محمدرضا پهلوی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸:
| image1 = Mohammad Reza Pahlavi 2.jpg
| alt1 = Colored dice with white background
| caption1 = زندگی زود می‌گذرد و عمرِ هر کس پس از چند سال سپری می‌شود، ولی چه لذّتی از این بالاتر که انسان فکر کند در آن مدّتی که زنده بود و در روی زمین به‌سر بُرده، یک فرد سومند و خدمتگزار به جامعه و تمدن بوده استبوده‌است.
| image2 = Jahanbani-1.jpg
| alt2 = Colored dice with checkered background
خط ۱۷:
| image4 = MohammadRezaPahlavi1977.jpg
| alt4 = Colored dice with checkered background
| caption4 = اگر من یک دیکتاتور بودم تا پادشاهِ مشروطه، باید وسوسه می‌شدم تا همانندِ هیتلر و یا مانند آنچه امروزه در کشورهای کمونیستی می‌بینید، حزبِ واحدِ مسلّطی تشکیل می‌دادم. امّا من به عنوانِ یک پادشاهِ مشروطه آن توان و جسارت را دارم که فعّالیّت‌های حزبی گسترده به دور از خفقانِ نظام یا دولتِ تک حزبی را تشویق کنم.
| image5 = Shahvisits Shahpourpetrochemical.jpg
| alt5 = Colored dice with checkered background
| caption5 = اگر در خلیجِ فارس حتّی یک‌دانه ماهی هم پیدا نمی‌شد و یا یک چاهِ [[نفت]] نیز وجود نداشت و یا یک کشتی تجارتی رفت‌وآمد نمی‌کرد، اگر هم جنوبِ ایران و خوزستان و منابع نفتِ ایران فقط تیغ‌زاری بود، باز هم وظیفهٔ ملّی ما ایجاب می‌کرد که از هر وجب خاکِ خود دفاع کنیم.
| image6 = Mohammadreza Pahlavi 1974 Asian Games.jpg
| alt6 = Colored dice with checkered background
خط ۲۶:
| image7 = Mohammad Reza Pahlavi - Iran flag.jpg
| alt7 = Colored dice with checkered background
| caption7 = این کشوری که ایران نام دارد و مقدّر بوده استبوده‌است که در تاریخ جهان مشعل‌دار یکی از پُرافتخارترین و درخشان‌ترین تمدّن‌های روی زمین باشد، باید جاوید بماند.
| image8 = Mohammad Pahlavi Coronation.jpg
| alt8 = Colored dice with checkered background
خط ۳۲:
| image9 = Ford A4571 NLGRF photo contact sheet (1975-05-15)(Gerald Ford Library) (cropped).jpg
| alt9 = Colored dice with checkered background
| caption9 = دنیای کنونی ما دنیایی است که در آن هر پیشرفتی مانند هر خطری، هر مسئله‌ای مانند هر راه‌حلی، با همهٔ ملت‌های جهات در هر مرحله‌ای از پیشرفت که باشند، بستگی کامل دارد. امروز بیش از هر زمان دیگر سرنوشت جوامع بشری به یکدیگر پیوسته استپیوسته‌است. ما همه با هم زندگی می‌کنیم، بنابراین با هم نیز باید کار کنیم.
| image10 = Muhamadrezasha-bukan.jpg
| alt10 = Colored dice with checkered background
خط ۵۶:
| image5 = Shah-zahedi-haj.jpg
| alt5 = Colored dice with checkered background
| caption5 = هیچ دینی به‌مانند دین مبین اسلام این همه اصول اخلاقی را که همراه فعالیت‌های دنیایی بوده و با پیشرفت‌های زمانه هم سازگار باشد، در نظر نگرفته استنگرفته‌است.
| image6 = Mohammadreza shah & basketball.jpg
| alt6 = Colored dice with checkered background
خط ۷۰:
== گفتاوردها ==
<small>متنِ پررنگ، متنی است که در زیرِ تصاویر بکاررفته است.</small>
<small>گفتاوردها بر پایهٔ تاریخ میلادی ترتیب شده استشده‌است.</small>
 
=== ۱۹۴۴ ===
خط ۷۹:
* «'''من هر قدر خودخواه باشم، خوب تشخیص می‌دهم که قدرتِ سلطنت متکّی بر قدرتِ ملّی است و پایه‌های تخت و اورنگِ پادشاهی بر قلوبِ مردم استوار است'''.»
: «من خواهانِ آنم که ملّتِ من از سعادت و نیکبختی و رفاه و آسایش و امنیّت و عدالت و تندرستی بهره‌مند باشد، و برای اجرای تمامِ این مقاصد حدِّ اکثرِ مساعی خود را بکار خواهم بُرد.»
: «حکومت و سلطنت بر یک مُشتِ مردمِ فقیر و ضعیف و رنجور و محمروم از عدالت، موردِ رضایتِ خاطر من نبوده استنبوده‌است و نخواهد بود.»
** <small>در پاسخ مجلس شورای ملّی، ۱۹/۳/۱۳۲۶</small>
 
خط ۱۱۳:
 
=== ۱۹۵۶ ===
* «باید روح ایمان و فداکاری را که اولین درس مکتب اسلام است به فرد فرد مردم این مملکت که تشنة اصلاحات هستند به نحو احسن آموخت، زیرا تنها راهِ ترقی و عظمت هر ملتی مجاهدت و از خودگذشتگی افراد آن ملت است، و دین مبین اسلام در تمام شئون زندگی این درس بزرگ را به ما داده استداده‌است
* <small> در حضور هیئت رئیسه مجلسین در سلام خاص عید فطر، ۲۲ اردیبهشت ۱۳۳۵</small>
* «'''جامعه‌ای که باید آرزوی وجود آن را داشته باشیم، یک جامعة اخلاقی است که مجهز به قانون جدید و تمدنی که برای امروز لازم است، باشد. وقتی جامعه‌ای دارای صفات اخلاقی راستگویی و پرهیزکاری و عدالت و مساوات بود و از طرف دیگر به علم و دانش هم مجهز شد، چنین جامعه‌ای خوشبخت و سعادتمند خواهد بود.'''»
خط ۱۲۵:
* «امروز یک قهرمان [[ورزش]] باید قهرمانِ [[اخلاق]] باشد. قهرمان ورزش کسی است که اگر هم به او توجّه کافی نشود، فقط روی عشق به ورزش به سوی ورزش پیش رود.»
** <small>در جمعِ اعضای شورای عالی تربیت بدنی، ۲۹/۱/۱۳۳۶</small>
* «امروزه بیش از هر وقت دیگری در تاریخ جهان این حقیقت مسلّم شده استشده‌است که همة افراد بشر اعضای یک خانوادة بزرگ انسانی هستند و از کلیة جهات وابسته به یکدیگرند، بنابراین جز از راهِ حُسنِ تفاهم و تشریک مساعی صمیمانه، امکان زیستن ندارند.»
** <small>پیام به‌مناسبت آغاز هفتة سازمان برادری جهانی در ایران، ۲۷ بهمن ۱۳۳۶</small>
 
