ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۲۸۱:
* «در [[سده ۲۰|قرن بیستم]] ایرانی‌ها سه جنبش بزرگ انجام دادند، [[انقلاب مشروطه ایران|مشروطیت]]، [[صنعت نفت ایران|ملی کردن نفت]] و [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران|انقلاب ۵۷]].»
** ''[[ابوالحسن بنی‌صدر]]'' <small>(۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۲۱ شهریور ۱۳۹۵)</small> <ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=625:2016-09-11-19-50-38&catid=13&Itemid=145|عنوان=گفت‌وگوی فرشین کاظمی نیا، امیر کیان پور با ابوالحسن بنی‌صدر: جمهوری علیه انقلاب؟|تاریخ=۲۱ شهریور ۱۳۹۵|اثر=banisadr.org}}</ref>
* «ای دریغا عرصهٔ پاک [[خراسان]] کز شرف/ هست ایران چهر و او خال رخ زیبای او»
** ''[[محمدتقی بهار]]''<ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://ganjoor.net/bahar/divanb/ghasideb/sh28/|عنوان=قصیدهٔ ۲۸|اثر=گنجور}}</ref>
<center>'''پیام ایران'''</center>
{{شعر}}
{{ب|'''به‌هوش باش که ایران تو را پیام دهد'''|'''ترا پیام به صد عز و احترام دهد'''}}
{{ب|'''نسیم صبح که بر سرزمین ما گذرد'''|'''ز خاک پاک نیاکان‌، ترا سلام دهد'''}}
{{ب|وز استخوان نیاکانت برگذشته بود|دم بهار که ازگل به گل پیام دهد}}
{{ب|...'''به کارنامهٔ پیشینیان نگر، بد و خوب'''|''' که تلخ کامیت آرد پدید و کام دهد'''}}
{{ب|ز درس حکمت و آداب رفتگان مگسل|که این گسستگیت خواری مدام دهد}}
{{ب|نگویمت که به ستخوان خاک‌خورده بناز|عظام بالیه کی رتبت عصام دهد}}
{{ب|به‌علم خویش بکن تکیه و به عزم درست|که علم و عزم‌، ترا عزت و مقام دهد}}
{{ب|ولی ز سنت دیرین متاب رخ زیراک|به ملک‌، سنت دیرینه احتشام دهد}}
{{ب|ز درس پارسی و تازی احتراز مکن|که این دو قوت ملی علی‌الدوام دهد}}
{{ب|شعائر پدران و معارف اجداد|حیات و قدرت اقوام را قوام دهد}}
{{ب|مباش غره به تقلید غربیان‌، که به شرق|اگر دهد، هنر شرقی احترام دهد}}
{{ب|تو شرقیئی و به شرق اندرون کمالاتی است|ولی چه سودکه غربت فریب تام دهد}}
{{ب|به‌هر صفت که برآیی برآی و شرقی باش|گرنه دیو به صد قسمت انقسام دهد}}
{{ب|دو چشم‌ مام‌ وطن ز آفتاب و مه‌ سوی ماست|وزین دو دیده به ما کسوت و طعام دهد}}
{{ب|ز چشم مام وطن خون چکد بر این آفاق|که سرخی شفقش جلوه صبح و شام دهد}}
{{م|''[[محمدتقی بهار]]''<ref>{{یادکرد وب| نشانی =http://ganjoor.net/bahar/ghasidebk/sh102/| عنوان = پیام ایران| ناشر =گنجور}}</ref>}}
* «هند و ایران برادران همند/زبدهٔ نسل آریا و جمند//آن‌یکی شیر وآن‌دگر خورشید/نزد مردم به راستی علمند//پارس شیر است و هند خورشید است/پشت بر پشت پاسدار همند.»
** ''[[محمدتقی بهار]]، «هند و ایران» ''<ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://ganjoor.net/bahar/ghasidebk/sh85/|عنوان=هند و ایران|اثر=گنجور}}</ref>
* «فرهنگ عظیم ما با فرهنگ‌های بزرگ دنیا نظیر یونان، هند، مصر و چین، برابری می‌کند و دارای خصوصیات و روانشناختی یک قوم بزرگ است که روانشناسی امروز حداکثر می‌تواند تا لایهٔ چهارم آن را درک کند و لایه‌های ششم و هفتم آن که به تعبیری همان هفت آسمان است، به سهولت قابل دستیابی نیست.»
