آتش و خشم: تفاوت میان نسخهها
Alyosha2017 (بحث | مشارکتها) صفحهای تازه حاوی «'''آتش و خشم: کاخ سفید ترامپ از درون''' (انگلیسی: Fire and Fury: Inside the Trump White House) عنوان...» ایجاد کرد |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۴۰
آتش و خشم: کاخ سفید ترامپ از درون (انگلیسی: Fire and Fury: Inside the Trump White House) عنوان کتابی سیاسی به قلم مایکل وولف نویسندۀ آمریکایی که در ۵ ژانویه ۲۰۱۸ منتشر شد و بهسرعت در ردیف پرفروشترین کتابهای جهان تبدیل شد. این کتاب افشاگرانه در مورد ریاستجمهوری دونالد ترامپ است. این کتاب برای نخستین بار توسط علی سلامی به فارسی ترجمه و در ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ از سوی انتشارات مهراندیش منتشر شد و در همان روز به چاپ دوم رسید.
آتش و خشم: کاخ سفید ترامپ از درون (انگلیسی: Fire and Fury: Inside the Trump White House) عنوان کتابی سیاسی به قلم مایکل وولف نویسندۀ آمریکایی که در ۵ ژانویه ۲۰۱۸ منتشر شد و بهسرعت در ردیف پرفروشترین کتابهای جهان تبدیل شد. این کتاب افشاگرانه در مورد ریاستجمهوری دونالد ترامپ است. این کتاب برای نخستین بار توسط علی سلامی به فارسی ترجمه و در ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ از سوی انتشارات مهراندیش منتشر شد و در همان روز به چاپ دوم رسید.
گفتاوردها
« در آستانۀ صعود ترامپ به مقام ریاستجمهوری، رسانهها با تحلیلهای خاص خود در مورد مسائل ترامپ، توطئهای با ابعاد وسیع آغاز کردند. این نظریه که ناگهان بهعنوان بخشی از یک احتمال ارائه شد، این بود که روسها دونالد ترامپ را در طی سفری به مسکو با یک نقشه اخاذی بیشرمانه تطمیع کرده بودند که این نقشه شامل فاحشهها و اعمال جنسی ضبطشده بود که مرزهای جدیدی از انحراف را (ازجمله «دوش طلایی») با فاحشهها اعمال جنسی ضبطشده را نشان میداد. نتیجه قطعی: ترامپ اگر مصالحه کرده باشد، با روسها توطئه کرده بود تا انتخابات را بدزدند و او را بهعنوان دستنشانده پوتین در کاخ سفید بگمارند.»
«بههرحال، این سؤال دائماً پرسیده میشد که آیا ترامپ حالا که رسماً در کاخ سفید مستقر بود و رئیسجمهور امریکا بود به توییتهای نسنجیده و عجیبش ادامه خواهد داد، - سؤالی که مصرانه در داخل کاخ سفید و بیرون کاخ سفید پرسیده میشد – پاسخ داده شد: آری.»
«رسانهها شخصی هستند. یک سری تسویهحساب است. رسانههای در خودآگاه جمعیشان تعیین میکنند چه کسی صعود و چه کسی سقوط کند، چه کسی زنده بماند و چه کسی بمیرد. اگر زیاد در چشم رسانهها بمانی، سرنوشتت مثل سرنوشت دیکتاتور جمهوری موزفروش اغلب سرنوشتی بدفرجام است –قانونی که هیلاری کلینتون نتوانست آن را دور بزند. رسانهها حرف آخر را میزنند.»