خط ۱۳۳:
* «رژیمِ ایران رژیمی است خیلی قدیمی، و مسلماً حکومتی که چندین هزار سال برقرار بوده و ادامه داشته، نمی‌تواند بر خلافِ میلِ ملّی مردم باشد. به همین جهت می‌بینید که ما در میانِ همهٔ طوفان‌ها استوار و محکم و مطمئن به کارها ادامه می‌دهیم و می‌کوشیم تا حداکثرِ آزادی‌ها را منهای آزادی در خیانت به مردم بدهیم.»
** <small>در میان نمایندگان مجلسین شورا و شورای ملی، ۴/۹/۱۳۳۷</small>
* «هیچ کشوری در دنیا نمی‌تواند بیشتر از [[ایران|ایرانِ امروز]] بوضع آیندهٔ خویش خوشبین باشد. البتّه سال‌ها تجاوز خارجی و وضعِ ناگوارِ داخلی و خیانت‌های گوناگون، ایجادِ روحیهٔ یأس کرده است،کرده‌است، ولی یقین دارم که با فداکاری ما و با کارهای مثبت روز به روز مردم به آیندهٔ خود امیدوارتر خواهند شد و به همین نسبت نیز رو به روز ایران رو به ترقّی خواهد رفت.»
** <small>در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱۰/۲/۱۳۳۷</small>
* «ما نباید برای رسیدن به منافعِ ملّی به کسی باج بدهیم و یا منّت کسی را بکشیم، زیرا فدرتِ آن را داریم که هر چه در نفعِ ملّت است به آن عمل کنیم.»
** <small>در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱۰/۲/۱۳۳۷</small>
* «به عقیدهٔ من آن‌ها که خود را ناسیونالیستِ منفی می‌خوانند، دروغ می‌گویند. '''ناسیونالیسم عبارت از حفظِ منافع ملّی است، و منافعِ ملّی وقتی حفظ می‌شود که کشور آباد و معمور باشد. اگر کشور ویران و مردم گرسنه باشند، چه منفعتی می‌ماند که آن‌ها آن را حفظ کنند'''.»
** <small>در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱۰/۲/۱۳۳۷</small>
* «[[ایران|ملّتِ ایران]] حتّی پس از چندین بار دورهٔ انحطاط و زوال خوشبختانه استعدادِ ذاتی و هوشِ فطری خود را ابراز داشته و طوری بوده استبوده‌است که دوباره عظمت و ترقّی خودش را بازیافته و مجدِ دیرینه را به دست آورده استآورده‌است. بنا بر این در این ملّت آن استعدادِ ذاتی و شرافتِ جبلی همیشه موجود بوده که بتواند اگر از سایرین جلو نیفتد، مسلماً پا به پای دیگران پیش برود، و حالا موقعِ آن است که ما ایرانی‌ها، هم به فکرِ گذشته خود باشیم و هم آیندهٔ روشنِ خویش را در نظر بگیریم و پیش برویم. خوشبختانه تمامِ وسایل و موجبات آماده است که بتوانیم در این راهِ پُرافتخار قدم برداریم.»
** <small>در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱/۵/۱۳۳۷</small>
* «سرِّ واقعی موفقیّت ما این است که رژیمِ ما رژیمی طبیعی است که ملّت آن را با راحتی می‌پذیرد، زیرا بدان تحمیل نشده استنشده‌است. چنین رژیمی می‌تواند خیلی عمیقتر و بهتر و سریعتر اصلاحاتی را که مطابق با پیشرفتِ زمان و سیرِ تمدّن جهانی است، انجام دهد.»
** <small>مصاحبه مطبوعاتی با روزنامه نگاران ایران، ۳/۸/۱۳۳۷</small>
* کشور ما با سابقة درخشان مدنی و فرهنگی خود و با مقام شامخی که پیوسته در عالم فکر و اخلاق داشته و از این حیث همیشه یک کانون فروزان معنویت بوده است،بوده‌است، امروز در نشر و توسعة اصول عالیة اخلاق مسئولیت سنگین‌تر و خطیرتری را نسبت به دیگران به‌عهده دارد.»
* <small> پیام به شورای ایرانی انجمن برادری جهانی، ۱۳ آبان ۱۳۳۷</small>
* «هیچ مملکتی و هیچ ملتی بدون عیب و نقص وجود ندارد و طبعاً کشور ما هم خالی از عیب و نقص نیست. اما باید در کمال متانت و البته در جایی که لازم است با شجاعت و شهامت به تمام این جزئیات رسیدگی کنیم، کوچکترین عیب و نقص را در هرجا و هر دستگاهی وجود دارد، رفع نمائیم؛ در جهت محاسن اخلاقی قدم برداریم، روح ایمان و اخلاق را تقویت کنیم، خدمتگزاران را تشویق و تقصیرکاران را تنبیه نمائیم.»
* <small> در حضور نمایندگان مجلسین سنا و شورای ملی، ۱ مرداد ۱۳۳۷</small>
* «در دنیای امروز تعلیمات پیشاهنگی مکمل برنامه‌های فرهنگی و تربیتی شناخته شده و به همین جهت مورد توجه و استقبال اقوام و ملل مترقی جهان قرار گرفته و خوشبختانه در میان جوانان و دانش‌آموزان کشور ما نیز با شوق و رغبت پذیرفته شده استشده‌است. مکتب پیشاهنگی همیشه موردِ علاقه مخصوص و حمایت من بوده استبوده‌است
** <small>پیام به مناسبت هفتة کارنیک پیشاهنگی، ۴ آذر ۱۳۳۷</small>
 
خط ۱۵۵:
* «تصمیم ما این است که در میانِ افراد ایرانی، افراد منحرف را نپذیریم. ما حق نداریم نسبت به کسانی که به وطن مهر نمی‌ورزند، اغماض کنیم. من نسبت به هر فردی که به خودم صدمه بزند، می‌توانم اغماض کنم و این کار را هم کرده‌ام، ولی در مورد اجتماع نه من می‌توانم صرف‌نظر کنم و نه شما. گذشت خصلت خوبی است، ولی اگر بر اثر چنین گذشتی فرصت به‌دست دشمنان ما برسد مهلت نخواهند داد. ما نمی‌توانیم نسبت به مسئولیت خود در برابر ایران و تاریخ مملکت خویش اجازة چنین گزندی را به‌دیگران بدهیم.»
** <small>در حضور دانشجویان ایرانی مقیم پاریس، ۴ خرداد ۱۳۳۸</small>
* «ما کسی را تهدید نمی‌کنیم و خودمان نیز از تهدید دیگران نمی‌ترسیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم ناگزیریم مثل هر مملکت مستقل و ملّت آزادی از حقوقی که برای هر ملّت و مملکت آزاد معیّن و مقرّر شده است،شده‌است، پیروی کنیم.»
** <small>مصاحبة مطبوعاتی با روزنامه‌نگاران، ۴ مهر ۱۳۳۸</small>
* «وقتی که همة افراد یک ملّت در راهی قدم بردارند، خواه این راه حفظِ استقلال مملکت یا کوشش در صنعتی‌کردن آن یا تجدید وضع کشاورزی وغیره باشد، طبعاً نیل به‌هدف آسان می‌شود. این همکاری و اشتراک مساعی عمومی بزرگترین نیرویی است که هر مملکت می‌تواند در اختیار داشته باشد.»
خط ۱۶۳:
* «برای پیشرفت کارها؛ خدمت، درستکاری، صمیمیت، علاقه و وجدان لازم است. رضایتِ ملتِ من، رضایت من است و فکر می‌کنم خدمت صحیح و درستکاری بهترین سرمش شما و هر مأمور دولت است.»
** <small>در جلسه با وزیر کشور و شهرداران، آبادان، ۱۰/۱۲/۱۳۳۷</small>
* «تا چند سال پیش عده‌ای عادت کرده بودند هر موضوعی را به سیاست خارجی ارتباط دهند و هر اتفاقی که می‌افتاد، می‌گفتند فلان پایتخت یا فلان مملکت چنین خواسته و یا به دستور و نفوذ آن مملکت بوده استبوده‌است. البته این طرز فکر مربوط به گذشته استگذشته‌است. اما ما توانسته‌ایم ثابت کنیم که اگر خودمان نخواهیم، خارجی کوچکترین نفوذی نمی‌تواند داشته باشد؛ اگر همه مردم تصمیم گرفته‌اند سیاست ملی خود را پییش برند، قطعاً همین‌طور خواهد شد.»
* <small> مصاحبه مطبوعاتی با روزنامه‌نگاران ایران، ۵ بهمن۱۳۳۷</small>
* «[[باران]] نشانهٔ رحمتِ آسمانی است، و ما همیشه در این مورد چشممان به [[آسمان]] است؛ ولی به عقیدهٔ من لازم است کاری کنیم که در آینده نگاهِ ما به آسمان فقط نشانِ توجّهِ قلبی ما به [[خدا|پروردگار]] باشد نه سراغ گرفتنِ ابر و باران، زیرا از این لحاظ ما باید وسائل آبیاری و زراعت را طوری کامل و مدرن کنیم که به فکرِ آمدن یا نیامدنِ باران نباشیم.»
خط ۱۷۵:
 
