حباب شیشه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۳:
::به نظر من همه شان به شدت کسل و دلمرده بودند. روی تراس آفتابگیر دیدمشان، خمیازه می‌کشیدند و ناخنهایشان را لاک می‌زدند و سعی می‌کردند آفتابسوختگی پوستشان را حفظ کنند؛ و واقعاً حوصله شان سر رفته بود. با یکی از آنها صحبت کردم، او از قایق سواری، از پرواز با هواپیما، از اسکی در کوه‌های سوئیس در تعطیلات کریسمس و از مردان برزیلی، از همه و همه حوصله اش سر رفته بود.
::این طور دخترها حال مرا به هم می‌زنند. آنقدر حسودیم می‌شود که نمی‌توانم حرف بزنم. نوزده سال دارم، و آن وقت حتی پایم را از نیو انگلند بیرون نگذاشته‌ام، جز این سفر نیویورک. این اولین و بزرگترین فرصت زنده گی ام بود. آن وقت نشسته بودم و می‌گذاشتم مثل آبی که از لابه لای انگشتانم می‌ریزد، هدر برود.
 
== جستارهای وابسته ==
* [[سیلویا پلات]]
 
== منابع ==