کیوس گوران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←شعرها: ابرابزار |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶:
!متن طبری!!ترجمه فارسی
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از آق مدیر، آلبوم مازرون یک === |-
|
سطر ۵۹ ⟵ ۶۰:
:هرگز چپر-چلاغ نمیشد…
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از |-
|
سطر ۹۰ ⟵ ۹۲:
: «نکونام البته که میمیرد؛ ولی بدنامها هستند که در تاریخ منفور باقی میمانند.»
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از قطعه توانا بود…، آلبوم مازرون=== |-
|
سطر ۱۰۷ ⟵ ۱۱۰:
:علم تو در دوشنبه بازار به اندازه مثقالی «چسنه انجیر» نمیارزد.
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از قطعه تعزیه، آلبوم مازرون === |-
|
سطر ۱۵۸ ⟵ ۱۶۲:
:ای گردن کلفت عوضی»
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از |-
|
سطر ۲۰۳ ⟵ ۲۰۸:
:حیف این گوش که درش را گل بگیرند.
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از |-
|
سطر ۲۴۰ ⟵ ۲۴۶:
:تا زمستان از تو پیشی نگرفته.»
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از |-
|
سطر ۳۰۱ ⟵ ۳۰۸:
:اما هنوز با منِ مازندرانی فارسی حرف میزنی.
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از |-
|
سطر ۳۱۰ ⟵ ۳۱۸:
:اینجه هرکس سر هاده شه سه کیجاجان راحته
:دِ کرور چاپ بونه شعر بیجواز و باجواز…
:...
:وقتی میخواهم حرف دلم را بزنم مجاز نیستم▼
:وقتی میخواهیم صدا را به اوجش برسانیم مجبوریم زبانمان را گاز بگیریم…▼
:کلاغ (حیوان شومی) برایم خط مشی میگذارد، میآید و شعرم را خط میزند▼
:چقدر باید اینجا از این خطِ ممیزِ نازک (پر از قوانین دست و پاگیر) تبعیت کنم؟!▼
:اینجا هرکس برای خودش دخترجان (مجاز از تمام اشعار عاشقانه) بخواند راحت است▼
:شعرهای مجاز و غیرمجازی بسیاری چاپ میشوند…▼
:شونه صد کش دیره شهر امما نوینه شه خدا
:این خدا نیشته منه گاله به سر نا که حجاز
سطر ۳۳۲ ⟵ ۳۳۰:
:یارعلی بچا پلا با دِ تا بپلاسته پیاز
|
▲:وقتی میخواهم حرف دلم را بزنم مجاز نیستم
▲:وقتی میخواهیم صدا را به اوجش برسانیم مجبوریم زبانمان را گاز بگیریم…
▲:کلاغ (حیوان شومی) برایم خط مشی میگذارد، میآید و شعرم را خط میزند
▲:چقدر باید اینجا از این خطِ ممیزِ نازک (پر از قوانین دست و پاگیر) تبعیت کنم؟!
▲:اینجا هرکس برای خودش دخترجان (مجاز از تمام اشعار عاشقانه) بخواند راحت است
▲:شعرهای مجاز و غیرمجازی بسیاری چاپ میشوند…
:...
:بارها به شهر دور میرود ولی خدایش را نمیبیند
:این خدا بالای سر منی نشسته که خانهام گالیپوشی است.
سطر ۳۴۱ ⟵ ۳۴۶:
:میدانم که زهر اینگونه مار و زنبور، ورم ایجاد میکند
:اما اجازه نمیدهم که ضربعلی شام کباب بره بخورد
:[و] یارعلی برنج
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از |-
|
سطر ۳۵۸ ⟵ ۳۶۴:
:[به خود] میگویم حیف است که ''میرزعمو'' در عهد پیری با لگدی طرد شود.
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از |-
|
سطر ۴۳۱ ⟵ ۴۳۸:
:این شعر را به خاطر بلبل باغ گفته. (''معنی دیگر:'' این صدای بلبل باغ است)»
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از |-
|
سطر ۴۵۴ ⟵ ۴۶۲:
:قبلهٔ من، به یقین، سمت و سوی مازندران است.
|-
!colspan="2" bgcolor="coral"|
=== بخشی از درکّ نمو، آلبوم پس ته کوئی === |-
|
|