** ''[[میهن بهرامی]]'' <span style="color:#a1a1a1;"> ۲۸ نوامبر ۲۰۰۰/ ۱ دی ۱۳۸۱؛ «در نشست پژوهشی ـ روانشناسی، مجتمع فرهنگی امام رضا (ع)، مشهد» </span><ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.isna.ir/news/8110-00195/شعر-شاهنامه-حديث-شاهان-نيست-روانشناختي-اساطير-ايراني-است|عنوان=شعر شاهنامه، حدیث شاهان نیست؛ روانشناختی اساطیر ایرانی است|تاریخ=۱ دی ۱۳۸۱ |اثر=ایسنا}}</ref>
سطر ۳۶۶ ⟵ ۳۴۴:
* «خیلی راحت‌طلب شده‌ایم و انگار همه می‌خواهند فقط خوش باشند.»
** ''[[کامبوزیا پرتوی]]'' <small>(۱۸ ژوئن ۲۰۱۶/ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵)</small><ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.sharghdaily.ir/News/95651/مشکل-سینمای-ما-بی‌سوادی-برخی-تهیه‌کنندگان-است|عنوان=مشکل سینمای ما بی‌سوادی برخی تهیه‌کنندگان است |تاریخ=۲۹ خرداد ۱۳۹۵|اثر=روزنامهٔ شرق}}</ref>
<center>'''من این ویران‌سرا را دوست دارم'''</center>
<center> سروده در پی [[w:اشغال ایران در جنگ جهانی دوم|اشغال ایران در جنگ جهانی دوم (۱۹۴۱)]] </center>
{{شعر}}
{{ب|اگر ایران به جز ویران‌سرا نیست|من این ویران‌سرا را دوست دارم}}
{{ب|اگر تاریخِ ما افسانه‌رنگ است|من این افسانه‌ها را دوست دارم}}
{{ب|نوایِ نایِ ما گر جان‌گداز است|من این نای و نوا را دوست دارم}}
{{ب|اگر آب و هوایَش دل‌نشین نیست|من این آب و هوا را دوست دارم}}
{{ب|به شوقِ خارِ صحراهایِ خشکَش|من این فرسوده‌پا را دوست دارم}}
{{ب|من این دل‌کش زمین را خواهم از جان|من این روشن‌سما را دوست دارم}}
{{ب|اگر بر من ز ایرانی رود زور،|من این زورآزما را دوست دارم}}
{{ب|اگر آلوده‌دامانید، اگر پاک|من ای مردم، شما را دوست دارم}}
{{ب| | ''[[حسین پژمان بختیاری]]''}}
{{پایان شعر}}
* «در [[خاورمیانه]]، ایران تنها کشوری است که [[سینمای ایران|سینمایش]] را به تمام جهان صادر می‌کند. [[عباس کیارستمی|کیارستمی]]، [[اصغر فرهادی|فرهادی]]، [[رخشان بنی‌اعتماد|بنی‌اعتماد]] و بسیاری دیگر افراد، نقش بزرگی در گسترش مرزهای فرهنگ ما بازی کرده‌اند. ما به راحتی اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها نمی‌توانیم فیلم بسازیم، چون به اندازهٔ آن‌ها سرمایه نداریم. دست‌هایمان برای به تحقق رساندن رؤیاهایمان بسته است.»