=== ۱۹۶۰ ===
* «ما بار دیگر نشان دادیم با آنکه ملّت کهنی هستیم در میدان پیشرفت از هر نیروی جوانی، جوانتریم و همین ما را امیدوار می‌کند که این ملّت کهنسال جوانی خود را از سر می‌گیرد، یعنی در عین حال که از تمام نعمت‌های جدید و امروزی برخوردار است و دوش به دوش ملل مترقی پیش می‌رود، تمامِ خصائل پسندیده و سنن ملّی قدیمی خود را حفظ کرده استکرده‌است
** <small>۱ فروردین ۱۳۳۹</small>
* «در حفظ منافع ایران ما نه می‌توانیم کوچکترین تردیدی داشته باشیم و نه می‌توانیم اجازه دهیم که دیگران منافع ما را در نظر نگیرند یا احیاناً پایمال کنند.
خط ۱۸۶:
* «باید علاوه بر تعلیمات دینی، روحیة مذهبی و نیروی اخلاقی و معنوی شاگردان هم تقویت شود، زیرا وجود ایمان در جوانان و اطلاع آن‌ها بر حقایق تعالیم اسلامی که مترقی‌ترین ادیان جهان است، آن‌ها را مسلماً وطن‌پرست، امین، صادق و پرهیزکار بار می‌آورد.»
* <small> در جلسه هیئت دولت، ۷ آذر ۱۳۳۹</small>
* «من معتقدم که از اول خلقت بشر تا کنون '''هیچ دینی مثل دین مبین اسلام این همه اصول اخلاقی را که توأم با فعالیت دنیوی بوده و با ترقیات زمان هم موافق باشد در نظر نگرفته استنگرفته‌است.'''»
* <small> در جلسه هیئت دولت، ۷ آذر ۱۳۳۹</small>
* «خوشبختانه دین ما با سیر تحولات اجتماعی و سیر تمدن و ترقی بشری موافق و مناسب ومنطبق است. حیف است که نونهالان ما از فلسفه و مبانی دین خود اطلاع پیدا نکنند و از کوچکی روح ایمان حقیق که موجب سعادت واقعی است در آن‌ها پرورش نیابد.»
* <small>در جلسه هیئت دولت، ۷ آذر ۱۳۳۹</small>
* «فقرِ کشورهای توسعه‌نیافته که امروزه در اصطلاح اقتصادی به پایین بودن سطح زندگی تعبیر شده است،شده‌است، مشکل بزرگی نه تنها برای خود آن کشورها بلکه برای کشورهای پیشرفته و مترقی به وجود آورده است،آورده‌است، به‌طوری که ممالک راقیه در برنامه‌های اقتصادی خود ناچارند موضوع کمک به کشورهای توسعه‌نیافته را در مد نظر داشته باشند و برای بالا بردن سطح زندگی کشورهای مزبور چاره‌جویی کنند، زیرا مادم که فقر بر سرنوشت بشر مسلّط باشد، امیدی به صلح و آرامش جهان نمی‌توان داشت.»
** <small>پیام به‌مناسبت روز جهانی مبارزه با گرسنگی، ۸ شهریور ۱۳۳۹</small>
 
