رومن گاری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳:
== گفتاوردها ==
=== زندگی در پیش رو ===
{{اصلی|زندگی در پیش رو}}
جوانکهایی را میشناسم که خودشان را با انواع کثافتها مشغول میکنند. اما من برای خوشی و شادی، حاضر نیستم کون زندگی را بلیسم. باهاش تعارفی ندارم. گور پدرش کرده.<ref>رومن گاری ترجمهٔ لیلی گلستان صفحهٔ ۸۳</ref>
سطر ۲۲ ⟵ ۲۳:
=== خداحافظ گری کوپر ===
{{اصلی|خداحافظ گاری کوپر}}
* «یکی از آن بلیطهای راه آهن را خریده بود که اگر پولش را به دلار پرداخته باشی میتوانی هرقدر دلت خواست به هر قطاری سوار شوی و در اروپا به هر کجا که خواستی تشریف ببری. طرف به قدری [[قطار]] عوض کرده بود که مخش معیوب شده بود. آخر میخواست بلیطش حرام نشود. آنقدر خط عوض کرده بود که دیگر نمیتوانست یک جا آرام بگیرد. اگر ''باگ''، که همیشه در شاشگاه راه آهن زوریخ پلاس بود، او را آنجا ندیده بود یارو باز سوار قطار شده و به حرکت خود ادامه داده بود. آن قدر میرفت و میرفت که عاقبت مجبود میشدند به ضرب تیر متوقفش کنند. فهمیده بود که چند هفته بیشتر از مدت اعتبار بلیطش باقی نمانده و همین [[دیوانه]]اش کرده بود. از فرط اضطراب داشت غش میکرد و ''باگ'' تا سرحد بیهوشی کتکش زده بود. وگرنه طرف میخواست به قطار سریعالسیری سوار شود و به ونیز برود.»
|