** ''[[آیدا پناهنده]]'' <small>(۱۶ مه ۲۰۱۵/ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴)</small><ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.khabaronline.ir/detail/417054/culture/cinema|عنوان=مصاحبه سایت رسمی جشنواره کن با آیدا پناهنده: ایران تنها کشور خاورمیانه است که سینمایش را صادر می‌کند|تاریخ= ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴|اثر=خبرآنلاین}}</ref>
 
<center>'''بخشی از یک مخمّس '''</center>
<center> سرودهٔ [[ابراهیم پورداوود|ابراهیم پورداوود (۱۸۸۶ - ۱۹۶۸)]]</center>
{{شعر}}
{{ب|'''اگر از خاک سرخسیم و اگر از اهواز'''|'''گر ز گیلان و عراقیم و اگر از شیراز'''}}
{{ب|'''اگر از حدِّ بلوچیم و اگر از ققفاز'''|'''جمله هستیم در این خاک شریک و انباز'''}}
{{م|'''همه را بهره یکی باشد در سود و زیان'''}}
{{ب|مرغ دلباختگانیم، وطن لانهٔ ماست|آهوی یک چمن و ایران کاشانهٔ ماست}}
{{ب|پور یک مام و وطن مادر فرزانهٔ ماست|همه فرزند و یکی باب و وطن خانهٔ ماست}}
{{م|جمله پروردهٔ یک دایه و سیر از یک خوان}}
{{ب|نام این مُلک بخارا نَبوَد، ایران است|جای آسایش و آرامگه شیران است}}
{{ب|خاک وی برتر از زهره و کیوان است|خور استقلالش بر چرخ برین رخشان است}}
{{م|این نه مصر است و نه هند است و نه هم ترکستان}}
{{ب|جور و بیداد فراوان دید این مُلک|ستم و کینهٔ اسکندر دون دید این ملک}}
{{ب|دشت و هامون ز عرب غرقه به خون دین این ملک|ظلم و چنگیز ز اندازه برون دید این ملک}}
{{م|گنبد و کاخش ز آسیب نلرزید ارکان}}
{{ب|ما به فرمان و به حکم سیه‌ات تن ندهیم|رخته در خانهٔ خود دیون و هریمن ندهیم}}
{{ب|غول بی‌سیرت، در معبد، مسکن ندهیم|جغد ویرانه گرین راه به گلشن ندهیم}}
{{م|روستایی نگزینیم به جای شاهان <ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=برقعی|نام= محمدباقر|پیوند نویسنده=w:سید محمدباقر برقعی|عنوان =سخنوران نامی معاصر ایران|جلد =دوم|سال =چاپ ۱۳۷۳|ناشر=نشر خرم|شابک =۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴| صفحه =ص۸۲۸}}</ref>}}
{{پایان شعر}}
 
{{نقل قول۲|left| [[پرونده:Farah_Pahlavi_portrait_(1).jpg|100px|بی‌قاب|چپ|هیچ]]ایرانِ آشتی کرده با جهان و صلح‌آمیز، آزاد و دموکراتیک، شیرین‌ترین رؤیای من است...{{سخ}}من اطمینان دارم که ایران از میان خاکسترش دوباره زنده خواهد شد.| [[فرح پهلوی]]|۱۹۳۹}}
* «'''ایرانِ آشتی کرده با جهان و صلح‌آمیز، آزاد و دموکراتیک، شیرین‌ترین رؤیای من است.''' من امید آن را دارم که [[نظام سیاسی ایران|رژیم کنونی]] روزی تغییر کرده و کشورم یک حکومت لائیک داشته باشد. این همان ایده‌آلی است که تمام مردم [[خاورمیانه|منطقه]] دارند و در ذهن خود می‌پرورانند.{{سخ}} روزهایی که دلم برای ایران بیشتر تنگ می‌شود، دیدگان‌ام را می‌بندم و به آسمان بی‌نظیر، رودخانه‌ها، درختان، به طبیعت و سرشت آن کشور که از بین نمی‌رود، فکر می‌کنم... '''من اطمینان دارم که ایران از میان خاکسترش دوباره زنده خواهد شد'''.»
** ''[[فرح پهلوی]]'' <small>(۱۴ اکتبر ۲۰۰۳/ ۲۲ مهر ۱۳۸۲)</small><ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.farahpahlavi.org/fa/2016-02-26-00-14-46/167-point-de-vue|عنوان=مصاحبه اختصاصی مجله POINT DE VUE با شهبانو فرح پهلوی|تاریخ=۱۴ اکتبر ۲۰۰۳|اثر= سایت رسمی علیاحضرت فرح پهلوی، شهبانوی ایران}}</ref>
 
{{نقل قول۲|left|[[پرونده:Mohammad Reza Pahlavi.png|80px|بی‌قاب|راست|هیچ]]این کشوری که ایران نام دارد و تقدیرش این بوده که در تاریخ جهان مشعل‌دار یکی از پُرافتخارترین و درخشان‌ترین تمدّن‌های روی زمین باشد، باید جاوید بماند.| [[محمدرضا پهلوی]]|۱۹۱۹-۱۹۸۰}}
* «'''این مملکتی که ایران نام دارد و مقدّر بوده است که در تاریخ جهان مشعل‌دار یکی از پُرافتخارترین و درخشان‌ترین تمدّن‌های روی زمین باشد، باید جاوید بماند.'''»