ضرب‌المثل‌های مازندرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶۱:
== ز ==
* زور شونه، زار اِنه
** به زور می‌رود و با گریه و زاری برمی‌گردد.
** دل شخص نمی‌خواهد از حالت فعلیش تکان بخورد.
* زوون بـِن زوون‌وَچه دره
** زیر زبانش بچه‌زبان دیگری هم هست. (کنایه از وراجی)
* زوون دره پلا ایارنه / زوون دره بلا ایارنه
** زبانی هست که پلو می‌آورد / زبانی هم هست که سر را به باد می‌دهد.
* زوون که بوِه چکّوشی؛ اِلا ّوه ره بَکوشی
** زبانی که چکُّشی و تند شد؛ چاره کار کشتن است.
 
== س ==
سطر ۴۷۳ ⟵ ۴۷۷:
* سال هفت بار کنه ادعای پادشاهی / شه سره قند نارنه بخره چایی
** سالی هفت بار ادعای پادشاهی می‌کند ولی در خانه قند هم ندارد.
* سازه ره گانّه سازه کتیم.
** معادل: کشمش هم دُم داره.
* سر انجیلی؛ بن تسکا
** ''ر. ک. به «دله گزنا، دیا امزنا»''
* سره که طلا دنیه، مار کرگ سالاره
** توی خونه‌ای که خروس نباشه، مرغ سالاره.
* سگ بیتی خار وانه، آدم بیتی خار نوانه
** گازگرفتگی سگ خوب می‌شود؛ ولی چشم زخم انسان خوب نمی‌شود.
* سگ هر چی کال‌چرم بَوره، اَی تیساپه هسته.
** سگ هرچه چرم بدزدد، باز هم پابرهنه است.
** طمع‌کار هرچه مال‌اندوزی کند، باز هم طمع دارد.
* سگ مگه خنه‌سازه؟ سگ کَت-کَت په درازه.
** سگ توانایی ساخت خانه ندارد؛ بنابرین کنار دیوار دیگران می‌خوابد.
* سنگینی به زمینه
سطر ۴۹۲ ⟵ ۴۹۶:
** مرگ برای هرکسی عذاب آور است.
* سوؤآل باز بائه پلا-خرش پیاز بائه
** آدم خوشحال باشد، فرقی ندارد که چه می‌خورد.
 
=== بدون ترجمه ===