مقصود فراستخواه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemi (بحث | مشارکت‌ها)
Fatemi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴:
* بگذارید چراغ علم ورزی روشن بماند تا بتوانیم در روشنی آن پی آواز حقیقتی بدویم. تحقیق به همین دلیل از نظر من نه تنها کنش معرفتی وعلمی است، عملی اخلاقی نیز هست.<ref>http://agahbookshop.com/p-27865--gtm.aspx</ref>
* ایدئولوژی؛ معرفتی است مخدوش که بیش از اندازه مسحورکننده است چون با صدایی بلند، دعوی کلیّت آن هم به شکل منسجم را دارد.<ref>http://sharghdaily.ir/News/97927/مقصود-فراستخواه:-پرسش-از-نهاد-دانشگاه</ref>
* ما جز به تماس ومراوده با موجودات نمی‌توانیم حسّی اصیل نسبت به کل وجود پیدا بکنیم. معنای غایی بنا به سرشت خویش تنها در متن تجربهٔ زیست می‌تواند برای ما ظاهر می‌شود. در دوست داشتن، در عشق ودر غمخواری یکدیگر است که وحدت هستی را می‌بینیم. پیشرفت مادی وکارایی و حتی نوآوری‌های صرفاً فنی ومادی کافی نیست باید دید که شادی چه می‌شود، آرامش و معناها چه می‌شود؟ آیا انسانها فرصتهای برابری برای توجه کردن به نیازهای عمیقتر وجودی خویش پیدا می‌کنند رقابت، دنیای ما را خونین ساخته است، آشکار ونهان در جنگ ایم. باید به اقیانوس آبی به جای اقیانوس سرخ خونین اندیشید. به جای اینکه سهم خود را از کیک افزایش بدهیم باید بکوشیم مجموع کیک، بزرگ بشود ما در وسایل دستیابی به هدفهای حقیر مادی خویش نوآوری می‌کنیم اما در خود اهداف و ارزشهای حیات بشری کمتر اکتشاف تازه و شهود و نوآوری می‌شود. این جهان به همان اندازه که در اطلاعات غرق می‌شود از فقر معنا رنج می‌برد. مشکل ما چه بسا این نیست که اطلاعات نداریم بلکه مسئله بیشتر این است که نمی‌توانیم به آنها توجه کنیم و بعد به آنها معنا بدهیم. مردمان می‌خواهند چه کنند وچه فرداهایی را ترجیح می‌دهند؟ کار کمتر و مصرف بیشتر؟ کار بیشتر برای مصرف بیشتر؟ کار بیشتر با کمترین منابع؟ یا کار باندازه و رفتار معقول با منابع تا بتوانیم قدری هم به امور مهمتر دیگرخویش بپردازیم؟ هر پدیداری در عالم و آدم، می­تواند یک علامت و در عین حال یک فریب باشد. یک آیه ونشانه یا یک پرده (مایا). هر امری در این جهان می‌تواند برای ما به جای اینکه روزنه‌ای و پنجره‌ای و پلی باشد، یک دیوار و یک حجاب حاجز شود.<ref>https://telegram.me/mfarasatkhah</ref>
* رسالت مرکزی دانشگاه اجتماعی‌سازی علم است؛ نه تجاری‌سازی علم. نقد و روشنگری اجتماعی است نه سرمایه‌داری دانشگاهی، کارآفرینی اجتماعی است تا کارآفرینی اقتصادی. مسوولیت دانشگاه آزادسازی دانش و عمومی سازی آن است، اثربخشی اجتماعی دانش و دموکراتیزه کردن علم به عنوان یک دارایی مهم انسانی و عمومی است. [[اخلاق]] رسمی چیزی است که از جامعه و نهادها و گفتمان‌ها به ما می‌رسد وچندان نفوذ ومعنایی ندارد. اما اخلاقیات، نوعی ادراک اخلاقی، تجربه اخلاقی و عمل اخلاقیِ شخصی است. کردار آزادانه و خودآگاه شخصی ما و تکنولوژی نفس است. اینکه چگونه آزادانه و با خودآگاهی بکوشیم تا در حیطه امکان‌ها دلخواهانه رفتار نکنیم بلکه دست به انتخاب‌های اخلاقی بزنیم وخود را توسعه شخصی بدهیم.<ref>http://sharghdaily.ir/News/92823/مسئولیت-اجتماعی-علم-و-مسئله-آپاراتوس</ref>
* داستان ما با فناوری واز جمله فناوری‌های نوین یاددهی ویادگیری، قصه علاءالدین و چراغ جادو شده است. ما با اختراع خویش، در انکشاف هستی شرکت می‌کنیم. تکنیک برای» تکمیل طبیعت «بود ولی در دوره جدید جای خود را داد به تکنیکِ «تعرض بر طبیعت «آخرین خودروهای خارجی که حاصل پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌های دنیاست در خیابانهای شهرما تردد می‌کنند اما نمی‌دانیم با اتومبیل چگونه رفتار بکنیم. ذهن و آگاهی ما ممکن است سخت مرعوب سیطرة تکنولوژی بشود وبا او عمدتاً مصرف گرایانه و بازیگوشانه رفتار کنیم.<ref>http://www.sbu.ac.ir/Lists/News/DispForm.aspx?ID=17286&ContentTypeId=0x0100D80345C61483F740BB928C3181B18A5E</ref>