احمدرضا احمدی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵:
* «ما مردمان عادی گاهی دلمان میخواهد خوشبخت باشیم، نان گرم بخوریم، یا بندرهای دنیا را نه در کارت پستالها بلکه به صورت زنده ببینیم، ما مردمان عادی خیلی آرزوها دیگر هم داریم که ما فرصت شمردنش را نداریم و شما حوصلهٔ شنیدنش را ندارید.»
** ''میوهها طعم تکراری دارند''
=== بهاریه ===
* «خیره از پنجره به کوچه که آواز کودکان را شنیدیم. بیداری کامل شد. مادرم پیرهن را میدوخت برای سال نو برای من. از آواز کودکان پیرهن ناتمام را به تن کردم به کوچه دویدم. از میان شاخهٔ درختان دیدیم که کودکان همسایه در کنار آتش که از هیمههای افروخته به آسمان میرفت سال نو را بر شاخساران میآویختند. چنان سرگرم آتش و هیمه تحویل سال بودند که ندانستند پیرهن من یک آستین دارد.»<ref>احمدرضا احمدی، بهاریه، انتشارات حوض نقره، ۱۳۸۸.</ref>
* «برف آب میشود. مادرم سماور زغالی را از آب پر میکند. در خواب شب سال تحویل دیده بودم که مردی روستایی در کنار رودخانه اسبش را میشوید. خواب را به مادرم گفتم. کرمان رودخانه نداشت. مادرم گفت: سال تحویل میشود. بر سفره خالی که نگاه کردم ناگهان انبوه از سیب شد. در سالهای دیگر در جوانی در روزی که سال در صبح تحویل میشد از کنار رودخانهای گذشته بودم. همان مرد روستایی را که در خواب دیدهبودم در کنار رودخانه اسبش را میشست. در کنار رودخانه سفرهای بود انبوه از سیب. نگاه کردم در کنار سفره سماوری زغالی میجوشید اما مادرم نبود.»
== پیوند به بیرون ==
{{ویکیپدیا}}
{{پانویس}}
{{ترتیبپیشفرض:احمدی، احمدرضا}}
[[رده:اهالی ایران]]
|