=== ۱۹۶۱ ===
* «'''این مملکتی که ایران نام دارد و مقدّر بوده استبوده‌است که در تاریخ جهان مشعل‌دار یکی از پُرافتخارترین و درخشان‌ترین تمدّن‌های روی زمین باشد، باید جاوید بماند.'''»
** <small>۲۸ مرداد ۱۳۴۰</small>
* «ممکن است مملکت ما مثل تمام ممالک دیگرِ دنیا دارای معایب و مفاسد و نواقصی باشد، ولی ما قادریم که خودمان بهتر از هرکس دیگر و با دلسوزی بیشتری رفع تمام این مشکلات را بکنیم، و اگر بخواهیم که ما نیز معایب سایرین را بشماریم آن وقت خواهیم دید که این کار، هم خیلی آسان است و هم معلوم نیست در چنین مقایسه‌ای کفة ترازوی کدام یک سنگین‌تر بشود.»
** <small>۲۸ مرداد، ۱۳۴۰</small>
* «امروزه دیگر امپریالیسم و استثمار به‌معنایی که سابقاً وجود داشت، از بین رفته و مرده و جزء خاطرات گذشته شده استشده‌است و اکنون دنیا آخرین بقایای این استعمار را تشییع جنازه می‌کند. منتها باید با هشیاری تمام مراقب نوع جدید استعمار باشیم و مملکتمان را از آن حفظ کنیم.»
** <small>۲۸ مرداد ۱۳۴۰</small>
* «سیاست ما کاملاً روشن است: ما طرفدار حقوق بشر و آزادای‌های اساسی هستیم و با استعمار مبارزه می‌کنیم، ولی نوع جدید استعمار را هم نمی‌پذیریم. ما معتقدیم که همة ملت‌ها دارای حقوق یکسان هستند و این حقوق باید مورد احترام باشد.»
** <small>۲۶ مهر ۱۳۴۰</small>
* «رژیمی در خطر است که طبیعی نباشد، در صورتی که رژیم ایران یک رژیم طبیعی است که از دو هزار و پانصد سال پیش تاکنون برای ما باقی مانده استمانده‌است. این رژیمی نیست که از خارج بر این کشور تحمیل شده باشد. حکومت سلطنتی را دولت‌های استعماری در ایران به وجود نیاورده‌اند.»
* <small> سخنرانی در باشگاه روزنامه‌نگاران فرانسه، ۲۶ مهر ۱۳۴۰</small>
* «رژیمی در خطر است که طبیعی نباشد، در صورتی که رژیمِ ایران یک رژیمِ طبیعی است که از دو هزار و پانصد سال پیش تا کنون برای ما باقی‌مانده استباقی‌مانده‌است. این رژیمی نیست که از خارج بر این کشور تحمیل شده باشد. حکومت سلطنتی را دولت‌های استعماری در ایران به وجود نیاورده‌اند.»
** <small>در باشگاهِ روزنامه نگاران فرانسه، ۲۶/۷/۱۳۴۰</small>
* «من هیچ‌کس را فهمیده تر از [[ایرانی]] در هیچ جا ندیده‌ام. تنها مسئله‌ای که هست، تشکّلِ این افراد است، که چطور اجتماعِ آن‌ها همان درایت و فهمِ انفرادی را پیدا بکند. چیزی که باید آرزومند آن باشیم این است که همان فهمی که فرد فردِ مردمِ [[ایرانی]] دارند، همان را اجتماعِ آن‌ها هم باهم پیدا بکند. البتّه این مستلزم این است که غرض‌ها کمتر بشود، و اگر چنین شد و هر فردی فهمید که بقای او بسته به بقای اجتماع است، این مشکل حل می‌شود.»
خط ۲۳۵:
* «تاریخ چندهزارسالهٔ کشورِ من که روزی بزرگترین امپراتوری جهان را تشکیل می‌داد، به خلافِ بسیاری از مواردِ مشابه، تاریخ یک سلسله کشورگشایی‌ها و قتل و غارت‌ها و زورگویی‌ها نیست، بلکه تاریخی است که بیش از هر چیز بر پایهٔ عدالت و آزادگی استوار است.»
** <small>در کنگرهٔ آمریکا، ۲۲/۱/۱۳۴۱</small>
* «در طولِ قرونِ متمادی بارها کشورِ من دستحوشِ حملات و مهاجماتی شده که هر یک از آن‌ها برای نابود کردن مملکتی کافی بوده است،بوده‌است، ولی هر باره مهاجمین در مدنیّت و فرهنگِ درخشانِ ایران حل و مستهلک شده‌اند، و بدین ترتیب چراغی که هزاران سال پیش در این سرزمین افروحته شد از خِلالِ ظلمت‌ها و طوفان‌ها همچنان فروزان و تابناک، به دستِ ما که وارثِ این میراثِ عظیمِ مدنیّت هستیم، رسیده استرسیده‌است
** <small>در کنگرهٔ آمریکا، ۲۲/۱/۱۳۴۱</small>
* «'''ما ملّتِ مستقلی هستیم که هیچگونه احساسِ حقارتی در مواجهه با خارجی نداریم، و چون خودمان را با هر کشور و ملّتِ دیگری از حیث حقوق مساوی می‌دانیم، برای ما همکاری با مللِ دیگر سهل و آسان است'''... ما احتیاج نداریم که از صبح تا شب به ملّتِ خودمان حسِّ کینه‌توزی و دشمنی با خارجی را تلقین کنیم، بلکه بالعکس احساسِ دوستی و همکاری را با دیگران، البتّه با حفظِ تمامِ منافعِ ملّی خودمان، تقویت کنی.»
** <small>در کنگرهٔ آمریکا، ۲۲/۱/۱۳۴۱</small>
* «ما امروز وقتی صحبت از وطن و مملکت می‌کنیم، منظورمان فقط یک اصلاحِ کتابی و یک چیزِ خشکی که تنها مربوط به گذشته و یا صرفاً عاملِ تحریکِ احساساتِ وطن‌پرستی و عِرقِ ملیّت ما باشد، نیستو وقتی صحبت از وطن و آینده می‌کنیم، نظرمان مملکتی است که در دنیای امروز بتواند همگامِ پیشرفته‌ترین ممالکِ دنیا به زندگیِ پُرافتخارِ خود ادامه دهد.»
** <small>در میانِ دانشجویانِ ایرانی مقیم آنکارا، ۷/۸/۱۳۴۱</small>
* «ایمان و اعتقاد راسخ من به اصول حقّة اسلامی همواره بزرگترین راهنمای من در خدمت به ملت و مملکت بوده استبوده‌است
* <small> در سلام عید غدیر، ۲ خرداد ۱۳۴۱</small>
* «'''همیشه گفته‌ام و باز هم تکرار می‌کنم که پیشرفت واقعی هر کشور مستلزم توجه به اصول معنوی است و هر قدر هم که دنیا در زمینة مادیات ترقی کند بدون معنویت این ترقی ارزشی ندارد'''.»
خط ۲۵۷:
 
