احمد شاملو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳۰:
'''** [[سعید پورعظیمی]]:
{{گفتاورد|«دستاوردهای زبانی، ترفندهای شاعرانه، اسلوب ترکیب کلام و موسیقی حاصل از همنشینیِ ساحرانۀ کلماتِ سخته و رشکانگیزش علاوه بر نبوغ ذاتی، حاصل سالها ممارست در آموختن خمّ و چمّ زبانی بود که عاشقانه دوستش میداشت و «ناموس » خود تلقی می کرد... شاملو جانِ ستیزهگر داشت. تمام آنچه از او شخصیتی یکّه برآورد در ذاتِ سرکش اوست. شاعرِ معترضِ مخالفخوان در همهچیز و همهکس با دیدۀ تردید مینگریست و شالودۀ فکریاش بر نفی و انکار استوار بود... او در دلِ یک موقعیت تاریخیِ ویژه زیست که با روحیاتش سخت سازگار بود و شعرش را با رویکرد سیاسیاش آمیخته کرد... شاملو به خلاف بسیاری از معاصرانش توانست دورهای طولانی در اوج بماند. شعرهای پایانیِ او که حاصل تسلط عمیقش به زبان فارسی بود، نه چنان که به تکرار گفته و نوشتهاند «دشوار» است و نه «فلسفی»، شعرش هیچگاه فلسفی نبود... محبوبیت رشکانگیزش بهتنهایی نه مرهونِ شعرش بود، نه روزنامهنگاریاش، نه ترجمههایش، نه کار بزرگش در کتاب کوچه و نه جایگاهش در مقام پرچمدار روشنفکریِ معترض ایران؛ او آمیزهای از همۀ اینها و چیزی بیشتر بود. سیمای باشکوه و منحصربهفردش نیز در این محبوبیت مؤثر افتاد، همچنانکه صدای پُرطنین و سیگارسوختهاش جماعتی انبوه را شیفتۀ خود کرد؛ حتی رگبار بیامان توهین و اتهام از طرف رقیبان و مخالفانش پرّ کاهی از ابهت او کم نکرد و از قضا به محبوبیت افسانهایاش افزود. او همواره یک جستوجوگر و آزمونگر باقی ماند. پاسداشتِ کرامت و ارزشهای انسانی، هرگز خسته نشدن و به قلّههای فتحشده بسندهنکردن شاید بزرگترین آموزه و میراث او باشد.»}}
<ref>من بامدادم سرانجام، صص ۲۰-۲۵ مقدمه. |