خیابان بوتیک‌های تاریک (رمان): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲:
 
== گفتاوردها ==
* «من هیچم. هیچ، جز نیم رخ رنگ پریده‌ای در تراس یک کافهٔ غروب زده.»<ref>پاتریک مودیانو، خیابان بوتیک‌های تاریک، ترجمهٔ ساسان تبسمی، انتشارات افراز، ۱۳۹۴.</ref>
* «آیا حیات ما نیز به همان سرعت این اندوه کودکانه در دل غروب ناپدید می‌شود؟»
* «این دنیایی که من می‌بینم، همه چیز بین آدم‌هایش، اتفاق افتادنی ست و هیچ ” هرگزی ” در موردشان مثال زدنی نیست!»
* «نیس، شهر ارواح و اشباح است، ولی من امیدوارم به سرعت تبدیل به یکی از آن‌ها نشوم.»
* «حق با تو بود وقتی به من گفتی که در زندگی، این آینده نیست که مهم‌تر به حساب می‌آید، بلکه گذشته‌است.»
* «هات همیشه می‌گفت که، درنهایت، همهٔ ما افراد کنار ساحل هستیم و شن و ماسه --من عین کلماتش را نقل می‌کنم-- جای قدم‌هایمان را فقط برای لحظاتی روی خود نگه می‌دارد.»
* «میدانگاهی موزهٔ هنرهای مدرن را طی کردیم و روی پله‌ها نشستیم. برای من تنها گواه هستی و [[زندگی]]، دیدن عبور اتومبیل‌ها، آن پایین و در امتداد خیابان نیویورک بود. جز این چشم‌انداز، همه چیز در اطراف ما خلوت و منجمد به نظر می‌آمد. حتی منظرهٔ برج ایفل در آن سوی رود سن؛ برج ایفل که همیشه مظهر استحکام و برانگیزندهٔ حس اطمینان همگان بود به توده‌ای [[آهن]] سوخته و تیره رنگ شبیه بود. [[آدم]] اینجا نفس خوبی فرو می بره. چه باد سبک و دل چسبی!»
** ''خیابان بوتیک‌های خاموش''
 
== جستارهای وابسته ==