چنین شخصیتی که این همه قبول زحمت میکند متشکر بود!بعلاوه او در محیطی بار آمده است که می داند چه باید کرد حکومت قبائی است که به قامت وی دوخته شده است.آیا عامه مردم از صلح و جنگ ، قانونگزاری و وضع مالیات مطلع اند؟