=== ۱۹۶۳ ===
* «ایمان و اعتقاد راسخ من به اصول حقّة اسلامی همواره بزرگترین راهنمای من در خدمت به ملت و مملکت بوده استبوده‌است
* <small> در سلام عید غدیر، ۲ خرداد ۱۳۴۱</small>
* «همیشه گفته‌ام و باز هم تکرار می‌کنم که پیشرفت واقعی هر کشور مستلزم توجه به اصول معنوی است و هر قدر هم که دنیا در زمینة مادیات ترقی کند بدون معنویت این ترقی ارزشی ندارد.»
خط ۲۶۹:
* «بعضی اوفات جریانِ حوادث و تصادفات طوری است که اگر فرصتِ مساعدی برای کسی پیش بیاید که امکانِ خدمت داشته باشد و در این امر غفلت ورزد، می‌توان نامِ این غفلت را خیانت گذاشت.»
** <small>سلامِ چهارم آبان، ۱۳۴۳</small>
* «در ایرانِ امروز ما محتاج نیستیم برای کارهای بزرگ دست به عوام فریبی بزنیم. چون هر کاری که به مصلحت هست از روی حساب و تحقیق و مطاله انجام می‌گیرد و برای به اصطلاح جلبِ نظر و خریدنِ افکار و آراء و یا گول زدنِ افکار و آراء نیست.»
** <small>خطاب به کشاورزانِ لشت نشاء، ۷/۳/۱۳۴۱</small>
* «ضامن همة موفقیت‌های من ارادة خداوندی است و من حس می‌کنم که فقط بندة کوچک او هستم که مجری نیّات و مشیّت کاملة الهی نسبت به دین ملت و مملکت می‌باشم.»
خط ۲۸۷:
* «در سایة اصول و مفاهیم اسلام، روزگاری فروغ تمدن و فرهنگ اسلامی بر قسمت پهناوری از جهان پرتوافکن گشت و اگر امروز نیز روح واقعی این اصول و مفاهیم راهنمای ما باشد یقیناً پیروی از آن‌ها بار دیگر ملل مسلمان جهان را به ترقی کامل رهنمون خواهد شد.»
* <small> در پذیرای رسمی از پادشاه عربستان ۱۷ آذر ۱۳۴۴</small>
* «خداوند سرنوشت هرکس را معلوم کرده است،کرده‌است، من فکر می‌کنم مشیّت الهی برای من تکالیف و مأموریتی را معین کرده استکرده‌است که باید به‌دست من در راهِ تأمین سعادت ملتم اجرا گردد، هیچ عاملی نمی‌تواند این مشیت را متوقف سازد.
انسان از چه چیز باید بترسد؟ اگر زندگی فقط عبارت از خوردن و خوابیدن و وقت گذرانیدن و تکرارِ دائم روزها وشب‌ها بر همین اساس باشد، چنین زندگی اصولاً چه فایده‌ای دارد که از دست رفتن آن مایة نگرانی باشد؟ به‌خصوص که به‌هرحال پایانِ آن مرگ است. زندگی فقط وقتی ارزش واقعی دارد که توأم با هدفی بزرگ و انسانی و کوشش برای نیل بدین هدف باشد و وقتیکه چنین هدفی در کار بود استقبال هرخطری آسان است.
لذت زندگی برای من خوردن و خوابیدن و تفریح نیست، زیرا اگر چنین بود مسلماً این منظور در محیط بی‌مسئولیتی بهتر فراهم بود و مضافاً خطرات احتمالی نیز در کار نبود؛ ولی من در زندگی خودم دنبال هدفی هستم و آن انجام کارهایی است که بدان قلباً ایمان و اعتقاد دارم. این کاری است که به‌خاطر تأمین سعادت ملّت ایران صورت می‌گیرد.»
خط ۲۹۵:
* «سیر تکامل تاریخ و تمدن جامعة بشری امروز دیگر فواصل جغرافیایی را از میان برداشته است. در چنین وضعی، فواصل اجتماعی بین ملل نیز می‌باید دیر یا زود از میان برداشته شوند. وجود توده‌ای از جوامع محروم با سطح زندگانی بسیار پایین و با سطح فرهنگی پایین‌تر در کنار جمع دیگری از ملل کاملاً مرفه و برخوردار از تمام مواهب علم و فرهنگ، نه تنها برای وجدان بشری قابل قبول نیست، بلکه از نظر صلح جهانی و از لحاظ تأمین آیندة قابل اطمینای برای تمام جامعة انسانی نیز کلاملاً خطرناک است.»
** <small>سخنان در باشگاه مطبوعات زنان کانادا، ۳۰ اردیبشهت ۱۳۴۴</small>
* «صلح و پیشرفت بین‌المللی ایجاب می‌کند که یک مبارزة جهانی و همه‌جانبه با عواملی که سعادت و ترقی جامعة بشری را تهدید می‌کند، یعنی با جهل و فقر، بیماری و بی‌عدالتی اجتماعی انجام گیرد. اگر روزی برسد که تنها مرام سیاسی جهانیان همکاری عمومی برای سعادت و پیشرفت جهانی باشد، آن روز عالم بشریت به‌هدف واقعی خود نزدیک شده استشده‌است
** <small>سخنان در شهرداری مونترآل، کانادا، ۳ خرداد ۱۳۴۴</small>
* «'''دنیای کنونی ما دنیایی است که در آن هر پشرفتی مانند هر خطری، هر مسئله‌ای مانند هر راه‌حلی، با تمام ملل جهان در هر مرحله از ترقی که باشند، بستگی کامل دارد. امروز بیش از هر زمان دیگر سرنوشت جوامع بشری به یکدیگر پیوسته استپیوسته‌است. ما همه با هم زندگی می‌کنیم، بنابراین با هم نیز باید کار کنیم.'''»
** <small>سخنرانی به‌هنگام گشایش کنگرة جهانی پیکار با بی‌سوادی، تهران ۱۷ شهریور ۱۳۴۴</small>
* «عدالت اجتماعی در هر نقطه از جهان که برقرار شود به [[صلح]] گیتی کمک می‌کند. من قبول دارم که باید به پیشرفت‌های مادی دست یافت، اما این پیشرفت اگر بر اساس عدالت اجتماعی استوار نباشد، به صورت یک خطر بزرگ درخواهد آمد.»
** <small>سخنرانی به مناسبت دریافت دکترای افتخاری دانشگاه برزیل، ریو دو ژانیرو، ۱۷ اردیبهشت ۱۳۴۴</small>
* روزگاری بود که جنگ برای زورمندان جنبه یک تفریح گران قیمتگران‌قیمت ولی هیجان انگیز و برای ملل و کشورهای ضعیف صورت بلائی را در ردیف سایر بلایا داشت که میبایستمی‌بایست خواهخواه، ،ناخواهناخواه و هر چند وقت یکبار تن بقبول آن دهند.دهند؛ ولی امروز دیگر جنگ تنها یک تفنن نامطلوب و بیمارانه نیست. روزگاری ممکن بود همانطورهمان‌طور که همه ما تاریخ خوانده ایمخوانده‌ایم دنیا شاهد جنگهای هفت ساله و سی ساله و صدساله باشد ولی امروز شاید حتی تصور جنگ چند روزه را هم نتوان کرد،واصوالاکرد، واصوالا از کجا معلوم است که بعد از چنین جنگی مورخی باقی بماند تا طول مدت آن را در تاریخی ثبت کند؟
** (پیام محمدرضاشاه به کنفراس صلح جهانی از راه قانون 1344۱۳۴۴/07۰۷/06۰۶)
 
=== ۱۹۶۶ ===
* «'''اگر در [[خلیج فارس|خلیجِ فارس]] حتّی یک‌دانه ماهی هم پیدا نمی‌شد و یا یک چاهِ [[نفت]] نیز وجود نداشت و یا یک کشتی تجارتی رفت و آمد نمی‌کرد، و اگر هم جنوبِ ایران و [[خوزستان]] و منابع نفتِ ایران فقط تیغزاری بود، باز هم وظیفهٔ ملّی ما ایجاب می‌کرد که از هر وجب خاکِ خود دفاع کنیم'''.»
** <small>در میان نمایندگان مجلس شورای ملّی، ۱۰/۱۲/۱۳۴۴</small>
* «ما احکام اسلام را راهنمای عقیده و فکر وعمل خود قرار داده‌ایم و خوشبختانه نتیجه و ثمره این رویه را به خوبی مشاهده می‌کنیم. شک نیست که در آینده نیز همواره راهنمای ما همین تعالیم خواهد بود، زیرا تردید نداریم که بهترین جوابگوی روحی و حتی مادی دنیای امروزه همانا تعالیم عالیه اسلامی است.»
خط ۳۱۹:
 
