حباب شیشه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
Wikimostafa (بحث | مشارکتها) جز ←گفتاوردها: ن |
||
خط ۲:
== گفتاوردها ==
* «آن روز بعد از ظهر مادرم آن گلها را برایم آورده بود. گفته بودم: " برای مراسم تدفینم
* «به او گفتم که به جهنم معتقدم و گفتم که معدودی از مردم، مثل خودم، قبل از مرگ بایدر جهنم زندگی کنند تا آنچه را بعد از مرگ اتفاق میافتاد جبران کنند، چون بعد از مرگ که دیگر به زنده گی معتقد نبودند؛ و هر کس به هر چه معتقد بود بعد از مرگ به سرش میآمد .»
* «میدانستم باید ممنون خانوم گینی باشم، ولی نمیتوانستم احساسی نسبت به او داشته باشم. اگر خانم گینی یک بلیت دو سرهٔ اروپا هم به من میداد، یا یک بلیت سفر دور دنیا، باز هم کمترین تفاوتی نمیکرد، زیرا هر کجا که نشسته بودم – روی عرشهٔ یک کشتی یا یک کافهٔ خیابانی در پاریس یا بانکوک – همچنان زیر همان حباب شیشه نشسته بودم و توی همان هوای ترشیدهٔ خودم میجوشیدم .»
|