صد سال تنهایی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱:
* «روزی که قرار بشود بشر در کوپهٔ درجه یک سفر کند، ادبیات در واگن کالا، دخل دنیا آمده است…»
* «گذشته دروغی بیش نیست و خاطره بازگشتی ندارد، هر بهاری که میگذرد دیگر بر نمیگردد و حتی شدیدترین و دیوانه کنندهترین عشقها هم حقیقتی ناپایدار است.»
* «جهان چنان تازه بود که بسیاری چیزها هنوز اسمی نداشتند و برای نامیدنشان میبایست با انگشت به آنها اشاره کنی.»
* «هیچ آرمانی در زندگی ارزش این همه سرافکندگی و خفت را ندارد.»
* «مردها چه قدر عجیبند! از یک طرف تمام عمر خود را به جنگ با کشیشها میگذرانند و از طرف دیگر کتاب دعا هدیه میدهند.»
|