حکومت اسلامی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسب: جمع عربی واژگان فارسی |
|||
خط ۱۰:
* «[بین کشورهای اسلامی ،الگویی برای نظام اسلامی] هیچ الگوی ایدهآلی وجود ندارد، این کرهٔ خاکی اساسش بر ایدهآلها نیست بلکه بر پایهٔ نقص بنا شده، بنابراین نظام کامل پیدا نمیشود و همه چیز نسبی است؛ میتوانیم بگوییم این نظام از آن نظام به [[اسلام]] نزدیکتر است، این نظام عادلانهتر است، این نظام بدیهایش کمتر است اما نمیتوانیم بگوییم فلان نظام، نظام آرمانی اسلامی است.»
* «اساس شریعت، [[عدالت]] است و شریعت تمامش [[عدالت]] و رحمت است و هر نظامی که عدالت را اجرا کند نظامی مبنی بر شریعت است، حتی اگر اسم شریعت رویش نباشد و هر نظامی که عدالت را اجرا نکند مبنی بر شریعت نیست حتی اگر اسم شریعت رویش باشد. خداوند برای انسان کرامت قائل شده، هر نظامی بر این اساس که چقدر این کرامت را رعایت کند به اسلام نزدیک میشود.»
* «همهٔ مسلمانها آرزو دارند در جامعهای نوگرا زندگی کنند که در آن پیشرفت اقتصادی و علمی باشد و در عین حال جایگاه اسلام هم حفظ شود در حالی که سکولارها در [[عرب|جهان عرب]] میگویند اگر نوگرایی و پیشرفت اقتصادی و علمی میخواهید دینتان را کنار بگذارید.»<ref>
** ''[[راشد غنوشی]]''
* «من فکر میکنم حکومت اسلامی باید مردمش را آزاد بگذارد، اجبار نکند، تهدید نکند، محدودشان نکند.»<ref>{{یادکرد وب | نشانی =http://www.ana.ir/news/80032| عنوان =هاشمی رفسنجانی: اگر اسلام به طور دقیق اجرا میشد در زمینههای مختلف جلو بودیم | تاریخ= ۳ بهمن ۱۳۹۴ | ناشر = آنا}}</ref>
** ''[[اکبر هاشمی رفسنجانی]]''
خط ۲۱:
* «آنچه در باب [[قضاوت]] اسلامی مهم است احقاق حقوق مردم و اجرای حدود الهی است نه تنظیم پروندههای سیاسی و جناحی با طرح شکایتهایی از ناحیه شاکیان حرفهای خاص.»<ref>{{یادکرد وب |نشانی=https://amontazeri.com/book/didgaha/volume-1/273|عنوان= «۲۸» مصاحبه با هفته نامه اسپانیایی تیمپو|تاریخ=۳۱ مرداد ۱۳۷۹|اثر=وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری}}</ref>
** ''[[حسینعلی منتظری]]''
* «مسئله این است که نظام حکومتی مسلمانان باید براساس اصول ارزشی مستفاد از کتاب و سنّت بنیانگذاری شده باشد، یا مسئله این است که این نظام نباید با آن اصول ارزشی «ناسازگار» باشد؟»
* «عدهای میگویند نظام حکومت باید به گونهای باشد که بتوان گفت این نظام براساس ارزشهای مورد قبول اسلام تأسیس شده است. این عده معتقدند میتوان از «شکل اسلامیِ حکومت» سخن گفت.»
* «عدهای دیگر براین نظرند که در این باب فقط از ناسازگار نبودن میتوان سخن گفت. این متفکران میگویند دربارهٔ هیچ نظامی نمیتوان گفت این نظام مقتضای فلان اصول ارزشی است. تنها میتوان گفت این نظام منافی فلان اصول ارزشی نیست. نبودن ظلم به سهولت قابل توضیح است ولی وجود عدالت، به سهولت قابل توضیح نیست. کسی که معیّن بودن شکل حکومت در کتاب و سنّت را قبول ندارد ولی میگوید فلان نظام معیّن، اسلامی است؛ نمیتواند این مطلب را به وضوح بیان کند که به دلیل وجود چه مشخصاتی این نظام، اسلامی است (توجه کنید که اسلامیبودن یک نظام حکومتی غیر از اجرا شدن قوانین اسلام در یک جامعه است) ولی کسی که میگوید فلان نظام معین، با اصول ارزشی سیاسی اسلام ناسازگار نیست میتواند سخن خود را چنین مدلل کند که چون پدیدههایی منافی با ارزشهای مورد قبول اسلام در نظام حکومتی مورد نظر وجود ندارد یا در حداقل است پس آن نظام با اسلام ناسازگار نیست.»
* «آنچه قابل گفتوگوست و عملاً راهگشاست اثبات «منافات نداشتن» است و بنابراین تنها از همان باید سخن گفت سعی میکنیم در تنظیم و ادارهٔ جامعه خلاف اسلام عمل نکنیم ولی نمیتوان گفت سعی میکنیم اسلام را پیاده کنیم مثلاً میتوان گفت سعی میکنیم قانون اساسی برخلاف اسلام نباشد ولی نمیتوان گفت سعی میکنیم قانون اساسی، اسلامی باشد.»
** ''[[محمد مجتهد شبستری]]''<ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://mohammadmojtahedshabestari.com/ایمان،-سیاست-و-حکومت/|عنوان=ایمان، سیاست و حکومت|تاریخ=۹ آذر ۱۳۹۲|اثر=مرکز نشر آثار و افکار محمد مجتهد شبستری}}</ref>
== نوشتارهای وابسته ==
|