=== ۱۹۶۷ ===
* «'''[[زندگی]] زود می‌گذرد، و عمرِ هر کس پس از چند سال سپری می‌شود، ولی چه لذّتی از این بالاتر که [[انسان]] فکر کند در آن مدّتی که زنده بود و در روی زمین به سر بُرده است، یک عنصرِ مفید و یک خدمتگزار به [[جامعه]] و [[تمدن]] بوده استبوده‌است. '''»
** <small>خطاب به دانشجویان و فارغ التحصیلان ایرانی و ایرانیان مقیمِ آلمان، ۸/۳/۱۳۴۶</small>
* «باید روح اتلاف وقت و به اصطلاح قرطاس‌بازی و بوروکراسی در ادارات ما از بین برود و هر کارمند اداری بداند که وظیفة او در درجة اول سرعت در انجام مراجعات مردم و اجرای صحیح و بی‌غرضانة وظایف اداری و تسهیل گردش کارهای کشور است؛ زیرا همین مردم‌اند که از راه دادن مالیات، حقوق این کارمندان را تأمین می‌کنند. ادارات ما می‌باید از روح مماطله و دفع الوقت و بی‌تصمیمی و نیز از تشبث و توسل پاک و منزه شوند و روح خدمتگزاری از روی شوق و علاقه‌ای که لازمة تحول اجتماعی امروز ایران است، جایگزین آن گردد.»
خط ۳۲۹:
* «ما در آروزی دنیایی هستیم که در آن همة اندیشه‌ها و نیروهای مثبت و خلاقانه، دور از جدایی‌های جغرافیایی و نژادی و مذهبی و زبانی، دست در دست یکدیگر داده و در لوای حقیقتی بالاتر از همة این جدایی‌ها، واحدی پدیدآورده باشند که پیش از هر چیز، مربوط به جامعة بشری باشد.»
** <small>سخنرانی به‌مناسبت دریافت دکترای افتخاری [[دانشگاه هاروارد]]، ۲۳ خرداد ۱۳۴۷</small>
* «'''برای ما تمام ایرانیان از لحاظ حقوق یکسان‌اند و هیچ‌کس بر دیگری مزیّتی ندارد، زیرا [[خدواند]] همه را یکسان خلق فرموده استفرموده‌است. اختلاف افراد فقط در کاری است که انجام می‌دهند و استعدادی که از خود نشان می‌دهند. کسی که استاد فیزیک است باید مفتخر باشد و مملکت هم به‌وجود او افتخار می‌کند، ولی حقوق چنین کسی در جامعه به‌عنوان یک فرد ایرانی از یک آبیار شبکة سدِّ سفیدرود بیشتر نیست.'''»
** <small>سخنرانی در کنفرانس بررسی مسائل آموزشی، رامسر، ۱۵ مرداد ۱۳۴۷</small>
 
خط ۳۳۸:
 
=== ۱۹۷۵ ===
* «آن‌هایی که به رستاخیز نمی‌پیوندند باید از هواداران حزب توده باشند. این خائنان یا باید به زندان بروند و یا اینکه همین فردا کشور را ترک کنند … [ سخنِ روزنامه‌نگار:چنین بیانی با پیشیبانی اعلی حضرت از نظامِ دوحزبی به شدّت مغایر است.] «آزادی اندیشه! آزادی اندیشه! دموکراسی، دموکراسی! با پنج سال اعتصاب و راهپیمای خیابانیِ پشتِ هم! … دموکراسی؟ آزادی؟ این حرف‌ها یعنی چه؟ ما هیج کدام از آن‌ها را نمی‌خواهیم.»
** <small>کیهان انترناسیونال، ۸ مارس، ۱۹۷۵، همچنین نقل قول شده توسط فیتزجرالد"Giving the Shah what he wants" ص۸۲</small>
 
خط ۳۵۱:
متعهد می‌شوم که پس از برقراری نظم و آرامش در اسرع وقت یک دولت ملی برای آزادیهای اساسی و انجام انتخابات آزاد، تعیین شود تا قانون اساسی که خون‌بهای انقلاب مشروطیت است به‌صورت کامل به مرحله اجرا در آید، من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم.»<ref>https://www.youtube.com/watch?v=UrKBzJm5GrA</ref>
* «من از همه شما هموطنان عزیزم می‌خواهم تا به ایران فکر کنید. همه به ایران فکر کنیم. در این لحظات تاریخی بگذارید همه با هم به ایران فکر کنیم. بدانید که در راه انقلاب ملت ایران علیه استعمار، ظلم و فساد من در کنار شما هستم؛ و برای حفظ تمامیت ارضی وحدت ملی، و حفظ شعائر اسلامی و برقراری آزادی‌های اساسی و پیروزی و تحقق خواست‌ها و آرمان‌های ملت ایران همراه شما خواهم بود.»<ref>https://www.youtube.com/watch?v=UrKBzJm5GrA</ref>
* «در ایران امروز، نه حکومتی بمفهوم واقعی آن وجود دارد، و نه دولتی. آنچه امروز در ایران می‌گذرد، یک جریان ضد انقلابیضدانقلابی است بمنظور نابودی همهٔ دستآوردهای ملی. بجای آن تمدن بزرگ، که من برای مملکتم خواسته بودم، امروز ایران بجانب وحشت بزرگ می‌رود، و آنچه من در پایان این راه می‌بینم، متأسفانه، واقعیتی باز هم وحشت انگیزتر است، یعنی تبدیل ایران به "ایرانستان"».
** ''مصاحبه مطبوعاتی''، ۱۳ جون ۱۹۷۹<ref>مصاحبه مطبوعاتی. مکزیک. ۱۳ جون ۱۹۷۹</ref>
 
خط ۳۶۵:
* «کسانی که با دهقانان ما محشور بوده‌اند در این گفته همداستان اند که روستائیان ایران بالفطره مردمی باهوش و سریع‌الانتقال اند و برای فراگرفتنِ دقایقِ فنّی و معلوماتِ نوین شوقِ فراوان دارند.»
** <small>از کتاب «مأموریت برای وطنم»</small>
* «'''اگر من یک دیکتاتور بودم تا پادشاهِ مشروطه، می‌بایست وسوسه می‌شدم تا همانندِ هیتلر و یا مانند آنچه امروزه در کشورهای کمونیستی می‌بینید، حزبِ واحدِ مسلّطی تشکیل دهم. امّا من به عنوانِ یک پادشاهِ مشروطه آن توان و جسارت را دارم که فعّالیّت‌های حزبی گسترده به دور از خفقانِ نظام یا دولتِ تک حزبی را تشویق کنم'''.»
** <small>در مأموریّت برای وطنم، چاپ لندن، ۱۹۶۱، ص۱۷۳</small>
* «نظام شاهنشاهی ایران ضامن استواری وحدت ملّی، قاطعیّت قدرتِ فرماندهی، نیرومندی نظامی، استقلال سیاسی و نقشِ بارز جهانی کشور ماست. قانون اساسی ایران ناظر بر نظمِ دموکراتیک کشور و ضامنِ حقوقِ مدنی و سیاسی و قضایی همة افراد ایرانی است.»
خط ۳۷۱:
* «هرکس فکر ناسیونالیسم مفنی را تبلیغ می‌کند باید او را مظنون و مشکوک شمرد، زیرا خراب کردن از عهدة همه برمی‌آید ولی آباد کردن کار هر کس نیست. متأسفانه طینت و طبیعت بشر در همه جای گیتی آن است که مردم غالباً به هیاهو و جنجالی که نسبت به شیطان موهوم برپا می‌شود بیشتر دل می‌سپارند تا به تبلیغی که برای پیشرفت و احیاء کشور می‌شود، علت این است که برافکندان بنیان‌ها تماشایی و هیجان‌انگیز است، ولی ساختن بنا کاری آهسته و تدریجی است که احتیاج به صرف وقت دارد.»
** <small>از «مأموریت برای وطنم»</small>
* «برای مبارزه علیه سیستم امپریالیستی جدید و یا قدیم، ترس و واهمه و خضوع و خشوع اثری نمی‌بخشد. امروزه ملل کوچک باید جرأت و جسارت آن را داشته باشند که در برابر نیرومندان استقامت و پایداری نمایند و کوچکترین پروایی از عظمت و قدرت آنان نداشته باشند.»
** <small>از «مأموریت برای وطنم»</small>
 
