احمد شاملو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Azadh1360 (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Azadh1360 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۹:
 
* «شعر فروغ معجزه است، غیرقابل تقلید است و البته زنانه.»<ref> سعید پورعظیمی، بام بلند هم‌چراغی، تهران، انتشارات هرمس، ۱۳۹۶، ص ۱۳۶.</ref>
 
 
 
سطر ۱۲۳ ⟵ ۱۲۲:
** <small> ''[[جواد مجابی]] مؤلف کتاب «شناخت‌نامهٔ شاملو» به‌مناسبت بزرگداشت احمد شاملو در لندن''</small>
* «شعر منثور یا سپید که هنوز هم فقط و فقط در شاملو و کارهای او قابل مطالعه‌است، شعری است که می‌کوشد موسیقی بیرون شعر را به‌یک سوی نهد و چندان از موسیقی معنوی و گاه موسیقی کناری کمک بگیرد که ضعف خود را از لحاظ نداشتن موسیقی بیرونی، جبران کند. اما از توفیق این‌گونه شعر، به جز در کارهای درخشانی از احمد شاملو، هنوز مورد تردید است.»
 
** <small>''[[محمدرضا شفیعی کدکنی]]، به نقل از ماهنامه حافظ، شماره یک/ فروردین ۱۳۸۳''</small>
* «دستاوردهای زبانی، ترفندهای شاعرانه، اسلوب ترکیب کلام و موسیقی حاصل از هم‌نشینیِ ساحرانۀ کلماتِ سخته و رشک‌انگیزش علاوه بر نبوغ ذاتی، حاصل سال‌ها ممارست در آموختن خمّ و چمّ زبانی بود که عاشقانه دوستش می‌داشت و «ناموس » خود تلقی می کرد... شاملو جانِ ستیزه‌گر داشت. تمام آنچه از او شخصیتی یکّه برآورد در ذاتِ سرکش اوست. شاعرِ معترضِ مخالف‌خوان در همه‌چیز و همه‌کس با دیدۀ تردید می‌نگریست و شالودۀ فکری‌اش بر نفی و انکار استوار بود... او در دلِ یک موقعیت تاریخیِ ویژه زیست که با روحیاتش سخت سازگار بود و شعرش را با رویکرد سیاسی‌اش آمیخته کرد... شاملو به خلاف بسیاری از معاصرانش توانست دوره‌ای طولانی در اوج بماند. شعرهای پایانیِ او که حاصل تسلط عمیقش به زبان فارسی بود، نه چنان که به تکرار گفته و نوشته‌اند
* «من اصلاً با شاملو آشنایی نداشتم و اگر هم اختلاف نظر دارم به خاطر حرکت‌ها و حرف‌هایی بود که می‌کرد و می‌زد [...] مثلاً آقای [[محمود اعتمادزاده|اعتمادزاده]] «دن آرام» را برداشته بود ترجمه کرده بود بعد آقای شاملو برمی‌دارد و این را بازنویسی می‌کند، آخر تو که نه انگلیسی می‌دانستی نه فرانسه و نه روسی می‌دانستی برداشته‌ای ترجمه این آدم را جلوی خودت گذاشته‌ای و بازنویسی می‌کنی شاید آقای اعتمادزاده غلط ترجمه کرده باشد اگر این‌طور باشد تو چه چیزی داری بگویی [...] عین همین اتفاق برای «[[w:حماسه گیلگمش|گیل گمش]]» [[w:داوود منشی‌زاده|دکتر منشی‌زاده]] افتاد آن فارسی که دکتر منشی‌زاده برای گیل گمش به کار برد فارسی فوق‌العاده و درجه اولی است شاملو می‌گفت: این بد است و چون اصل آن را گیر نیاوردم آمدم همین را بازنویسی کردم.»<ref>''[http://www.shahrvandemrouz.com/content/6264/default.aspx شهروند امروز]''، ۱۶ دی ۱۳۸۶</ref>
«دشوار» است و نه «فلسفی»، شعرش هیچگاه فلسفی نبود...
** <small>''[[ابراهیم گلستان]] در گفتگو با [[w:مهدی یزدانی‌خرم|مهدی یزدانی‌خرم]]''</small>
 
محبوبیت رشک‌انگیزش به‌تنهایی نه مرهونِ شعرش بود، نه روزنامه‌نگاری‌اش، نه ترجمه‌هایش، نه کار بزرگش در کتاب کوچه و نه جایگاهش در مقام پرچمدار روشنفکریِ معترض ایران؛ او آمیزه‌ای از همۀ این‌ها و چیزی بیشتر بود. سیمای باشکوه و منحصربه‌فردش نیز در این محبوبیت مؤثر افتاد، همچنان‌که صدای پُرطنین و سیگارسوخته‌اش جماعتی انبوه را شیفتۀ خود کرد؛ حتی رگبار بی‌امان توهین و اتهام از طرف رقیبان و مخالفانش پرّ کاهی از ابهت او کم نکرد و از قضا به محبوبیت افسانه‌ای‌اش افزود. او همواره یک جست‌وجوگر و آزمونگر باقی ماند. پاسداشتِ کرامت و ارزش‌های انسانی، هرگز خسته نشدن و به قلّه‌های فتح‌شده بسنده‌نکردن شاید بزرگترین آموزه و میراث او باشد.»
** <small>''[[سعید پورعظیمی]]، من بامدادم سرانجام، تهران، انتشارات هرمس، ۱۳۹۶، ص ۱۳۶.''</small>
 
* [[منوچهر آتشی]]، شاعر و منتقد، در بارهٔ نگاه شاملو به تودهٔ مردم می‌نویسد: «می‌گویم کشوری به ازهم گسیختگی، بزرگی و پهناوری ایران جای [[جنگ]] چریکی نیست. این کشور آن قدر بزرگ است که اگر یک چریک زد به کوه باید آن‌قدر همان‌جا بماند تا بمیرد و تازه چریک‌های ما [[روشنفکر|روشنفکرانی]] بودند که هیچ چیز از زندگی مردم واقعی نمی‌دانستند و [[انقلاب]]‌ها نشان داده‌است آن‌ها که فرار کردند از میدان روشنفکران بودند و هرکس که مقابل هجوم ماند و [[انقلاب]] را به پیش برد توده مردم بودند. اما نگاه شاملو به توده مردم این است که مردم همان بقال‌ها و دوغ‌فروش‌های سرگذر هستند و این‌ها [[شعر]] مرا نمی‌فهمند و یک [[روشنفکر]] باید این را به آن‌ها بفهماند. به نظر شما این توهین به مردم نیست»؟
** ''[[منوچهر آتشی]]، گفت وگو با عنوان: وظیفه شعر عوض کردن جهان نیست در روزنامه شرق، دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۳، صفحه ادبیات'' [http://www.sharghnewspaper.com/831014/html/litera.htm]