حاجی آقا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
خنثیسازی ویرایش 138091 توسط 180.95.195.170 (بحث) |
||
خط ۱۳:
* «حاجی آقا آب دهنش را فروداد و بهطرز علاقمندی حرفش را دنبال کرد:- جای شما خالی. توی سفارت آلمان فیلم شکست فرانسه را نشان میدادند، منهم دعوت داشتم. سرباز آلمانی نگو یک پارچه آهن بگو. دیگر تو دنیا قشونی نیست که بتونه جلو آنها را بگیره. یک چیزی میگم، یک چیزی میشنوید! آقا مرام اشتراکی یعنی چی؟ اگر خوبه مال خودشان، اگر بده با دیگران چکار دارند؟»
* «حاجی معتقد بود که: «هزار [[دوستی|دوست]] کم و یک دشمن زیاد است.» بههمین جهت با هرکس گرم میگرفت و دل همه را بهدست میآورد و با محیط خودش سازش پیدا کرده بود.»
* «در این محیط پست و احمقنوازِ سفلهپرور و رجالهپسند که شما رجل برجسته آن هستید و زندگی را مطابق
* «دولت خودش دزده و ملت را میچاپه، آنوقت دوقرت و نیمش هم باقیه! یکمشت عاجز گداگشنه اسمش را ملت گذاشتند! کو دلسوز؟ چرا فقط از تجار توقع دارند؟ آیا قشونه ما قشونه، مالیه ما مالیهاست، معارفمان معارفه و یا عدلیه و چیزهای دیگرمان مثل جاهای دیگره؟ به شتر گفتند: چرا شاشت پسه؟ گفت چه چیزم مثل همه کسه؟»
* «طرفداری از دموکراسی میکنی برای اینکه [[دارو|دوا]] و غذای مردم را احتکار بکنی، حتی از احتکار واجبی هم رویگردان نیستی. میدانی، توبه گرگ مرگست. آسوده باش! من دیگر حرفه شاعری را طلاق دادم. بزرگترین و عالیترین شعر در زندگی من از بین بردن تو و امثال تست که صدها هزار نفر را محکوم بهمرگ و بدبختی میکنید و رجز میخوانید. گورکنهای بیشرف!»
|