انوره دو بالزاک: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز added Category:منتقدان ادبی فرانسوی using HotCat |
|||
خط ۱:
'''[[W:انوره دو بالزاک|انوره دو بالزاک]]'''، نویسنده فرانسوی. زادروز: ([[W:۱۷۹۹ (میلادی)|۱۷۹۹]] - [[W:۱۸۵۰ (میلادی)|۱۸۵۰ میلادی]])،
== دارای منبع ==▼
▲== دارای منبع ==
=== اوژنی گرانده ===
* «[[زندگی]] آدم خسیس عبارت از به [[کار]] گرفتن دائمی قدرت در جهت منافع شخصی میباشد. او فقط متکی به
▲* «تمام زنها حتی سادهترینشان میدانند چگونه با مکر و حیله به هدف خود دست یابند.»
▲* «[[زندگی]] آدم خسیس عبارت از به [[کار]] گرفتن دائمی قدرت در جهت منافع شخصی میباشد. او فقط متکی به دو اصل سودجویی و نفسپرستی است.»
▲* «غذای مرد خسیس تشکیل شده از پول و حقارت.»
▲* «گرسنگی، [[گرگ]] را از جنگل به در میکند.»
=== باباگوریو ===
* «یکی از امتیازات پاریس، این شهر خوب در این است که بدون کمترین
* «
▲* «یکی از امتیازات پاریس، این شهر خوب در این است که بدون کمترین جلب توجه دیگران، میتوان در این شهر متولد شد، [[زندگی]] کرد و به جهان دیگر رفت.»
▲* « این در طبیعت زنهاست که ثابت کنند ، هر چیز محال ، ممکن الوقوع است و اتفاقات را با گمان و حدس قبلی از بین ببرند .»
=== چرم ساغری ===
سطر ۲۷ ⟵ ۲۲:
=== دختر حوا ===
* «آنقدر سرت را بالا میگیری که دیگر نتوانی کلاهت را روی سرت بگذاری.»
=== زنبق دره ===
سطر ۳۷ ⟵ ۳۲:
== واپسین سخن ==
* «هشت روز در آتش تب سوختن! میتوانستم در این مدت یک [[کتاب]] بنویسم. آری!
** ''آخرین کلمات، ۱۸ اوت ۱۸۵۰، دکتر بیانشون یکی از قهرمانان داستانهای اوست.''
== بدون منبع ==
▲* «اتلاف وقت ، گرانبهاترین خرجها است.»
* «استهزا، فرزند نادانیست. ما چیزهایی را به
* «ایدهها [[سرمایهداری|سرمایهای]] هستند که فقط وقتی به دست افراد باقریحه و نابغه میافتند، مفید واقع میشوند.»
▲* «استعداد بزرگ بدون اراده بزرگ وجود ندارد.»
* «به محض اینکه خانمها شوهرشان را [[خر]] کردند، به وی تلقین میکنند که او یک [[شیر]] به تمام معناست.»
▲* «استهزا، فرزند نادانیست. ما چیزهایی را به باد تمسخر میگیریم که کاملأ در بارهٔ چگونگی آنها بیاطلاعیم.»
* «تنها یک امید و یک هدف همگی ما را تحت تسلط خود درآورده
▲* «ایدهها [[سرمایهداری|سرمایهای]] هستند که فقط وقتی به دست افراد باقریحه و نابغه میافتند، مفید واقع میشوند.»
* «حساسیت، [[عشق]]، تحمل و فداکاری، [[زندگی]] زن را تشکیل میدهد.»
▲* «برای خوشبخت زیستن شرایط مهمی لازم نیست بلکه این قدرت روحی است که سبب خوشبختی ما میگردد.»
▲* «به محض اینکه خانمها شوهرشان را [[خر]] کردند، به وی تلقین میکنند که او یک [[شیر]] به تمام معناست.»
* «زن قبل از وقوع درد و غم، از آن میترسد ولی پس از وقوع آن با کمال تحمل و بردباری مقاوت میکند و به
▲* «به همان شدتی که بقال به کاسبی ذوق دارد، [[هنر|هنرمند]] از معامله بیزار است.»
* «[[ازدواج
▲* «تنها یک امید و یک هدف همگی ما را تحت تسلط خود درآورده است و آن این است که هرطور شده خود را به بهشت تجملی و بیهودگی و لذت برسانیم و به خاطر آن روح را بکشیم و جسم را خوار کنیم.»
▲* «حسادت احمقانهترین رذایل است، زیرا بهکسی منفعتی نمیرساند.»
* «گاهی در [[زندگی]] روزهایی میرسد که باید فرصت را غنیمت بدانید و از آن فایده زیاد ببرید، نه اینکه کوتاهبین باشید و از فرصت استفاده نکنید.»
* «
* «نابغه کسی است که پیوسته افکارش را از قوه به
* «وقتی که زنان [[دوستی|
▲* «خانه بدون زن عفیف، گورستان است.»
* «هیچگاه در [[زندگی]] نمیتوانید [[دوستی|محبتی]] بهتر، بیپیرایهتر و واقعیتر از محبت [[مادر]] خود بیابید.»
▲* «در دنیا هیچ چیز بهاندازه بدبختی کامل نیست.»
▲* «[[دوستی|دوست]]داشتن بدون [[امید]] باز هم یک خوشبختی است.»
▲* «زن قبل از وقوع درد و غم، از آن میترسد ولی پس از وقوع آن با کمال تحمل و بردباری مقاوت میکند و به همین جهت است که زنها برای پرستاری بیماران به مراتب بهتر و بردبارترند.»
▲* «سنت در [[هنر]] بهمنزله [[کتاب]] الفباست، اما جز این ارزشی ندارد.»
▲* «[[ازدواج|ازدواجهای]] غیرمتناسب مانند پارچههای ابریشمی و پشمی است که سرانجام ابریشم، پشم را قطع خواهد کرد.»
▲* «[[عشق]] سپیدهدم [[ازدواج]] است و ازدواج شامگاه عشق.»
▲* «کمال زن در مادری است، زنی که [[مادر]] نیست موجود ناقصی است.»
▲* «گاهی در [[زندگی]] روزهایی میرسد که باید فرصت را غنیمت بدانید و از آن فایده زیاد ببرید، نه اینکه کوتاهبین باشید و از فرصت استفاده نکنید.»
▲* «نابغه کسی است که پیوسته افکارش را از قوه به فعل آورد ولی نابغه واقعی کسی است که از مداومت خودداری کند، زیرا خلاقیت ابدی مخصوص پروردگار است.»
▲* «وقتی که زنان [[دوستی|دوست]]مان میدارند مارا از هر لحاظ به دیده عقل مینگرند، حتی جنایاتمان را. ولی وقتی که علاقهای به ما نداشته باشند، حتی ارزشی برای فضایلمان هم قایل نمیشوند.»
▲* «هیچگاه در [[زندگی]] نمیتوانید [[دوستی|محبتی]] بهتر، بیپیرایهتر و واقعیتر از محبت [[مادر]] خود بیابید.»
* «یک [[بوسه]] کافی است که گناهی محسوب شود.»
==
* «قرن نوزدهم، آنطور که ما میشناسیم، در مجموع اختراع بالزاک است.»
** ''[[اسکار وایلد]]''
|