'''احمد بن محمّد بیابانکی سمنانی''' با لقبهای ''ابوالمکارمابو المَکارِم'' و ''رکنالدین[[w:en:Rukn al-Din|رُکنَ الدین]]'' شهرتیافته به '''[[w:en:Sheikh (Sufism)|شیخ]] [[w:علاءالدوله سمنانی|علاءالدوله سمنانی]]''' (نوامبر ۱۲۶۱، [[w:بیابانک|بیابانک]] - ۱۴ مارس ۱۳۳۶، [[w:صوفیآباد (سرخه)|صوفیآباد سُرخه]]) [[w:en:Official|مقامدار]] [[w:en:Divan|دیوانی]] [[w:en:Ilkhanate|دربار ایلخانی]] (۱۲۷۵–۱۲۸۵م)، فقیه، محدث، صوفی، [[w:en:Asceticism|زاهد]]، [[w:en:Humanitarianism|نیکوکار]] و شاعر [[ایرانی]] بود.<ref name="ریاض العارفین">{{یادکرد کتاب|| نام خانوادگی =هدایت| نام =رضاقلیخان| پیوند نویسنده =رضاقلیخان هدایت|ویراستار= نصرتالله فروهر | فصل=علاء الدّولهٔ سمنانی قُدِّسَ سِرُّهُ| عنوان =[[w:ریاضالعارفین|ریاض العارفین]]| کوشش =سید رضی واحدی و سهراب زارع| سال =سال ۲۰۰۹م| ناشر =انتشارات امیرکبیر| مکان =تهران| زبان =fa| صفحه =ص ۱۲۹|شابک= 978-964-00-1233-8}}</ref>
== گفتاوردها ==
=== چهل مجلس (۱۳۴۳) ===
'''''چهل مجلس''''' در چهل نشست از روز [[عید فطر]] تا [[عید قربان]] ۷۲۴ ۷۲۴ق (۲۹ سپتامبر ۱۳۲۴–۶۱۳۲۴ – ۶ دسامبر ۱۳۲۴ / ۷ مهر ۷۰۳ - ۱۵ آذر ۷۰۳) از سوی او بیان شده است؛ سخنان این چهل مجلس/نشست که دربرگیرندهٔ پرسشها و پاسخهای علاءالدوله سمنانی پیرامون موضوعات گوناگون است، بهدست [[w:قطبالدین اول|امیر اقبال سیستانی،سیستانی]]- مرید و شاگرد پویای او - نگاشته و گردآوری استشد و آن را به چهل مجلس یا اقبالنامه عنوانگذاری شده استنامید. نسخهای کهن از این اثر در کتابخانهٔ دانشگاه کمبریج (برون D21 - 90 B 111A) نگهداری میشود.<ref name="چهل مجلس">{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =سمنانی | نام =علاءالدوله| پیوند نویسنده =علاءالدوله سمنانی| نام خانوادگی۲ =سیستانی| نام۲ =امیراقبال| پیوند نویسنده۲ =w:قطبالدین اول|قطبالدین اول| نام ویراستار =عبدالرفیع| نام خانوادگی ویراستار =حقیقت| پیوند ویراستار =عبدالرفیع حقیقت| فصل = | نشانی فصل = | عنوان =چهل مجلس| تاریخ =۱۳۷۹ش/ ۱۹۹۱م| سال = | ماه = | سال اصلی =۷۴۴ق/ ۱۳۴۳م| ناشر =انتشارات اساطیر| مکان =تهران| زبان =fa| شابک =۹۶۴۳۳۱۰۰۳۷}}</ref>
* «جملهٔ [[پیامبری|انبیا]] که آمدهاند از برای آن آمدهاند که تا چشم خلق را بگشایند به عیب [[انسان|خود]] و کمالِ [[خدا|حق]]؛ و به عجزِ خود و به قدرتِ حق؛ و به ظلمِ خود و به عدلِ حق؛ و به جهل خود و به علمِ حق؛ و به فقر خود و غناءِ حق؛ و تقصیر خود و نعمتهای حق؛ به فناء خود و بقاء حق.»
* «و هم برین قیاس [[w:en:Sheikh (Sufism)|شیخ]] برای آن است که چشم [[w:en:Murid|مریدان]] را به این معانی بگشاید. پس هرچند مرید در اثبات خود و کمال خود بیش گوید تا عمل کند، تا کمال او ظاهر شود، شیخ از وی بیشتر رنجد، چه این همه زحمت برای آن میکند تا چشم کمالبین نفس او بدوزد و چشمی که کمال بیند بگشاید و او هر لحظه در کمال خود چشمی دیگر میگشاید، پس در ضایع کردن رنج شیخ میکوشد، در حق خویش.»