ژان پل: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''[[W:ژان پل|ژان پل]]'''، نام اصلی (''یوهان پاول فریدریش ریشتر'')، شاعر و نویسنده آلمانی، از دانشمندان علوم[[آموزش و پرورش|تعلیم و تربیتی]] قرن هیجده و نوزده اروپا است. ([[W:۱۷۶۳ (میلادی)|۱۷۶۳]] - [[W:۱۸۲۵ (میلادی)|۱۸۲۵ میلادی]]).
== دارای منبع ==
خط ۲۰:
* «در این دریای متلاطم زندگی و از میان صدها کشتی سرگردان فریادم را از طریق بلندگوهای خبری نخواهی شنید، خوشتر آن دارم که از نزدیک، زمزمه کنان سر به‌دامانت گذاشته و برایت بگویم.»
** ''Siebenkäs''
* «در درون انسان‌های پراوهام، مانند سرزمین‌های داغ جنوب یا برقله‌های فرازمند کوه‌ها، تمام "«بینهایت‌ها"» در کنار هم قرار گرفته‌اند.»
** ''لژ نامریی''
* «دوشیزه‌گان، همانند زر ناب هرچه خالص‌تر باشند نرم‌ترند.»
خط ۳۰:
* «قلب آدمی به‌هنگام غروب، حاکم مطلق است.»
** ''Dämmerungen für Deutschland''
* «نه‌تنها کسب دانش،[[دانش]]، بلکه "تکرار" نیز، مادر [[آموزش و پرورش|تعلیم و تربیت]] است.»
** ''Levana''
* «وقوع ظلمت‌های ناگهانی، مانند خورشیدگرفتگی است که پایدار نمی‌ماند و ناگهان نیز از نظرها پنهان می‌شود.»
** ''Politische Fastenpredigten''
* «هر حکایت دلنشینی و هر شعر زیبایی، سرشار از [[آموزش و پرورش|آموزش]] است.»
** ''Levana''
* «یک مرد غمگین را می‌توانم تحمل کنم اما یک کودک افسرده را هرگز.»
خط ۴۱:
== بدون منبع ==
* «آنقدر که ازدست دادن چیزی ما را افسرده می‌کند، از داشتن همان چیز احساس خوشبختی نمی‌کنیم.»
* «اصلاح گراناصلاح‌گران همیشه فراموش می‌کنند که برای به حرکت درآوردن عقربه ساعت شمار،ساعت‌شمار، باید ابتدا عقربه دقیقه شماردقیقه‌شمار را بچرخانند.»
* «انسان به مرور تبدیل به فولاد می‌شود، هرگاه که پس از هر گرگرفتنیگُرگرفتنی به سردی می‌گراید.»
* «انسان در هیچ مرحله‌ای به زیبایی زمانی که از کسی پوزش می‌طلبد یا خود پوزش کسی را می‌پذیرد، نیست.»
* «انسان روشمند از آزاداندیشی[[آزادی|آزاد]]اندیشی به دور است.»
* «انسان‌ها از کوه سبز زندگی بالا می‌روند تا در قله منجمد آن جان سپارند.»
* «برلین، بیش تر از یک شهر است، او بخشی از دنیاست.»
* «تنها معجزه بزرگ و نابودنشدنی، اعتقاد بشر به معجزه‌است.»
* «چراغ مذهب،[[مذهب]]، یکی پس از دیگری خاموش می‌شود. اما تفکر مذهبی که خالق آنست، هرگز نابود نخواهد شد.»
* «خود را فدای بشریت کردن آسان تر از [[عشق]] به بشریت است.»
* «خوشحالی و لبخند کودکان، بهار زندگی است.»
* «ساعت و کودک را نباید پیوسته کوک کرد؛ باید اجازه داد تا قدری هم بچرخند.»
* «سخنشیرین‌سخن به شیرینی بران،باش! شاید این گفتار آخرینت باشد.»
* «طنز و شوخ طبعی،شوخ‌طبعی، چشمه‌ای جوشان است؛ عبوس و تلخ روتلخ‌رو بودن هرگز.»
* «فقط در دقایق دیدار و لحظه جدایی می‌توان به‌عظمت [[عشق]] ِ نهفته در سینه، پی‌برد.»
* «کسی که از درک طنز عاجز است ، از جدی بودن نیز بویی نبرده‌است.»
* «کودکان هدیه‌ای بزرگند، هرچند هدیه‌ای خدایی نیستند اما بزرگند.»
* «گناه بزرگ انسان اینست که دارای گناهایگناهان کوچک است.»
* «مطالعه مانند مسافرت، «یک جانبه نگرییک‌جانبه‌نگری» را از سر به در می‌کند.»
* «می گویند: احتیاج مادر اختراع است! اما مادربزرگ بدبختی هم هست.»
* «هنر،[[هنر]]، نان نمی‌شود ولی شراب زندگی است.»
 
== درباره ژان پل ==
خط ۷۱:
* «من به خاطر او حاضرم با تمام دنیا دست به یقه شوم.»
** ''[[آرنو اشمیت]]''
 
== منبع ==
{{چپ‌چین}}
* http://de.wikiquote.org/wiki/Jean_Paul
* http://de.wikipedia.org/wiki/Jean_Paul
{{پایان چپ‌چین}}
 
== پیوند به‌بیرون ==