فرهنگ هلاکویی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
AbiMahtabi (بحث | مشارکتها) ←گفتاوردها: افزودن گفتار - تمیزکاری |
AbiMahtabi (بحث | مشارکتها) ←کتاب «گفتههایی از فرهنگ هلاکویی»: افزودن گفتار |
||
خط ۴۲:
* «هرکس بهتر است و شاید باید کارِ خوب، درست و مناسبِ خود را بکند، اگر موجبِ شادی و رضایت دیگران شد چه بهتر ولی اگر نشد باید همچنان کارِ خود را انجام بدهد.»
* «درد و دل را باید پیش متخصص برد، نه دوست و خویشاوند.»
* «برخی برای فرار از مسئولیت و انجام وظیفه، همواره به یادآوری و بیان مسایل و مشکلات و درد و رنجهای گذشته میپردازند.»
* «با پذیرش وظیفه و مسئولیت، پدر و مادر میشویم نه با تولیدمثل.»
* «بیشترِ افراد با شخصی ازدواج میکنند که بدترین ویژگیهای اخلاقی پدر و یا مادرشان را دارد.»
* «فردی برای ازدواج آماده است که نخست خود را شناخته باشد.»
* «هیچ فردی قرار نیست همدرد دیگری باشد، بلکه بهتر است اگر میتواند داروی دیگری باشد.»
* «من در صورتی باید به شما کمک کنم که شما بخواهید، وگرنه این کمک نیست، تجاوز به حقوق شماست.»
* «به بهانهی بیانِ حقیقت و یا رکبودن، نمیتوان به حریم و حقوقِ دیگران تجاوز و یا اظهارِنظر و عقیده کرد.»
* «برخی از افراد، گاه وقتی احساس میکنند که در بالا نیستند، دیگری را به پایین میکشند که همسطح باشند.»
* «چشمی که مداوم برای دریافت کمک، به دیگران نگاه میکند، عاقبت کور خواهد شد.»
* «انتظار و توقع از دیگران، فرد را از پای درمیآورد.»
* «هرگاه فرد چه از نظرِ ظاهر و یا شخصیت و ... ، همواره خود را با دیگران مقایسه کند، بیمارگونه در دورانِ کودکی مانده است.»
* «در بزرگسالی، حسادت به دیگران، ریشه در آسیبهای دورانِ خردسالی دارد.»
* «نباید تفاوت و اختلاف را غلط و بد دانست.»
* «در جهانِ امروز درصد کمی خوب و درست و درصد کمتری بد و غلط وجود دارد زیرا جهانِ ما بیشتر جهانِ تفاوت است.»
* «با درددل ، هیچ مشکلی حل نمیشود.»
* «بسیاری ترجیح میدهند بدبخت باشند، و مردم آنها را خوشبخت بدانند، تا خوشبخت باشند و مردم آنها را بدبخت بدانند.»
* «در زندگی بیشتر از آنچه میگیرید، بدهید، تا زندگی را برده باشید.»
* «هیچکس برای کمک نمیآید، به خود تکیه کنید.»
* «رنج بردن فضیلت نیست، ما برای رنج بردن به این دنیا نیامدهایم.»
* «برايِ شادی دیگران دست به کار غلط و اشتباه نزنید.»
* «نخست از خود مراقبت کنید سپس از دیگران.»
* «عدالت و انصاف، رهایی و آزادی، واقعیت و حقیقت، محبت و عشق، حرمت و حیثیت، پنج اصل اخلاق هستند.»
* «در تمام زندگی، سعی و کوشش برخی از افراد بر این است که، به دیگران بگویند، من خوب هستم.»
* «اگر خود را دوست ندارید، نمیتوانید دیگری را دوست داشته باشید.»
* «فرد مهربان، در برابر مهر خود به دیگری، منتظر پاسخ نمیماند.»
* «هر روز از خود بپرسید، برای دیگران چه کاری را بدون چشمداشت انجام دادهاید.»
* «هیچکس نمیخواهد "باشد" میخواهد "داشته باشد".»
* «انسان گرفتار و بیمار همواره به دنبال اختلافها و تضادها است.»
* « ۹۵درصد کودکان در سن سه سالگی به این نتیجه و باور میرسند که "خوب" نیستند.»
* «اگر کودکی به این نتیجه رسید که "من خوب هستم و دیگران بد" در بزرگسالی، گاه تا مرز انجام جنایت پیش می رود.»
* «با فرمان "بکن" و "نکن" دائم به بچهها، در بزرگسالی آنها را "برده" دیگران خواهید کرد.»
|