=== به‌سوی تمدن بزرگ ===
* «نظام شاهنشاهی ایران، نظامی است که از روز نخست با موجودیت و هویت ملّی ایرانی پیوند خورده استخورده‌است و استحکام و استمرار آن، از شگفتی‌های تاریخ است.»
** <small>در «به‌سوی تمدن بزرگ»، بخش سوم، در راه تمدن بزرگ</small>
* «نظام شاهنشاهی ایران، از روز نخست به‌صورت مظهر و در عین حال نگاهبان همة ارزش‌های دیگری درآمده است که موجودیّت ایرانی بر آن‌ها استوار است.»
خط ۳۹۶:
== درباره ==
=== از او دربارهٔ دیگران ===
* «[[کورش]]! شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه هخامنشی، شاه ایران زمین، از جانب من، شاهنشاه ایران، و از جانب ملت من، بر تو درود باد… در این لحظه پرشکوه تاریخ ایران، من و همه ایرانیان، همه فرزندان این شاهنشاهی کهن که دوهزار و پانصد سال پیش بدست تو بنیاد نهاده شد، در برابر آرامگاه تو سر ستایش فرود می‌آوریم و خاطره فراموش نشدنی تو را پاس می‌داریم همه ما در این هنگام که ایران نو با افتخارات کهن پیمانی تازه می‌بندد، ترا بنام قهرمان جاودان تاریخ ایران، به نام بنیانگذار کهنسال‌ترین شاهنشاهی جهان، به نام آزادی بخشآزادی‌بخش بزرگ تاریخ، به نام فرزند شایسته بشریت، درود می‌فرستیم.»
** <small>سخنرانی او در پاسارگاد جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران</small><ref>http://fa.wikisource.org/wiki/سخنرانی_محمدرضا_شاه_پهلوی_پاسارگاد_جشن‌های_۲۵۰۰_ساله_شاهنشاهی_ایران</ref>
 
خط ۴۲۹:
* «حالت مردی را داشت که یک عمر عاشق زنی بوده، همه چیز را برای آن زن گذاشته و بعد احساس کرده که آن زن دیگر به او مهری ندارد و به او وفادار نیست.»
** ''[[آنتونی پارسونز]]''
* «فکر می‌کنم شخصیت شاه به هرحال یکی از مهمترین شخصیت‌های منطقه در قرن بیستم بوده استبوده‌است. سقوط او بدون شک آغاز یک حرکت و تغییر بسیار بسیار مهم در تمام منطقه بوده است،بوده‌است، یعنی آغاز اسلام به اصطلاح رادیکال سیاسی، ایجاد جمهوری اسلامی و پیامدهای دیگری که واقعاً کل جغرافیای سیاسی منطقه را تغییر داد. به همین خاطر احساس من این بود و هست که شناخت شاه در واقع شرط بسیار مهمی برای شناخت بلایی است که بر سر ایران در سی و چند سال اخیر آمده و شناخت تحولاتی است که در منطقه اتفاق افتاده و می‌افتد.».
** ''[[عباس میلانی]]''<ref>http://persian.aawsat.com/2013/08/article4510</ref>
* «ریشه‌های انقلاب، یعنی علت اینکه انقلاب به این شکل متحقق شد، ریشه در تغییرات مثبت و تغییرات منفی و سیاست‌های درست و سیاست‌های نادرستی داشت که شاه اتخاذ کرد، یعنی اگر شاه سیاست‌های متفاوتی اتخاذ می‌کرد، چه بسا که ما انقلاب اسلامی نمی‌داشتیم و مقاومتی که در سی و چند سال اخیر علیه جمهوری اسلامی شده، مقاومتی که جنبش زنان به عنوان پیش قراول جنبش دموکراتیک علیه استبداد مذهبی کرده، مقاومتی که طبقه متوسط کرده، مقاومتی که دانشجویان و شهرنشین‌ها کردند، همه اینها در واقع ریشه در همان مقاومت‌ها و تحولاتی دارد که در دو دهه آخر دوران شاه آغاز شد. آن کنش‌ها، آن تلاش‌ها برای ایجاد یک جامعه آزادتر و دموکراتیک‌تر، متأسفانه به یک استبداد مذهبی انجامید ولی آن نیروها کماکان به جای خود هستند و سعی می‌کنند که این امید محقق نشده دموکراسی را در ایران محقق کنند.».
خط ۴۴۱:
* «در انقلاب تنها راس فروریخت و بقیه آن سالم ماند. آنچه که بود نارضایتی گسترده از شاه و حلقه اطرافیان وی بود. اما آنچه که مهم بود این بود که شاه نخواسته بود این نارضایتی را ببیند… اگر شاه عزم و اراده خود برای مقاومت را از دست نداده بود انقلاب به پیروزی نمی‌رسید. حتی می‌توانست در ۲۲ بهمن هم جلوی انقلاب را بگیرد.»
** ''[[صادق زیباکلام]]''<ref><nowiki>http://tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/288/0/زیباکلام:.شاه.سال.۴۲.سقوط.کرد.نه.۵۷.html</nowiki></ref>
* «خیلی واضح بود که شاه گرفتار مصدق شده بود. مصدق کسی که قیام کرد تا کشورش را آزاد کند و انحصارهای که در آنجا بود حذف کند. مصدق کسی بود که قیام کرد که نفوذِ بیگانگان را حذف کند. مصدق کسی که یک انقلاب را در ایران برای ملّت ایران رهبری کرد، مصدق کسی که شاه توانست با همکاری استعمار، بر او و بر قیامش چیره شود. شبحِ او همواره در برابرِ شاه در هر زمان می‌ایستاد … گرفتاری مصدّق این بود که شاهِ ایران را از اینکه همواره خود را درونِ نفوذِ بیگانه قرار دهد، دور کند؛ و اگر شاهِ ایران خود را به ثمنِ بخس فروخت، امّا ممکن نیست ملّتِ ایران خود را به طلا و یا به همهٔ گنج‌های دنیا بفروشد.»
** ''[[جمال عبدالناصر]]'' ۲۶/۰۷/۱۹۶۰<ref>http://nasser.bibalex.org/Speeches/browser.aspx?SID=914&lang=ar</ref>
* «رفتن شاه، پیروزی نیست بلکه طلیعه پیروزی است؛ و البته این طلیعه را من به ملت ایران تبریک عرض می‌کنم؛ و باید توجه داشته باشند که همان طوری که طلیعه پیروزی است، طلیعه خلع سلطه اجانب است‏.»
خط ۴۴۷:
* «اگر شاه به نصایح روحانیون توجه کرده بود و خدمت به این ملت کرده بود، سقوط نمی‌کرد. لکن خدمت نکرد و [[خیانت]] کرد، و پشتوانه مردمی را از دست داد و وقتی مردم شنیدند رفت، شادی کردند.»
** ''[[سید روح‌الله خمینی]]''<small>(صحیفه امام، ج‏۸، ص: ۸۷)</small>
* «رژیم شاه رژیمی دیکتاتوری است. در این رژیم، آزادی‌های فردی پایمال و انتخابات واقعی و مطبوعات و احزاب از میان برده شده‌اند. نمایندگان را شاه با نقض قانون اساسی تحمیل می‌کند. انعقاد مجامع سیاسی- مذهبی ممنوع است. استقلال قضایی و آزادی فرهنگی به هیچ وجه وجود ندارد. شاه قوای سه‌گانه را غصب کرده استکرده‌است و یک حزب واحد ایجاد نموده استنموده‌است. از این بدتر، پیوستن به این حزب را اجباری کرده استکرده‌است و از متخلفان انتقام می‌گیرد.»
** ''[[سید روح‌الله خمینی]]'' <small>در مصاحبه با لوسین ژرژ، روزنامه لوموند، ۶ مه ۱۹۷۸ م. (۱۶/۲/۱۳۵۷)</small><ref>http://www.imam-khomeini.ir/fa/n22261/سرویس_های_اطلاع_رسانی/تاریخ/نخستین_مصاحبه_مطبوعاتی_امام_خمینی_س_</ref>
* «من مخالف شاه هستم؛ درست به دلیل آنکه سیاست وی که وابسته به قدرت‌های خارجی است، پیشرفت مردم را در معرض خطر قرار می‌دهد. هنگامی که شاه ادعا می‌کند که ایران را به مرز «تمدن بزرگ» می‌رساند، دروغ می‌گوید و این مطلب را بهانه قرار داده استداده‌است
** ''[[سید روح‌الله خمینی]]'' <small>در مصاحبه با لوسین ژرژ، روزنامه لوموند، ۶ مه ۱۹۷۸ م. (۱۶/۲/۱۳۵۷)</small><ref>http://www.imam-khomeini.ir/fa/n22261/سرویس_های_اطلاع_رسانی/تاریخ/نخستین_مصاحبه_مطبوعاتی_امام_خمینی_س_</ref>
* «در خصوص زنان، اسلام هیچ‌گاه مخالف آزادی آنان نبوده است،نبوده‌است، بر عکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شی ء مخالفت کرده استکرده‌است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده استداده‌است. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند؛ اما رژیم شاه است که با غرق کردن آنها در امور خلاف اخلاق، می‌کوشد تا مانع آن شود که زنان آزاد باشند. اسلام شدیداً معترض به این امر است. رژیمْ آزادی زن را البته نظیر آزادی مرد از میان برده و پایمال ساخته استساخته‌است. زنان مانند مردان زندانهای ایران را پر کرده‌اند. در اینجاست که آزادی آنها در معرض تهدید و در خطر قرار گرفته استگرفته‌است. ما می‌خواهیم که زنان را از فساد، که آنان را تهدید می‌کند، آزاد سازیم.»
** ''[[سید روح‌الله خمینی]]'' <small>در مصاحبه با لوسین ژرژ، روزنامه لوموند، ۶ مه ۱۹۷۸ م. (۱۶/۲/۱۳۵۷)</small><ref>http://www.imam-khomeini.ir/fa/n22261/سرویس_های_اطلاع_رسانی/تاریخ/نخستین_مصاحبه_مطبوعاتی_امام_خمینی_س_</ref>
* «ما مخالف پدر شاه بودیم و مخالف شاه فعلی و مخالف همه سلسله‌اش هستیم؛ زیرا مردم ایران آن را نمی‌خواهند.»
خط ۴۶۱:
* «آقا! من به شما نصیحت می‌کنم؛ '''ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت می‌کنم؛''' دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند می‌کنند تو را، '''من میل ندارم که یک روز اگر بخواهد تو بروی، همه شکر کنند''' .... اگر دیکته می‌دهند دستت و می‌گویند بخوان، در اطرافش فکر کن '''نصیحت مرا بشنو''' .... ربط ما بین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت می‌گوید: از اسرائیل حرف نزنید… مگر شاه اسرائیلی است؟»
** ''[[سید روح‌الله خمینی]]''<ref>http://www.imam-khomeini.ir/fa/k1/سرویس_های_اطلاع_رسانی/s9/تاریخ/n2476/آقا!_من_به_شما_نصیحت_می_کنم؛_ای_آقای_شاه!_ای_جناب_شاه!</ref>
* «به موجب قوانین بین‌المللی و اسلامی، اگر شاه از یک کشور دیگر تقاضای پناهندگی سیاسی کرده بود، این کشور حق نداشت شاه را پس بدهد، لکن چون شاه مخلوع تقاضای پناهندگی نکرده است،نکرده‌است، ایران کاملاً حق دارد استرداد او را مطالبه کند و بخواهد کلیه ثروت او به ایران انتقال پیدا کند، زیرا آنچه شاه دارد متعلق به ملت ایران است و لاغیر. در حال حاضر شاه یک دزد است که به موجب قوانین اسلامی، باید دست او را قطع کرد، زیرا او در شرایطی بود که می‌توانست دزدی نکند و کرده استکرده‌است
** ''[[معمر قذافی]]''<ref>http://passionofanna.wordpress.com/2011/11/10/گفت-و-گوی-تاریخی-منصور-تاراجی-با-قدافی/</ref>
* «اگر شاه می‌دانست اسدالله علم بعدها در آینده می‌خواهد چنین خاطراتی را بنویسد، دستش را قطع می‌کرد!»
خط ۴۶۷:
* «من بر جنازه شاه نماز خواندم و پشیمان نیستم. شاه انسان مسلمانی بود و نماز خواندن بر جنازه مسلمان هیچ گونه اشکال شرعی ندارد… من کار اشتباه یا خلاف شرعی انجام ندادم و شاه تا زمان فوت انسانی مسلمان بود، در ضمن خود آیت الله خمینی فتوایی دارد مبنی بر اینکه نماز خواندن بر جنازه مسلمان حتی اگر گناهکار هم باشد اشکالی ندارد»
** ''[[سید طالب رفاعی]]''<ref>http://www.jamnews.ir/detail/News/113980</ref><ref>http://tarikhirani.ir/fa/news/30/bodyView/4542/0/طالب.الرفاعی:.من.شاه.را.دفن.کردم.html</ref>
* «عظمت [[صنایع دفاعی ایران|قدرت نظامی ایران]] گرچه برای هر ایرانی غرورانگیز است لیکن شگفت‌آور نیست زیرا با موقعیت جهانی که کشور ما تحت رهبری‌های شاهنشاه گرانقدرمان به دست آورده است،آورده‌است، جز وجود ایرانی نیرومند و قدرتمند نمی‌توان آن تصور و یا قبول نمود.»
** ''[[ویدا داودی]]''<ref>{{یادکرد وب | نشانی = http://www.ical.ir/index.php?option=com_mashrooh&view=session&id=24649&Itemid=38409.pdf| عنوان =مشروح مذاکرات > مجلس شورای ملی > دوره بیست و چهار > جلسه هفتاد و دو| تاریخ = ۲۵/۳/۱۳۵۵ش | ناشر = [[مجلس ایران|مجلس شورای ملی]]، دورهٔ ۲۴ جلسه ۷۲}}</ref>
* «او مردی کامل، لجوج و سازش‌ناپذیر بود و نسبت به آنچه برای مقام و موقعیت خود او و کشور بی‌تعارف باشد، حساسیت نشان می‌داد.»